تناقض در موضوع مقابله با اخبار جعلي
پلتفرمهاي اجتماعي خارجي منع شدهاند، چراكه همه آنها فيلتر هستند.
3- اينكه مركز ملي فضاي مجازي براي مقابله با اخبار جعلي، اولين راهبرد و توصيهاش به دستگاههاي دولتي، صدور تكذيبيه است، نشان ميدهد كه نگاه سياستگذاران به اين موضوع هنوز نگاه سنتي و رسانههاي ارتباط جمعي است. تكذيبيه يك روش پسيني و غير موثر در مقابله با اخبار جعلي است، چراكه تكذيبيه هيچگاه برد و اثر خبر اصلي را ندارد. تكذيبيه مانند تبليغات است كه چون منشا صدور آن دستگاه دولتي است براي افكار عمومي قابل باور نيست. براي مقابله با اخبار جعلي، روش انفعالي پاسخ نميدهد. در عوض بايد به ريشههاي موضوع توجه كرد. خبر جعلي، شايعه، اطلاعات نادرست و ميس اينفورميشن و ديس اينفورميشن و شبه علم در شرايطي به وجود ميآيد كه نظام اطلاعرساني يك جامعه دچار اشكال شده باشد. اگر اطلاعات، درست، به موقع و دقيق در دسترس افكار عمومي قرار نگيرد، فضا براي ايجاد و گسترش اخبار جعلي آماده ميشود.
4- در مقابله با اخبار جعلي بايد به چند موضوع توجه كرد: الف- پاسخگويي و روشنگري درباره اخبار جعلي با همان فرمت. مثلا اگر در يك رسانه اجتماعي فيلمي از برخورد نامناسب پليس با يك شهروند منتشر شده صدور تكذيبيه مكتوب از سوي پليس چه تاثيري دارد؟ ب-پاسخگويي در همان بستر و رسانه. مثلا اگر در توييتر مطلبي خلاف واقع منتشر شده، نبايد با صدور تكذيبيه در وبسايت دستگاه دولتي به آن پاسخ داد و همين طور محتوايي كه در هر پلتفرم اجتماعي و در هر اكانت صورت ميگيرد بايد در همان بستر و پلتفرم پاسخگويي صورت گيرد در غير اين صورت تاثير لازم را نخواهد داشت و گاه تاثير معكوس دارد.
5- بر اساس ابلاغيههاي صادر شده خطاب به همه دستگاههاي دولتي، آنها از هر گونه حضور در بستر رسانههاي اجتماعي فيلتر شده منع هستند. قريب به اتفاق اخبار جعلي و تحريف شده در همين بسترها منتشر ميشود. حتي روابط عمومي دستگاهها نيز اجازه هر گونه فعاليت در اين بسترها را ندارند و دستگاههاي نظارتي با متخلفان برخورد ميكنند. سوال است كه وقتي اجازه فعاليت، رصد و توليد محتوا و كنش و واكنش را از روابط عموميها در اين فضا سلب ميكنيد، چطور انتظار داريد ظرف 60 دقيقه يا 24 ساعت نسبت به اخبار جعلي فضاي مجازي واكنش نشان دهند؟ به مركز ملي فضاي مجازي پيشنهاد ميشود بهطور مشخص روابط عموميهاي دستگاهها را از فعاليت و كنش در فضاي مجازي مستثني كنند.
6- اين عدد 60 دقيقه و 24 ساعت مبناي درستي ندارد. 60 دقيقه از چه زماني؟ از زمان انتشار مطلب اوليه جعلي؟ از زمان اطلاع از آن خبر جعلي؟ از زمان دريافت پاسخ از بخش و معاونت مربوطه؟ اگر با ساختار دستگاههاي دولتي آشنايي داشته باشيد، ميدانيد كه روابط عموميها بدوا اجازه صدور تكذيبيه يا توليد خبر يا مصاحبه و اطلاعيه را ندارند. حتي خبرهاي مثبت توليدي روابط عموميها مانند خبرهاي پوششي يا مراسمها و رويدادهاي داخلي، بايد سيكلي طولاني در داخل آن سازمان طي كند تا براي انتشار تاييد شود. اگر خبري جعلي در يك صفحه اجتماعي منتشر شود حداقل يك روز كاري طول ميكشد آن خبر رصد و دادهكاوي و طي نامهاي مكتوب به بخش مربوطه ارجاع شود، بخش مربوطه نيز تا دريافت و بررسي آن و تهيه پاسخ كارشناسي معمولا بين چند روز تا دو هفته زمان لازم دارد تا پاسخ آن مطلب را تهيه كرده و به روابط عمومي ارجاع دهد.توقع واكنش به اخبار فضاي مجازي ظرف 60 دقيقه يا حتي 24 ساعت، آرماني، غيرممكن و غيراجرايي است.
7- در اين ابلاغيه، دستگاهها موظف شدهاند در چارچوب دستورالعملهاي صادره از سوي وزارت كشور و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي عمل كنند. بدون اينكه مشخص كند آيا اين دستورالعملها تدوين و ابلاغ شدهاند يا در آينده قرار است تهيه شوند؟ ضمن اينكه مرجع دولتي در حوزه اخبار جعلي و مقابله با آن وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي است و وظايف وزارت كشور، بيشتر امنيتي است و دليلي براي ورود اين وزارتخانه به حوزه اخبار جعلي وجود ندارد و اصل وحدت در برنامهريزي را خدشهدار ميكند. شايد در خوشبينانهترين حالت، كميسيون عالي امنيت فضاي مجازي خواسته با وارد كردن وزارت كشور به موضوع، ارتباطي هر چند كم ميان اين مصوبه و شرط وظايف خودش ايجاد كرده باشد.
8- سخن پاياني اينكه، اين ابلاغيه هيچ ضمانت اجرايي ندارد. در واقع با وجود تناقضات موجود و ذكر شده، اگر دستگاههاي اجرايي بر همان روال قبل عمل كنند نبايد تعجب كرد. لذا به نظر ميرسد اين ابلاغيه نيز مانند دهها سند و ابلاغيه ديگر فقط به درد آرشيو و گزارش عملكرد ميخورد و ديگر هيچ !