ادامه از صفحه اول
كسي هست آيا؟
هيچ انديشمند ديني راهي دانشگاه و مدارس ميشود تا شبهههاي بيحد و اندازهاي كه در ذهن دانشجويان و دانشآموزان پيرامون اعتقادات دينيشان پديدار شده، بشناسد؟ هيچ جامعهشناس و روانشناسي به خودش زحمت ميدهد كه دليل اين همه خودكشي، جنايت، خيانت و جرم را واكاوي كند و برايش دنبال راهحل بگردد؟
آيا كسي، صاحب منصبي، بزرگي، مسوولي، مديري، رييسي، مقامي حوصله دارد به اين چيزها فكر كند يا همه با آواز شبگردي كه در كوچهها داد ميزند: «شهر در امن و امان است» سر بر بالش بيخيالي ميگذارند؟
پيامدهاي شتابزدگي در كنترل بحران
چنين ترديدي ممكن است در عمل به دوقطبي شدن مسوولان و نيروهاي انتظامي و امنيتي نقشآفرين در جامعه بينجامد. دوقطبي شدن اين نيروها، جامعه را به يك تنش فراگير ميكشاند. بنابراين بايسته است كه در هر تصميمگيري براي رويارويي با اعتراضها، پيامدهاي احتمالي آن تصميم و نقش و موضعگيري اقشار گوناگون جامعه (مردم معترض، خاموش و نيروهاي انتظامي، امنيتي و مسوولان) در صورت اتخاذ تصميم مورد توجه قرار گيرد. بديهي است تصميمهايي كه با جامعنگري و بهرهگيري از گفتوگو و شنيدن صداي معترضين گرفته ميشود و اقناع افكار عمومي را بسان يك سازوكار سازنده دنبال ميكند، بهتر از تصميمهاي شتابزده و بحرانزاست. شوربختانه هرروز جامعه از فرصت اتخاذ تصميم آرامبخش دور شده و به سمت فضاي راديكالي پيش ميرود كه نتيجه تصميمهاي شتابزده و به دور از واقعبيني است.