«اعتماد» ادبيات به كار رفته در روز دانشجو را
با نگاهي به گفتمان اصلاحات و اصولگرايي بررسي ميكند
وزن و اعتبار كلمات در گفتمانها
مهدي بيك اوغلي| رسم حضور روساي جمهور و چهرههاي سياسي در دانشگاهها به مناسبت روز دانشجو از زمان دولت اصلاحات و رياستجمهوري سيد محمد خاتمي، شكل و شمايل جديتري به خود گرفت. تا قبل از خاتمي در خاطره جمعي ايرانيان نمونههاي محدودي از حضور مقامات بلندپايه و چهرههاي سياسي در دانشگاههاي اصلي كشور ثبت و ضبط شده بود. دانشگاه تا قبل از آن محلي بود مختص اساتيد و دانشجويان و مقامات بلندپايه كشور كه شأن خود را اجل بر رويارويي با دانشجوياني ميدانستند كه اغلب لحن انتقادي و گزنده داشتند. خاتمي اما در دانشگاهها حضور پيدا ميكرد و حتي با وجود شنيدن تندترين عبارات و شديدترين نقدها، باز هم با همان لحن و ادبيات فرهيخته دانشجويان را زير پر و بال خود ميگرفت و بر زخمهاشان مرهم مينهاد. باز شدن زبان، آغازي است بر نمايان شدن هويت، شخصيت و حد افراد، جريانات و گفتمانها.
سعدي قرنها پيش از اين در گلستان بيتي با اين مضمون دارد كه «تا مرد سخن نگفته باشد/ عيب و هنرش نهفته باشد.» فردوسي نيز بيتي را به نقل از بوذرجمهر ثبت كرده كه در آن ميگويد: «چو گفتار بيهوده بسيار گشت/ سخنگوي در مردمان خوار گشت.» بر اساس يك رسم مرسوم، افرادي كه براي سخنراني روز دانشجو راهي دانشگاهها ميشوند يا در خصوص روز دانشجو پيام داده و صحبت ميكنند، اغلب تلاش ميكنند با ادبيات فخيم و پاكيزه در اين خصوص سخن بگويند. اين دست از مسوولان يا چهرههاي سياسي تلاش ميكنند در محيط دانشگاه مبتني بر ادبيات علمي، آكادميك و با زبان عدد و رقم و آمار صحبت كنند؛ نه با ادبيات محاورهاي و به اصطلاح چالهميداني. در واقع ميهمانان خوانده و ناخواندهاي كه راهي دانشگاهها ميشوند يا به بهانه روز دانشجو سخن ميگويند، تلاش ميكنند، ادب محيطي كه ذيل آن به اظهارنظر پرداختهاند را حفظ كنند. روز گذشته در فضاي رسانهاي و سياسي كشور دو خبر با محتواي روز دانشجو منتشر شد. در نخستين خبر، سيد محمد خاتمي رييس دولت اصلاحات به بهانه اين روز مهم و كليدي با صدور پيامي تلاش كرد تا دريچهاي به سمت شكلدهي به حكمراني مطلوب بگشايد و مبتني بر همان كليدواژههاي اصلي گفتمان اصلاحطلبي مانند مدارا، شايستهسالاري، شنيدن حرف مخالف، تعامل و... مسيري به سمت بهبود و عبور از چالشها را پيشنهاد دهد. خاتمي در اين پيام بر همان سبك و سياق نوشتهها و نامههاي خود با لحني دلسوزانه و مشفقانه و با ادبياتي پاكيزه تلاش ميكند حاكمان را متوجه نقش و جايگاه دانشجويان به عنوان يكي از مهمترين گروههاي مرجع جامعه كند. خاتمي در عين اينكه نسبت به خونهاي ريخته شده و درد و داغ برآمده از آن اظهار نگراني ميكند اما در عين حال از حاكمان ميخواهد كه رويكردهاي سلبي نسبت به دانشجو و استاد را پايان داده و از فرصت روز دانشجو براي دلجويي از دانشجو، استاد و دانشگاه بهره ببرد.
ادبيات تند و غير متعارف زاكاني با دانشجويان
اما صبح روز 15آذرماه، يعني همان روزي كه سيد محمد خاتمي، پيامي با يك چنين محتوايي را صادر و از دانشجويان و اساتيد دلجويي كرده، شهردار اصولگراي تهران هم به مناسبت روز دانشجو راهي دانشگاه شريف ميشود تا به گفته خود ارتباطي نزديك و تنگاتنگ با دانشجويان برقرار كرده و گفتمان اصولگرايي و انقلاب را به آنان منتقل كند. زاكاني اما با ادبياتي غيرمتعارف، تند و تحميلي با دانشجويان سخن گفت و در برخي مواقع مطالبات و مسير آنها را به سخره گرفت. او كنشگري اين روزهاي آنان را بچهبازي خطاب كرد و بر سر آنان فرياد خشم كشيد. زاكاني زماني دانشجويان را گروه فشار خطاب كرد و لحظهاي ديگر با عباراتي چون «بيشين بابا»، «مرد حسابي»، «گلوت رو بمال»و... با آنان صحبت كرد. بازخوردهاي اين صحبتها در شبكههاي اجتماعي و فضاي مجازي بسيار زياد بود. كاربران فضاي مجازي اين لحن اظهارنظر را نه شايسته محيط دانشگاه ارزيابي كردند و نه شايسته مديري در تراز كشوري در حد و اندازه ايران. بررسي پستها و كامنتهايي كه با محوريت اين موضوع در شبكههاي اجتماعي منتشر شده نشان ميدهد، زاكاني نه تنها در انتقال گفتمان و محتواي مورد نظر خود به دانشجو و دانشگاهيان موفق عمل نكرده، بلكه فاصلهها را افزايش داده، شكافها را تعميق كرده و بر مشكلات افزوده است. اينگونه است كه روز دانشجو فرصتي شد براي ارايه دو گفتمان، دو لحن و دو محتوا كه در يكي عباراتي چون مدارا، شايستهسالاري، آزادي رسانهها، تساهل و تسامح و... ارجحيت دارد و در ديگري....