• ۱۴۰۳ دوشنبه ۵ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5371 -
  • ۱۴۰۱ پنج شنبه ۱۷ آذر

نگاهي به فيلم «بلفاست» به كارگرداني كنت برانا و برنده اسكار

آرزو‌ها، كاميابي، تنهايي

كامل حسيني

 در خاك سينما هم مانند خاك جهانِ واقعيت، قرار است سرانجام همه روزي بميريم، اما اكنون و در زمان حال تماشاي فيلم «بلفاست» افراد كجا هستند؟ يكي مي‌آيد و مي‌رود؛ ديگري مي‌آيد و مي‌ميرد، آخري مي‌آيد و تنها مي‌ماند. بر تماشاگران روشن است كه پديده غم‌انگيز بحران‌زاي مهاجرت و درگيري‌هاي فرقه پروتستان و كاتوليك‌ها در سال 1969 پيرنگي است كه در عين تضاد به همگوني عجين شده است. اگرچه واگرايي و تضاد از دل خشونت‌هاي پروتستان‌ها در برابر كاتوليك‌ها در فضاي روايت مدام در حال رخ دادن است، اما تو گويي از درون پيرنگ اصلي، يك پيرنگ‌ به ظاهر فرعي سر برمي‌آورد. از طرفي ديگر، همگرايي، همگوني و صميميت نسبي ميان نسل‌هاي درون دو خانواده (پدربزرگ و مادربزرگ) و خانواده ديگر در بحبوحه بحران‌ها به گونه‌اي چيده شده است كه هر كدام از پيرنگ اصلي و خرده‌پيرنگِ ديگر جهت پيشروي روايت و شكل‌دهي به فرم و محتوا گاهي در حال سبقت از يكديگرند. چنين است كه روايت كنت برانا در عين اينكه گره‌افكني‌هاي روايتش را بر دو مساله‌ «مهاجرت» و «جنگ‌هاي فرقه‌اي» متمركز كرده است، به‌طور همزمان حل بحران و گره‌گشايي‌ها را بر تداوم نمايش زندگي نسبتا آرام فضاي درون خانوادگي بنياد كرده است؛ به گونه‌اي كه كم‌ و بيش رهايي از وضعيت موجود پايان‌بندي فيلم مي‌شود. «بلفاست» در پس ‌زمينه روايتش به وضعيتي اميدبخش در زندگي فردي و خانوادگي، تلميحي سينمايي دارد به همان حالت تخيلي نجات و بال در آوردن اتومبيلي كه در آن اعضاي يك خانواده سوار بر آن شده‌اند. در واقع از دل اين فيلم همزمان با لحظه‌هاي دلهره و پر از شورش و تهديد مرگ، نوعي پيش‌بيني و خيال آرزومندانه هم احساس مي‌شود كه جامعه ايرلند در پرتگاهش قرار گرفته است. آرزوهايي در سرزميني پر از كشمكش‌هاي اجتماعي و آشفتگي‌هاي اقتصادي كه بيرون از خواست و اختيار آنهاست و اين خود زاينده فانتزي‌ها و تخيلاتي مي‌شود براي درنورديدن مرزهاي جهان تصاوير ذهني و سينماي مورد علاقه پسربچه‌ها. به نظر مي‌رسد در همان بحبوحه بحران‌ها موازي و حتي پيش‌تر از شكل‌گيري ديگر تصاوير خيال‌انگيز و آرزومندانه پسربچه، خيال آرزومندانه عشق پسر خردسال در حال پيشروي است و داستانش پس از پايان‌بندي سري دراز دارد كه ممكن است تماشاگران براي مسير پرماجراي اين عشق كودكي يعني از كاميابي تا ناكامي تخمين‌هاي گوناگوني را در ذهن‌شان تصويرگري كنند. يك‌بار ديگر پيرنگ‌هاي مختلف فيلم را با تعليق‌ها و غافلگيري‌ها و... -‌براي نمونه رهايي خانواده از تهديد شورشگران- را به ياد بياوريم تا شايد باور كنيم حل شدن كشمكش‌ها كم و بيش رهايي‌بخش بوده است. بله! و در آغاز هم چنين نوشته شد! اما همگي مي‌دانيم كه پايان‌بندي روايت و رهايي خانواده تمامي ماجرا نيست، بلكه وجه بس غم‌انگيز ديگري در خود دارد؛ يعني حيات و سرزندگي دوباره از درون وضعيتي مرده بيرون جهيده است (مهاجرت و رهايي خانواده) ولي دوباره مرگي ديگر از درونش بيرون مي‌آيد؛ همان مرگ پدربزرگ و سپس تنهايي ماندن هولناك مادربزرگ درست در پاياني‌ترين سكانس فيلم!

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون