انديشههاي تدافعي كيروش و سن و سال بالا مانع پرواز يوزها
حتي شايعهاي از لژيونر شدن بازيكنان به گوش نميرسد
اميررضا
جام جهاني، ويترين چهارساله فوتبال دنياست؛ نمايشگاهي كه كهكشاني از ستارهها را در دل خود جاي ميدهد و به مثابه يك ميعادگاه مشترك، بازيكنان مختلف در كالبد تيمهاي ملي جمع ميشوند تا به هنرنمايي بپردازند و همه را مدهوش كنند از تكنيك و تاكتيك و شور و شعف فوتبال.
اين مسابقات براي كشورهايي همچون ايران اما هميشه رنگ و بوي ديگري دارد؛ از جام جهاني 1978 تا 2022 اين مسابقات هميشه براي ايرانيها حساس بوده و گاه نبض زندگيشان بر اساس آن تنظيم شده تا وقتي تيم ايران در مسابقات حاضر ميشود، جمعيتي عظيم پيگير رقابتهايش باشد و با برد و باختش اشك بريزند؛ اين مسابقات براي فوتباليستها هم هميشه يك جلوهگاه بسيار خوب است. هر بازيكني تمام تلاش خود را ميكند تا مسافر پرواز آن شود و بتواند با درخشش خود، به بازار جهاني معرفي شده و آينده روشني براي خود رقم بزند.
تيم ملي فوتبال ايران در شش دوره جام جهاني، يعني 1978، 1998، 2006، 2014، 2018 و 2022 حاضر بوده كه در هركدام از آنها اتفاقات مختلفي رقم خورده كه البته فصل مشترك همه آنها، حذف ايران در مرحله گروهي بوده اما با اين وجود، همواره بازيكنان مختلفي از پهنه اين مسابقات و در دل تيم ملي ايران خود را به دنيا معرفي كرده و به تيمهاي اروپايي ترنسفر شدهاند.
به همين بهانه در ادامه به مرور وضعيت بازيكنان ايران پس از جامهاي جهاني و لژيونرهاي تيم ملي ميپردازيم.
جام جهاني 1978؛ اولينها هم ترنسفر شدند
جام جهاني 1978 براي اولين جام اولينها بود؛ از اولين حضور در اين تورنمنت تا اولين گل، اولين امتياز و خلاصه همه اولينها، حتي اولين لژيونرها. در اين مسابقات اگرچه تيم ايران به برد نرسيد و شاگردان حشمت مهاجراني از دور گروهي حذف شدند اما درخشش بازيكنان آن زمان ايران همچون حسن روشن، آندرانيك اسكندريان، ابراهيم قاسمپور، ايرج داناييفر و... باعث شد تا آنها به عنوان اولين لژيونرها در تاريخ فوتبال ايران، به كشورهايي مانند امريكا يا حوزه خليجفارس مانند امارات بروند و تجربهاي جديد در فوتبال ايران رقم بزنند كه گل سرسبد آنها، آندرانيك اسكندريان بود كه به ليگ امريكا رفت و در تيمهايي از جمله نيويورك كاسموس، نيويورك اكسپرس و نيوجرسي توپ زد.
جام جهاني 1998؛ دو دهه انتظار براي درخشش
جام جهاني 98 فرانسه بخش مهمي از حافظه تاريخي فوتبال ايران است؛ از همان صعود دراماتيك و برد مقابل استراليا، تا برتري مقابل امريكا و بازي درخشان كلاس نودوهشتيها كه ستارههايي همچون دايي، عزيزي، مهدويكيا، عابدزاده، باقري، زرينچه، خاكپور و... را به فوتبال دنيا معرفي كرد. ايران كه در اين دوره بعد از 20 سال دوباره مهمان ضيافت بزرگان فوتبال دنيا شده بود، از فرصت به خوبي بهره برد و موفق شد با يك بازي زيبا مقابل امريكا اولين برد خود در تاريخ جام جهاني را جشن بگيرد. شايد يكي از پرتعدادترين دورههاي ترنسفر بازيكنان هم همين دوره بود كه بازيكناني مانند مهدي پاشازاده، سيروس دينمحمدي، كريم باقري، علي دايي، مهدي مهدويكيا، رضا شاهرودي، خاكپور، زندهياد ميناوند و... به تيمهاي بزرگ ملحق شدند.
بازيكناني همچون دايي و باقري در ابتدا به بيله فلد در بوندسليگا رفتند. در ادامه دايي راهي بايرن مونيخ شد و باقري به چارلتون انگليس و النصر امارات رفت اما ديگر ستارهها نظير دينمحمدي و ميناوند و... به تيمهايي مانند هرتابرلين، بوخوم، اشتروم گراتس و... رفتند و فصل جديدي از دوران فوتبال ايران را آغاز كردند.
جام جهاني 2006؛ ستارههاي خاموش
جام جهاني آلمان براي ايران يك فرصت طلايي بود تا نسل قوي و تكنيكي آن دوره، بتواند نتايج خوبي را رقم بزند اما شائبه باندبازي در رختكن، اختلاف با سرمربي، سركشي برخي بازيكنان و... باعث شد سفيدپوشان كاري از پيش نبرند؛ اين جام يكي از دورههايي بود كه بازيكنان مختلفي قبل از شروع آن لژيونر بودند و به نوعي ميخواستند در آن جا نام خود را بيش از پيش مطرح كنند، ستارههايي همچون مهدويكيا و كريمي كه هركدام در دنياي فوتبال براي خود نامي داشتند، اما در كنار آنها بازيكنان ديگري هم بودند كه از پهنه اين جام، به فوتبال خارج از ايران سفر كردند و مهر لژيونر در كارنامهشان ثبت شد؛ آندرانيك تيموريان يكي از بزرگترين اين انتقالها بود كه از ابومسلم به بولتون انگليس پيوست تا يكي از مهمترين انتقالهاي تاريخ فوتبال ايران رقم بخورد. جواد نكونام بعد از حضور در كشورهاي عربي به اوساسونا رسيد و سالها در اين تيم افتخار كسب كرد. نفراتي مانند آرش برهاني و مهرزاد معدنچي هم راهي امارات شدند.
جام جهاني 2014؛ انتقال به ليگهاي درجه چندم
ايران بعد از يك دوره غيبت در جام جهاني 2010، در جام 2014 دوباره به مسابقات برگشت و بازيكنان اينبار با هدايت كيروش، قصد داشتند نتايج جديدي را رقم بزنند و به تيمهاي بهتري ملحق شوند، در اين بين بازيكناني مانند دژاگه و قوچاننژاد كه از ابتدا در تيمهاي اروپايي بودند، با درخشش در اين رقابتها توانستند شرايط بهتري براي خود فراهم كنند اما نفراتي همچون عليرضا حقيقي، از دل اين جام درخشيدند. حقيقي راهي ليگ پرتغال شد اما در آنجا توفيقي نداشت و نتوانست راه به جايي ببرد. چند بازيكن تيم ملي هم مانند هميشه به ليگهاي عربي رفتند اما نتيجه خاصي كسب نكردند و اين دوره ايران انتقال خاصي نداشت.
جام جهاني 2018؛ جلوهگاه ستارههاي درخشان ايران
در جام جهاني 2018 برخلاف دوره قبل، ايرانيها آمده بودند تا گروه مرگ، يقه بزرگان را بگيرند و آنها را به دردسر بيندازند؛ تيم ايران با نتايج خوب مقابل اسپانيا، پرتغال و مراكش، موفق شد با 4 امتياز بهترين نتيجه تاريخ خود در جام جهاني را كسب كند و تا يك قدمي صعود هم پيش برود. با اين وجود در اين دوره بازيكناني مانند عليرضا بيرانوند، وحيد اميري، روزبه چشمي، مجيد حسيني و... توانستند خود را به فوتبال دنيا معرفي كنند و راهي ليگهاي تركيه و يونان و كشورهاي حاشيه خليج فارس... شوند كه البته خيلي از اين انتقالها هم مانند جام 2014، موفقيت خاصي به دنبال نداشت و نهايتا همه آنها پس از ناكامي در ليگهاي ديگر كشورها، به ايران برگشتند تا در تيمهاي سابق خود به بازي ادامه دهند.
جام 2022؛ اميدي نيست كه نيست
عملكرد تيم ملي فوتبال در جام جهاني قطر تحت انديشههاي تدافعي كيروش و البته سن و سال بالاي بازيكنان، دو فاكتوري است كه دست به دست هم ميدهد تا در اين دوره چشمانداز خوبي براي انتقال بازيكنان به ديگر كشورها وجود نداشته باشد؛ دستكم تا امروز به جز مهدي طارمي كه پيش از جام جهاني درخشيدن در فوتبال اروپا را آغاز كرده بود هيچ پيشنهاد يا حتي شايعهاي در مورد لژيونر شدن بازيكنان تيم ملي به گوش نرسيده. تيم ايران در گروه دوم مسابقات با يك برد مقابل امريكا و دو شكست مقابل انگليس و ولز، نتوانست عملكرد خوبي از خود نشان دهد و از طرفي بازي آشفته مليپوشان مزيد بر علت شد تا در اين دوره چشمانداز خاصي قابل پيشبيني نباشد. سن و سال بالاي بازيكنان ايران هم مانع مهمي در راه انتقال آنها به ليگهاي خارجي است چرا كه تمركز استعداديابها بر جذب بازيكنان جوان است و تمايلي به قرارداد با بازيكناني كه سالهاي آخر بازيشان را ميگذرانند، ندارند.