فوتبال امريكاي جنوبي از فوتبال اروپا عقب افتاده
شما ديگر صاحب فوتبال نيستيد!
سامان سعادت
نگاهي به ادوار جام جهاني در ۲۰ سال گذشته يعني درست از آخرينباري كه يك تيم از امريكاي جنوبي جام قهرماني را بالاي سر برد، نشان ميدهد فاصله فوتبال قاره سبز با امريكاي جنوبي روز به روز در حال افزايش است.
در جام جهاني قطر ۲۰۲۲ امريكاي جنوبي ۴ سهميه داشت. تيمهاي اكوادور و اروگوئه در مرحله گروهي حذف شدند. تيم برزيل هم در يكچهارم به كرواسي باخت و تنها آرژانتين در ضربات پنالتي موفق شد از سد هلند بگذرد. امريكاي جنوبي ميتوانست يك سهميه ديگر هم داشته باشد در صورتي كه تيم پنجم منطقه كونمبول يعني پرو ميتوانست تيم پنجم آسيا يعني استراليا را شكست دهد كه موفق نشد.
اگر همه اينها براي اثبات فاصله گرفتن امريكاي جنوبي با اروپا در فوتبال كافي نيست، ميتوانيم ۲۰ سال گذشته را مرور كنيم. در چهار جام جهاني بعد از سال ۲۰۰۲ كه برزيل قهرمان شد، تيمهاي امريكاي جنوبي تنها يك بار به فينال رسيدند. اتفاقي كه در جام جهاني ۲۰۱۴ برزيل رخ داد. آن دوره تنها دورهاي در اين سالها بود كه دو تيم از منطقه امريكاي جنوبي به نيمهنهايي رسيدند. برزيلي كه هفت تا از آلمان خورد و آرژانتيني كه در فينال به همان آلمان يك-صفر باخت. به جز اين در سال ۲۰۰۶ امريكاي جنوبي نمايندهاي در بين چهار تيم نداشت. در جام جهاني ۲۰۱۰ اروگوئه خودش را به جمع چهار تيم رساند و در جامجهاني ۲۰۱۸ هم هر چهار تيم مرحله پاياني اروپايي بودند. به طور كلي در ۵ دوره اخير جام جهاني و از ميان ۲۰ تيم حاضر در مرحله نيمهنهايي امريكاي جنوبي تنها ۴ نماينده داشته و ۱۶ نماينده ديگر متعلق به قاره اروپا بودند.
اين برخلاف آن چيزي است كه علاقهمندان فوتبال متولد دهههاي ۴۰ تا ۷۰ شمسي با آن بزرگ شدهاند. در سالهاي طولاني برزيل معناي فوتبال بود و آرژانتين رقيب اصلي آنها، اما برزيليها يكي از بزرگترين ناكامان ۵ دوره اخير جام جهاني بودهاند. با ۴ حذف در مرحله يكچهارم و يك شكست ۷ بر يك در مرحله نيمه نهايي. آرژانتين با ليونل مسي شرايط بهتري داشته. مسي دو بار توانسته آلبيسلسته را تا جمع تيمهاي برتر رهبري كند اما اگر مسي در آرژانتين نبود بعيد به نظر ميرسيد اين همه فوق ستاره كه در كشورهاي اروپايي توپ ميزنند، بتوانند تيمي تشكيل دهند كه تا فينال برسد.
كشورهاي برزيل و آرژانتين، اروگوئه، كلمبيا، پاراگوئه، شيلي در منطقه امريكاي جنوبي خودشان را صاحب فوتبال ميدانند. شايد همين غرور باعث شده آنها روز به روز از فوتبال روز دنيا فاصله بگيرند. در سالهاي گذشته تصور ميشد ناكامي آنها موجب ميشود كه بيخيال كليشههاي ذهني شوند. كليشههايي نظير شور فوتبال، روح فوتبال يا اهميت نمايشهاي زيبا و رقص با توپ. ولي تاريخ ثابت كرده كه آنها همچنان غرق در تخيلاتي هستند كه راه را بر پيشرفت آنها بسته.
برزيل و آرژانتين هرگز از مربي اروپايي استفاده نميكنند با اين استدلال كه كشور خودشان به اندازه كافي چهره فوتبالي دارد كه بتواند تيم كشورشان را رهبري كند. كشورهاي ديگر نظير اروگوئه و كلمبيا يا اكوادور و پاراگوئه هم به همين شكل. اروگوئه از بعد جنگ جهاني تنها يكبار هدايت تيم ملي كشورش را به يك غير اروگوئهاي واگذار كرده؛ آنهم تنها به مدت يك سال كه پاسارلاي آرژانتيني روي نيمكت اين تيم نشست. كلمبيا هم از سال ۱۹۸۳ تنها دو مربي غيربومي داشته. يك آرژانتيني به نام خوزه پكرمن كه اتفاقا نتايج خوبي هم با سهرنگها گرفت و ديگري كارلوس كيروش پرتغالي كه بعد از نتايج افتضاح از آنجا اخراج شد. پاراگوئه و شيلي تعصبي روي بومي بودن سرمربي تيم ملي كشورشان ندارند اما بالاي ۹۰درصد كساني كه روي نيمكت تيم ملي اين دو كشور نشستهاند اهل امريكاي جنوبياند.
نكته مهم در مورد مربيان بومي امريكاي جنوبي اين است كه آنها موفقيت بينالمللي قابلتوجهي ندارند و تمام درخششان در محدوده امريكاي جنوبي است، وگرنه آلمان هم از مربي بومي استفاده كرد و اتفاقا حذف شد، ولي مربي بومي كه سابقه فتح سهگانه اروپا را در كارنامه داشت.
طبيعتا همه چيز هم مربوط به تيم ملي بزرگسالان يك كشور نميشود. فرآيند توسعه فوتبال از سنين پايه آغاز ميشود و به بزرگسالي ميرسد، اما همچنان سوال مهمي در مورد تيمهاي ملي كشورهاي مطرح امريكاي جنوبي وجود دارد: چرا در حالي كه بسياري از بازيكنان اين تيمها در ليگهاي معتبر اروپايي بازي ميكنند و زيرنظر مربيان مطرح اروپايي آموزش ميبينند در تيم ملي عملكرد قابل توجهي ندارند؟ پاسخ شايد همان دانشي باشد كه يك سرمربي درجه اول اروپايي دارد و مربيان مثلا برزيلي قبلا داشتند و امروز ندارند. برزيل شايد زماني ميتوانست با فيليپه اسكولاري و زاگالو جام جهاني ببرد اما ديگر نميتواند. تيته كه سرمربي خوبي است در دو جام جهاني مقابل دو تيم اروپايي شكست خورد و كنار رفت. تازه امسال آنها به يكي از بهترين قرعههاي ممكن خورده بودند: بازي با كره در يكهشتم و كرواسي در يكچهارم، اما برزيلي كه مدتها بود با يك تيم اروپايي روبهرو نشده بود و صدرنشينياش در رنكينگ فيفا را مديون پيروزيهاي متوالي مقابل تيمهاي امريكاي جنوبي بود در نخستين برخورد با يك تيم درجه دوي اروپايي حذف شد. آرژانتين هم واقعا به سختي از سد هلند گذشت. هلندي كه نسبت به آن دورههاي پرستاره صرفا يك تيم متوسط رو به بالا نشان داد. به اعتقاد خيلي از كارشناسان فوتبال امريكاي جنوبي نياز به دانش روز دارد. براي همين مدتي قبل شايعه شد شايد گوارديولا هدايت آرژانتين را بعد از جام جهاني به عهده بگيرد. به جز آرژانتين سه تيم حذف شده ديگر امريكاي جنوبي با مساله سرمربي بعدي مواجهند. ادامه كار با مربي قبلي يا به خدمت گرفتن سرمربي جديد سوالي است كه پيش روي فدراسيونهاي فوتبال اين كشورهاست. سوالي كه پيش روي مديران تيمهاي ناكام در صعود به جام جهاني هم قرار دارد. آيا آنها روي غرور خود پا ميگذارند و سراغ دانش اروپاييها خواهند رفت يا همچنان ميخواهند با گزينههاي بومي كار كنند؟