ماه امتحان در فصل التهاب
محمد داوري
سال تحصيلي جاري كه پس از دو سال كرونايي انتظار ميرفت در شرايطي شروع شود كه افت دو سال گذشته را جبران كند، از هر جهت با شرايط نامناسبي شروع شد و سه ماهه نخست سال تحصيلي در حالي رو به پايان است و ماه امتحانات نوبت اول فرا ميرسد كه مدارس آمادگي لازم و دانشآموزان و والدين شرايط مناسب براي برگزاري امتحانات را ندارند. در هفتههاي اخير نيز تعطيلي ناشي از آلودگي هوا و شرايط اجتماعي و امنيتي موجب شده است تا نگرانيها از برگزاري امتحانات بيشتر شود. ديماه و نيمه سال تحصيلي در پيش است و التهاب فصل پاييز گويا به فصل زمستان هم خود را ميرساند و نه تنها جامعه و دانشگاهها، بلكه مدارس هم متاثر از التهابات اجتماعي، امنيتي و سياسي نيازمند تدابير ويژه و اقدامات متناسب با اين فضا هستند. از آنجا كه فلسفه برگزاري امتحانات نوبت اول در مدارس، ارزيابي عملكرد سه ماهه معلمان، كادر مدرسه، والدين و دانشآموزان است تا با بررسي نقاط قوت و ضعف براي نيمه دوم سال تحصيلي برنامهريزي شود، به نظر ميرسد شرايط براي اين ارزيابي مهيا نيست. اگر اين تصوير و تفسير را از اين شرايط بپذيريم، لازم است راهكارهاي مناسب آن را هم مورد توجه قرار دهيم. معمولا در چنين شرايطي سادهترين راهكار مورد توجه قرار ميگيرد و اكثر دستاندركاران توصيه ميكنند امتحانات سخت گرفته نشود و معلمان و مدارس ملاحظه دانشآموزان را بكنند. در حالي كه اين راهكار مغاير با فلسفه امتحان آن هم در نوبت اول است، چراكه هدف مچگيري از دانشآموزان يا هدف اصلي فقط ارزيابي از عملكرد دانشآموزان نيست. در واقع كارنامهاي كه به دانشآموزان داده ميشود كارنامه همه عوامل مدرسه و خانواده است كه در فرآيند آموزشي و پرورشي دخيل هستند. حال بايد به اين پرسش پاسخ داد كه در نخستين سال تحصيلي پساكرونا و در سال تحصيلي كه جامعه و مدرسه در التهاب است چه بايد كرد؟ آنچه بيش از همه روشن است بايد پيام درك دانشآموزان از سوي عوامل مدرسه و والدين به آنها منتقل شود و سپس باتوجه به فلسفه امتحان نوبت اول، گفته شود كه در اين شرايط كارنامه دانشآموزان، نتيجه عملكرد همه عوامل و متاثر از شرايط موجود است و بعد از آن انتظار از دانشآموزان را بايد واقعبينانه طرح كرد تا رقابت و تلاش كاذب براي كسب نمره ازسوي دانشآموزان و دادن نمره از سوي معلمان براي ارايه تصوير غيرواقعي صورت نگيرد. اين رويكرد مبتني بر فلسفه امتحان و براساس واقعيتها و شرايط موجود ميتواند راهنماي عوامل مدرسه باشد. در اين چارچوب به ابتكار خود و متناسب با شرايط محيطي و جغرافيايي و به اقتضاي شرايط مدرسه به صورت غيرمتمركز و به استناد توصيه كارشناسانه مدرسهمحوري راهكارهاي مناسب را ارايه دهند.