اين هشتگهاي لعنتي!
يكي از نمادهاي خر دجال و حزب باد هشتگهاي فضاي مجازي است. وقتي در اتاق فكرهاي يك جريان فكري بنا بر اين ميشود كه يك كلمه به اصطلاح ترند شود. چنان پروپاگاندايي راه مياندازند كه ناخواسته و بدون تفكر روي صحت و سقم آن بسياري آن را لايك و بازنشر ميكنند و بدون اراده تبديل ميشوند به مزدور بيجيره و مواجب آن اتاق فكر.
فرق نميكند اين اتاق فكر مربوط به چه مساله يا موضوعي باشد و از ناحيه كدام جريان فكري باشد و چه هدفي را دنبال كند! البته گرايش و علايق افراد در تمايل به هشتگها بيتاثير نيست، اصلاحطلب، اصولگرا، برانداز، انقلابي، ضد انقلاب و...
اما خيلي نياز به دقت ندارد كه بسياري از افراد به تدريج از دنبالكننده و لايكزننده تبديل شدهاند به توليدكننده همان محتوا و خود به اصطلاح شاخي شدهاند! اين هشتگهاي لعنتي اراده را از انسان سلب ميكند و نوعي اليناسيون و از خودبيگانگي را بر انسان تحميل ميكند.
همچنين اختصاص به عوام هم ندارد، بسياري از چهرهها كه داعيه ليدري هم دارند در دام اين هشتگها گرفتار ميشوند و با آن همراه ميشوند و بالاخره حرفي ميزنند كه حرف اينها نيست، حرف آنهاست!
به نظر ميرسد همه ما بايد از خودمان در اين فضا مراقبت كنيم و تا از خبر يا مطلبي اطمينان حاصل نكرديم از پذيرش و به خصوص بازنشر آن خودداري كنيم و خداي ناكرده به دليل گرايش سياسي، دينمان را به دنياي ديگران نفروشيم.
از سوي ديگر منابع معتبر درباره اخبار مهم اطلاعرساني كنند و در توليد و نشر اخبار انصاف، صحت و صداقت را اصل بدانند كه النجات في الصدق.