بررسي «اعتماد» درباره عواملي كه منجر به روي آوردن افراد به سرقت ميشود
مأمن خلافكاران
يك جامعهشناس: 14 ميليون نفر حاشيهنشين هستند كه نظارت و كنترل بر آنها كم است
بهاره شبانكارئيان
فقر، گراني و بيكاري افراد را وادار ميكند كه به كارهاي خلاف از جمله سرقت روي بياورند. در يك جامعه وقتي سرقت افزايش پيدا ميكند كه اقتصادش با مشكل مواجه شده است. يك آذر ماه جاري سردار حسين رحيمي فرمانده انتظامي تهران بزرگ از افزايش 10درصدي جرايم طي دو ماهه اخير خبر داد و گفت: «طي پنجمين مرحله از طرح كاشف پليس آگاهي در سال جاري توسط ماموران پليس آگاهي تهران بزرگ ۳۲۱ نفر از سارقان، زورگيران، كيفقاپان، موبايلقاپان، سارقان خانهها و اماكن خصوصي، سارقان خودرو، جاعلان و كلاهبرداران دستگير شدند. از اين افراد ۵ قبضه سلاح جنگي كشف شد و همچنين آنها به بيش از ۲ هزار و ۱۲۸ فقره سرقت اعتراف كردند. دو باند شركتهاي هرمي با ۳۰ عضو شناسايي و منهدم شدند. همچنين ۲۴ نفر از محكومين فراري در حوزه سرقت دستگير شدند.
6 باند سارق حرفهاي خانه، ۴ باند سارق خودرو
به ويژه خودروي مزدا ۳ در اين مرحله از طرح كاشف شناسايي و دستگير شدند. يك باند سارق حرفهاي تلفن همراه دستگير شدهاند كه يك ميليارد تومان تلفن همراه سرقتي را جمعآوري كرده بودند و قصد ارسال به كشور افغانستان داشتند. ۱۰۴ نفر از افرادي كه اختلاس، فرار مالياتي و ارتشاء داشتند شناسايي و دستگير شدند و همچنين ۶۳ متهم در حوزه اخلال در نظم اقتصادي دستگير شدند. در دو ماهه گذشته ۱۰درصد افزايش وقوع انواع جرايم را در تهران داشتهايم.»
باتوجه به صحبتهاي فرمانده انتظامي تهران بزرگ «اعتماد» درصدد بر آمد در مورد اين موضوع با يك جامعهشناس گفتوگويي داشته باشد.
به دليل عدم كنترل پليس بر جامعه، جرايم مجرمان افزايش يافته
«امانالله قراييمقدم» جامعهشناس درباره افزايش جرايمي مانند سرقت در ماههاي اخير به «اعتماد» ميگويد: «افرادي كه دست به سرقت ميزنند معاش و زندگيشان در خطر است و همچنين بيكار هستند و شغلي ندارند. بنابراين وقتي فقر و شكاف طبقاتي زياد ميشود بالطبع آمار سرقت هم بالا ميرود. در اين سه ماه هم چون كنترل بر جامعه كمتر شده است امكان اين وجود دارد كه آمار جرايم بالا رفته باشد و اين طبيعي است. وقتي كنترل و نظارت ازسوي پليس فقط معطوف به اعتراضات ميشود سارقان هم وضعيت جامعه را مساعد و صحنه را خالي ميبينند و براي همين به راحتي به كارشان ادامه ميدهند. پليس شب و روز درگير اعتراضات مردمي است پس اينكه آمار جرايمي همچون سرقت بالا برود، مساله طبيعي است، اما اصل اين موضوع كه چرا سرقت در جامعه با آمار بالايي مواجه ميشود دلايلي مختلفي داد. فقر، بيكاري، مشكل در تامين معاش و تامين هزينههاي زندگي باعث ميشود تا افراد به كارهاي خلاف روي بياورند. اگر جوانان ما تاحدي تامين باشند، مسلما دست به سرقت نخواهند زد. حالا اين سرقتها به شكلهاي گوناگون رخ ميدهد، مثل سرقت از خانهها، كيفقاپي، موبايلقاپي، سرقت ماشينها و... با درنظر گرفتن اين نكته كه بيكاري و فقر امالفساد است پس هرگاه در جامعهاي بيكاري افزايش پيدا كند، نتيجه آن جرايمي همچون سرقت خواهد بود. الان ما ميدانيم كه بيش از 4 ميليون و نيم جوان بيكار داريم. فارغالتحصيل دانشگاه بيكار است و از طرفي اعتياد و موارد اينچنيني آمارش بالا رفته است. آمار معتادان و مهاجران فقير حاشيهنشين هم افزايش پيدا كرده است. خوب تمام اين موارد نشان ميدهد كه سرقت هم رو به افزايش رفته است. در جامعه ما از دوران آقاي احمدينژاد به بعد بيكاري جوانان افزايش پيدا كرده است. علاوه بر اين چون معنويات ميان افراد جامعه كمتر شده اين جرايم بيشتر اتفاق ميافتد.
در واقع در شهرهاي بزرگ خودكنترلي ضعيف شده است. افراد نبايد منتظر اين باشند كه پليس حتما بر جامعه نظارت داشته باشد تا كارهاي خلاف نكنند بلكه جامعه سالم اينگونه است كه اگر پليس هم نظارتي بر مردم نداشته باشد افراد به كارهاي خلاف گرايش پيدا نميكنند.»
قراييمقدم در ادامه به معضل حاشيهنشيني اشاره ميكند و ميگويد: «در شهرهاي بزرگ همچون تهران، ما حدود 14 ميليون نفر حاشيهنشين داريم. وقتي افراد از شهر و روستاهاي كشور به تهران مهاجرت ميكنند در تهران هم با مساله بيكاري روبهرو ميشوند خب اين افراد به اجبار دست به سرقت ميزنند. هنگامي كه حاشيهنشيني در يك شهر افزايش پيدا كند كنترل و نظارت بر آن هم كمتر خواهد شد در نتيجه افراد به راحتي ميتوانند دزدي كنند.
مثلا ما در تهران منطقه آبسردار خلاف و سرقت نميبينيم، چون بيشتر اهالي اين منطقه همديگر را ميشناسند و به لحاظ اعتقادي قويتر هستند، اما در همين منطقه 12 كمي آن طرفتر يعني بلوار آهنگ انواع خلافها بسيار مشاهده ميشود. به عنوان مثال اطراف راهآهن، ترمينال جنوب، ترمينال شرق و غرب چون رفت و آمد زياد است و افراد شناختي با يكديگر ندارند، جرايم هم زيادتر هستند. در شهرهاي كوچك افراد اصلا نميتوانند به صورت آشكار سرقت كنند يا خلافي انجام دهند چون شناخته شده هستند. بنابراين شهرهاي بزرگ مأمن خلافكاران است، يعني خلافكاران در شهرهاي بزرگ احساس امنيت ميكنند. بين خلافكاران و محل زندگي آنها نيز يك رابطهاي وجود دارد و اكثر خلافكاران در حاشيههاي تهران زندگي ميكنند. در حاشيههاي تهران نيز بيشتر مهاجراني زندگي ميكنند كه از شهرهاي ديگر كشور ميآيند. كمبود امكانات و بيكاري افراد را از شهر يا روستاها به حاشيههاي تهران ميكشاند. وقتي هم اين افراد به تهران رجوع ميكنند باز با بيكاري مواجه ميشوند اينجاست كه به خاطر فقر و نداري دست به سرقت و كارهاي خلاف ميزنند. اين را هم اضافه كنم كه محيط هم برايشان مساعد است. همينطور كه گفتم افرادي كه در حاشيههاي تهران زندگي ميكنند اغلب خلافكار هستند. به عنوان مثال چه كساني در حاشيه تهران زندگي ميكنند؟ افرادي كه درآمد كمتري دارند يا با مشكلات اقتصادي و فقر مواجه شدند. مثلا در كيانشهر تهران كه نرسيده به ابنبابويه واقع شده همه خلافكار هستند و ما اسمش را ليانشامپو گذاشتيم. در چنين محلهاي حتي اگر يك نفر خلافكار نباشد به مرور زمان از محله و اطرافيانش تاثير ميگيرد و وارد كارهاي خلاف ميشود. البته اين افراد هم به مرور زمان ناچار شدند كه به خلاف گرايش پيدا كنند. شخص از روستا به شهر آمده و چون كار نيست حاشيهنشين ميشود يا روي نيمكت پارك ميخوابد. چند وقت ميتواند اينطوري زندگي كند آخر مجبور ميشود براي تامين هزينه زندگياش دست به كار خلاف يا سرقت بزند. اقتصاد اصل زندگي است. مگر يك فرد تا چند ماه ميتواند گرسنه بماند و كار هم نداشته باشد! چرا پيچهاي پل عابرپياده يا تابلوهاي راهنمايي رانندگي را سرقت ميكنند؟ براي اينكه بتوانند آنها را بفروشند. شكاف طبقاتي در جامعه ما زياد است جوري كه يك عده از سيري ميميرند و يك عده از گرسنگي؛ بنابراين دزدي هم زياد ميشود.»
اكثر قهوهخانهها پاتوق خلافكاران است
اين جامعهشناس در ادامه توضيح ميدهد: «يكي از دلايلي كه بيكاري را افزايش داده، تراكم جمعيت است. سال 1357 كشور ما حدود 35 ميليون نفر جمعيت داشت. حالا چقدر جمعيت داريم؟ 85 ميليون نفر. وقتي هم بيكاري وجود داشته باشد و براي افراد جامعه شغلي نباشد افراد خواهناخواه به سرقت و خلاف روي ميآورند. البته گراني و تورم هم به اين موارد اضافه كنيد. وقتي تخممرغ دانهاي 5 هزار تومن شود شخصي كه سرپرست خانواده است چطور بايد شكم خود و خانوادهاش را سير كند؟ اجارهخانهها هم كه سرسامآور است. با اين تفاسير افراد به حاشيهنشيني روي ميآورند. اطراف بازار تهران هم به دليل اينكه رفت و آمدها زياد است خلافكاران بيشتري دارد. همانطور كه اكثر معتادان در ميدان شوش و خيابان هرندي زندگي ميكنند سارقان و خلافكاران هم براي خودشان محلههايي براي زندگي دارند. پاتوقهاي سارقان و خلافكاران هم اغلب قهوهخانه است. اينها در قهوهخانه با هم ملاقات ميكنند و به يكديگر آمار ميدهند كه كدام مناطق مساعد سرقت است. با بررسيهايي كه صورت گرفته سارقان منطقه 6 از مسعوديه و افسريه هستند، اما از منطقه 6 به بالا از شهرستانها ميآيند. مثلا از آذربايجان سارق به تهران نميآيد. اين را هم بگويم بيشتر سارقان جوانان هستند چون نيرو و توان سرقت را دارند و اكثرا توسط باندهاي بزرگ اداره ميشوند. اين باندها خودشان مانند دانشگاه عمل ميكنند و تمام خلافكاران تازهوارد را آموزش ميدهند.»