به بهانه سالروز اولين رييسجمهور الجزاير
احمد بن بلا؛ فوتباليست، مبارز و سوسياليست
علي ولياللهي
10 سال پس از مرگ احمد بن بلا نخستين رييسجمهور الجزاير هنوز عده زيادي در مورد اينكه او يك قهرمان ملي بود يا ديكتاتوري شكست خورده بحث ميكنند. خيليها هم سوال ميكنند اگر احمد بن بلا در اوايل دهه ۴۰ ميلادي پيشنهاد تيم فوتبال المپيك مارسي را پذيرفته بود سير تاريخ به چه سمتي پيش ميرفت؟!
احمد بن بلا ۱۰۴ سال پيش در چنين روزي در شهر مارنياي الجزاير از پدر و مادر مراكشي به دنيا آمد. پدرش در شناسنامه سال تولد او را دستكاري و به جاي ۱۹۱۸، ۱۹۱۶ درج كرد تا او زودتر بتواند مدرسه را ترك كند و در كار مزرعه به خانواده بپيوندد. همچنين زودتر واجد خدمت سربازي شود و زودتر هم برگردد.
بن بلا از دوران كودكي از استعمار رنج ميبرد. او به ياد ميآورد كه با يك معلم دبيرستاني نژادپرست درگير شده بود. بلا از نفوذ فرهنگي فرانسه شاكي بود. ميگفت: ما به عربي فكر ميكنيم اما به زبان فرانسوي صحبت ميكنيم.
اولين جايي كه بلا توانست هويت مستقل خود را كشف كند زمينهاي فوتبال خاكي دبيرستانهاي تحت حكومت استعماري بود. به قول قديميهاي آن منطقه فوتبال پناهگاهي مورد علقه براي شهركنشينها به حساب ميآمد. او به ياد ميآورد: «وقتي با سرعت در برابر دشمنان (بازيكنان حريف) مانور ميدادم هيچ كس از من نميپرسيد اروپايي هستم يا الجزايري. وقتي گل ميزدم يا نميزدم كسي چنين سوالي نميكرد. آنجا فقط من حضور داشتم و خودم در قبال پيروزي يا شكست مسوول بودم.»
بلا در سال ۱۹۳۷ به ارتش فرانسه براي حضور در جنگ جهاني دوم فراخوانده شد. او به درجه گروهبان ارتقا يافت و همزمان به عنوان يك ستاره فوتبال در مارسي به شهرت رسيد.
در سال ۱۹۴۰ و در نبرد مونت كاسينو در ايتاليا بلا موفق شد با اسلحه ضدهوايي خود در جريان حمله نازيها بمبافكن آلماني را سرنگون كند. او بابت همين درخشش در جنگ در سال ۱۹۴۴ شخصا از دستان ژنرال شارل دوگل مردي كه بعدا رييسجمهور فرانسه شد نشان افتخار Croix de Guerre دريافت كرد. هيچ كدام از اين دو نفر در آن لحظه نميدانستند كه اين مراودهاي است ميان دو رييسجمهور آينده فرانسه و الجزاير.
هنگامي كه دوران خدمت بلا به پايان رسيد او سر يك دوراهي بزرگ قرار گرفت. احمد از يك طرف تمايلات ضد استعماري داشت و از طرف ديگر عشق به فوتبال. بلا در سال ۱۹۴۰-۱۹۳۹ يك بار در جام حذفي با پيراهن مارسي به ميدان رفت و گلزني هم كرد. بن بلا مانند ساير مليگرايان آفريقايي معتقد بود فوتبال در اصل يك بازي استعماري-اروپايي است كه ميتواند براي بيان تمايل مردم آفريقا در جهت آزادي و برابري مورد استفاده قرار بگيرد. بنابراين وقتي پيشنهاد تيم المپيك مارسي فرانسه به دست او رسيد بلا آن را نپذيرفت و به جاي آن به الجزاير بازگشت. در آن زمان شهر مارسي بعد از حمله آلمانيها سقوط كرده بود. اگر بلا آن قرارداد را امضا كرده بود ميتوانست رسما به عنوان يك فوتباليست حرفهاي فعاليت خود را ادامه دهد. به اين ترتيب ممكن بود مسير ديگري در زندگي او به وجود بيايد. بلا بعدها در مورد آن پيشنهاد گفت: «من حقوق خيلي خوبي ميتوانستم بگيرم. باور كنيد آينده بزرگي داشتم. من هافبك مياني المپيك مارسي بودم و آنها به من پيشنهاد قرارداد حرفهاي دادند.» در سال ۱۹۴۵ احمد بن بلا به الجزاير بازگشت. در ۸ مه ۱۹۴۵ چهار هزار الجزايري در شهر ستيف عليه فرانسويها كه از سال ۱۸۳۰ در الجزاير بودند تظاهرات كردند اما نيروهاي فرانسوي آنها را قتل عام كردند. اين يك نقطه عطف براي بلا بود. در آن زمان موجي از احساسات ضد فرانسوي او را فرا گرفت. بلا به جنبش استقلال زيرزميني پيوست. او در فعاليتهايي مانند سرقت از اداره پست براي به دست آوردن سرمايه جنبش مبارزاتي حضور داشت.
در سال ۱۹۵۰ دستگير شد اما با استفاده از يك وسيله كه در قرص نان جاساز شده بود فرار كرد و به قاهره گريخت و به همراه سايرين جنبش آزاديبخش الجزاير را راهاندازي كرد. در آنجا با جمال عبدالناصر كه بعدها رييسجمهور مصر و يكي از نزديكترين متحدان مستقل الجزاير شد رابطه برقرار كرد. بن بلا در سال ۱۹۵۶ هنگامي كه هواپيماي مراكشي حامل او و رهبران ديگر جبنش توسط ارتش فرانسه رهگيري شد به زندان افتاد.
در سالهايي كه بلا در زندان بود نبرد الجزاير به مدت ۶ سال ديگر ادامه پيدا كرد و در نهايت در سال ۱۹۶۲ فرانسه خاك الجزاير را ترك كرد. بلا آزاد شد و به كشورش بازگشت. احمد بن بلا در سال ۱۹۶۳ اولين رييسجمهور دموكراتيك خلق الجزاير شد.
فوتباليست سابق كه حالا در زمين سياست يكهتازي ميكرد قول داد الجزاير يك جمهوري سوسياليستي سكولار غير متعهد باشد. او اغلب ميگفت: «كاسترو برادر من است، ناصر معلم من است، تيتو نمونه من است.» اما جاهطلبيهاي او اغلب با موانعي روبرو ميشد. او يك برنامه اصلاحات ارضي به راه انداخت كه از نظر اقتصادي فاجعهبار بود. او اين طرح را از تيتو رهبر يوگسلاوي ياد گرفته بود.
كمكم رهبري استبداد آميز بلا شروع شد و او تمام احزاب مخالف از جمله حزب كمونيست الجزاير و حزب انقلاب سوسياليستي را ممنوع كرد. او از يك كودتاي ناموفق هم جان سالم به در برد و رهبر كودتا يعني محمد چاپاني را به جوخه اعدام سپرد.
اين رفتار احمد بن بلا باعث شد يكي از دوستان سابقش در دبيرستان كه همراه او در تيم فوتبال بازي ميكرد يك جمله تاريخي در مورد او به كار ببرد. او گفت: «بن بلا هميشه دوست داشت كه همتيميهايش توپ را به او پاس بدهند تا او بتواند گلزني كند. بلا در سياست هم همينطور است.»
كمكم دوستان سابق احمد بن بلا از او دور شدند. هواري بومدين يكي از چهرههاي قدرتمند ارتش جزو آنها بود. بن بلا يك بار در مراسم ناهار رسمي به شوخي خطاب به بومدين گفت «اين مردي است كه براي سرنگوني من نقشه ميكشد.» بلا يك بار هم به صورت گذري از او پرسيد: «دسيسههايت چطور پيش ميرود؟» و بومدين جواب داده بود: «خيلي خوب! متشكرم.»
در ۱۹ ژوئن ۱۹۶۵ بومدين موفق به سرنگوني بلا شد. بلا تا ۱۴ سال بعد يعني زمان مرگ بومدين در حبس خانگي شديد قرار گرفت. بلا بعدها گفت من ميدانستم قصد او چيست و ميتوانستم ۲۰ بار او را متوقف كنم. بومدين دستور داد نام بلا را از تاريخ معاصر الجزاير و كتابهاي درسي حذف كنند.
در سال ۱۹۸۲ و در جريان جام جهاني درحالي كه بلا از صحنه سياست دور شده بود و اسمش به گوش نميرسيد يكي از زيباترين اتفاقات ممكن براي او و هموطنانش رقم خورد. تيم ملي الجزاير موفق شد آلمان غربي را با نتيجه دو بر يك شكست دهد. آن شب در الجزاير جشني برگزار شد درست همانند جشن استقلال اين كشور كه ۲۰ سال پيش برگزار شده بود. در آن بازي اخدار بلومي هافبك تهاجمي ۲۳ ساله الجزاير بسيار درخشيد و باعث شد رسانهها ياد احمد بن بلا بيفتند. برخي از ورزشينويسان قديميتر نوشتند بلومي هم از لحاظ قيافه هم از لحاظ سبك بازي شبيه نخستين رييسجمهور الجزاير بعد از استقلال است.
بلا در دهه ۱۹۹۰ به سوييس تبعيد شد و چند بار تلاش كرد دوباره نقش سياسي خود را ايفا كند اما موفق نشد. گفته ميشود يك بار او با كشتي به الجزاير برگشت و انتظار داشت مردم تمام اسكله را براي پيشواز او قرق كرده باشند اما هيچ كس در آنجا نبود. بن بلا در سال ۲۰۱۲ و در سن ۹۵ سالگي درگذشت. الجزايريها در مورد او احساسات دوگانهاي دارند. آنها اميدها و آرزوهايي داشتند كه تصور ميكردند با تولد اين كشور به واقعيت تبديل خواهد شد اما نشد. احمد بن بلا در اين مسير نقش پررنگي داشت. با اين حال هيچ كس در الجزاير كتمان نميكند كه او تمام زندگياش و هر آنچه به آنها عشق ميورزيد از جمله فوتبال را وقف الجزاير كرد.