• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5387 -
  • ۱۴۰۱ چهارشنبه ۷ دي

داروهاي اعصاب و روان ناياب شد و صاحبان داروخانه‌ها از خالي شدن قفسه‌ها به «اعتماد» مي‌گويند

بي‌پناهي مستاصل‌ها

مهدي صابري؛ روانپزشك: منتظر افزايش اختلالات و عود بيماران بهبوديافته باشيم

 بنفشه  سام‌گيس 

بحران كمبود دارو در كشور به گروه اعصاب و روان رسيد. در نامه‌اي كه اخيرا مجيد صادقي؛ رييس انجمن علمي روانپزشكان ايران به رييس‌جمهوري نوشته و نسخه‌اي از آن به دست خبرنگار اعتماد رسيده، اين هشدار مطرح شده كه كمبود متناوب داروهاي اعصاب و روان، ادامه درمان تعداد زيادي از بيماران را در معرض خطر قرار داده است. در متن اين نامه خطاب به ابراهيم رييسي آمده است: «معضل كمبود داروهاي مرتبط با حوزه روانپزشكي مدت‌هاست گريبانگير كشور شده و جمعيت بزرگي از هموطنان را كه نيازمند شروع يا ادامه درمان با اين داروها هستند متحمل دشواري‌هاي جدي كرده است. هرچند تذكرات مكرر انجمن علمي روانپزشكان ايران به وزارت بهداشت و اداره غذا و داروي اين وزارتخانه گاه به شكلي گذرا به كاهش يا رفع برخي از كمبودها انجاميده، در نهايت با كمال تاسف شاهد فراز و فرود دسترسي مردم به داروهايي هستيم كه قطع مصرف آنها و حتي تغيير ناگزير يكي از آنها ممكن است تبعاتي بسيار ناگوار داشته باشد. بسياري از افراد مبتلا به اختلالات روانپزشكي براي استمرار سلامت روان خود روزانه به مقدار معيني از داروهايي نياز دارند كه تركيب موثر آنها پس از مدت‌ها ارزيابي و پيگيري تخصصي به دست آمده و در اين شرايط، روانپزشكان ايران هر روز با مراجعاتي روبه‌رو هستند كه به دليل تهي شدن بازار از داروي مصرفي آنها يا ناكافي بودن دارويي كه داروخانه به آنها تحويل مي‌دهد، در خطر بازگشت علايم شديد بيماري هستند. همچنين روانپزشكان اغلب با مراجعاتي مواجه مي‌شوند كه با وجود سلامت كنوني و دسترسي به داروهاي لازم، به دليل ناپايداري دسترسي به داروها همواره نگران پايان مجدد دوره دسترسي و در هراس رويارويي مجدد با بيماري هستند. اين موضوع نگراني مشترك بسياري از خانواده‌هاي اين بيماران در سطح كشور است.»

در پايان اين نامه از رييس قوه مجريه خواسته شده كه به دليل بي‌اثر بودن مكاتبات رسمي و غيررسمي انجمن با مسوولان وزارت بهداشت و روشن نبودن چشم‌اندازي از كاهش معضل كمبود داروهاي اعصاب و روان، براي شناسايي و رفع هرچه سريع‌تر علت اين مشكل اقدام كند. 

صاحب يك داروخانه: قفسه داروهاي روانپزشكي در حال خالي شدن است 
داروهاي اعصاب و روان، معمولا در قفسه‌هاي دور از چشم مراجعان داروخانه‌ها نگهداري مي‌شوند چون برخي‌شان از گروه داروهاي تحت كنترل و اغلب از گروه داروهاي نيازمند نسخه هستند. مسوول فني يك داروخانه در شرق تهران، اجازه مي‌دهد قفسه قفل‌دار ويژه نگهداري داروهاي اعصاب و روان در قسمت انبار را ببينم؛ رديف داروها با حروف لاتين و شبكه‌بندي‌هاي مقوايي از هم مجزا شده. در قسمت A رديف قرص آلپرازولام خالي است. در قسمت R رديف قرص ريتالين خالي است. در قسمت Z رديف قرص زولپيدوم خالي است. در قسمت B رديف بوپروپيون 75 ميلي‌گرم خالي است. در قسمت H رديف قرص هالوپريدول خالي است. در قسمت L رديف قرص لاموتريژن 100 ميلي‌گرم خالي است. مسوول فني هم يك فهرست كاغذي در دست گرفته و مشاهدات من را تكميل مي‌كند؛ ممانتين 5 و 10 ميلي‌گرم، پرگابالين، ريسپريدون 1 و 2 و 4 ميلي‌گرم، تگرتول، كاربامازوپين ..... 
صاحب يك داروخانه شبانه‌روزي در شمال تهران از ناياب شدن فنيتويين 60 و فنيتويين كامپاند خبر مي‌دهد و مي‌گويد در ماه‌هاي آينده بحران كمبود داروهاي اعصاب و روان بدتر خواهد شد. اين صاحب داروخانه، دوستاني در صنعت دارو دارد و به «اعتماد» مي‌گويد توليد‌كنندگان دارو اطمينان داده‌اند كه امكان توليد تمام داروها در كشور وجود دارد اما وقتي مسوولان سازمان غذا و دارو فكر مي‌كنند با قيمت‌هاي دستوري همزمان با افزايش ساعتي نرخ ارز، مي‌شود چراغ صنعت و توليد دارو را روشن نگه داشت، توليد‌كننده چاره‌اي جز كاهش ظرفيت توليد ندارد چون ديگر پولي ندارد كه پاي چرخ‌هاي لق توليد بريزد. 
«قيمت دستوري دو معادل دارد؛ كمبود و بازار سياه. آنچه امروز در حوزه دارو شاهديم؛ سرگرداني بيماران در داروخانه‌ها و ناياب شدن داروهايي كه تا يك سال قبل مثل نقل در قفسه‌ها ريخته بود، نتيجه اصرار بر بي‌سوادي است. امروز بي‌سوادي به معناي بلد نبودن الفبا نيست. سال‌هاست كه مديران ارشد داروسازي در كشورهاي پيشرفته، بي‌سوادي را در بلد نبودن علم مديريت برمبناي عرضه و تقاضا و افت و خيز بازار مي‌دانند. در ايران، مسوولان حوزه سلامت ما نه تنها استاندارد جهاني مديريت را بلد نيستند، اشتباهات‌شان را هم نمي‌پذيرند. من 20 سال سابقه فعاليت در عرصه دارو دارم. متاسفم كه امروز مي‌بينم مديراني در حوزه دارو منصوب شده‌اند كه فرق اشكال دارويي را نمي‌دانند و وقتي گزارش ناياب شدن شكل تزريقي يك دارو را اعلام مي‌كنيم، در جواب ما مي‌گويند، قرص و كپسولش موجود است، پس دارو ناياب نيست.»
ديروز يك روانپزشك به من گفت طبق گزارش‌هايي كه اخيرا از بيمارانش دريافت كرده، موجودي شكل تزريقي هالوپريدول در داروخانه‌ها صفر شده و شكل تزريقي فلوفنازين و فلوپنتيكسول هم كمبودهاي مقطعي دارد. مبتلايان اسكيزوفرني، بايد هر چند هفته يك‌بار، آمپول‌هاي هالوپريدول، فلوفنازين يا فلوپنتيكسول كه از داروهايي با اثر درازمدت و از گروه آنتي سايكوتيك‌هاي دپو هستند، تزريق كنند تا علايم شديد بيماري كنترل شود. 
هفته گذشته هم، همسر يك مبتلاي اسكيزوفرني به من مي‌گفت كه اصلي‌ترين داروي بيماري شوهرش، قرص هالوپريدول است كه ظرف ماه‌هاي اخير به سختي پيدا مي‌شود در حالي كه اين بيمار بايد روزانه 6 عدد قرص هالوپريدول بخورد تا به آرامش برسد و دچار پرخاشگري و توهم و رفتارهاي آسيب‌زا براي خود و خانواده نشود. همسرش مي‌گفت پزشك معالج، هر بار 100 عدد قرص هالوپريدول در نسخه مي‌نويسد و همسر بايد هر دو هفته، در داروخانه‌هاي شرق و جنوب تهران سرگردان شود تا از هر داروخانه، يك ورق قرص بگيرد چون قرص هالوپريدول، ناياب و سهميه‌بندي شده است. 

ناياب شدن دارو همزمان با اوج امواج اختلالات رواني 
طي سه ماه اخير و در اثناي ناآرامي‌هاي فراگير در كشور كه با موج گراني‌ها و نوسانات شديد در بازار ارز و كاهش قدرت خريد اقشار مختلف همزمان شده، روانپزشكان و روانشناسان هشدار داده‌اند كه بايد همچون سال‌هاي گذشته، در انتظار افزايش بروز اختلالات رواني يا تشديد بيماري‌هاي اعصاب و روان به عنوان بازتاب طبيعي تنش‌هاي اجتماعي و سياسي و اقتصادي باشيم. 
نتايج مطالعات ملي انجام‌شده در دو دهه اخير اين هشدارها را تاييد مي‌كند. پيمايش ملي سلامت روان كه يك سال بعد از رخدادهاي 1388 انجام شد، از افزايش اختلالات رواني در مقايسه با نتايج مطالعات مشابه انجام‌شده در سال 1378 خبر مي‌داد؛ به استناد نتايج مطالعه كشوري سال 1378، شيوع اختلالات روان در ايران، 21درصد بود و كمتر از يك درصد كل مبتلايان، دچار اختلالات سطح شديد بودند در حالي كه در پيمايش ملي 1389، شيوع اختلالات رواني در جمعيت 15 تا 64 ساله كشور به بيش از 23درصد (بيش از 12 ميليون نفر) افزايش يافته بود و شدت بيماري بيش از 34درصد مبتلايان در حد شديد بود. نتايج اوليه پيمايش 10 ساله از شيوع اختلالات روان در فاصله 1389 تا 1399 هم نشان داد كه تعداد مبتلايان در اين بازه زماني 10ساله، با رشد 5.5درصدي به 29درصد رسيده است. گزارش ديگري از افزايش اختلالات رواني در كشور، نتايج بررسي اكبر عليوردي‌نيا؛ جامعه‌شناس و استاد جامعه‌شناسي دانشگاه مازندران بر آمار اقدام به خودكشي در كشور در فاصله سال‌هاي 1380 تا 1398 است كه با استناد به گزارش‌هاي رسمي سازمان پزشكي قانوني كشور از رشد 44درصدي قربانيان خودكشي و افزايش شيوع مرگ قربانيان از 4.2 نفر در 100 هزار نفر جمعيت (در سال 1380) به 6.2 نفر در 100 هزار نفر جمعيت (در سال 1398) خبر داده است. 
طي سه ماه گذشته، روانپزشكاني از اعضاي انجمن علمي روانپزشكان ايران هم در گفت‌وگو با «اعتماد» نسبت به وخيم‌تر شدن وضعيت اختلالات روان در كشور به سبب شرايط موجود هشدار داده‌اند و درباره تاثير تبعيض و بي‌عدالتي بر كاهش سرمايه اجتماعي و تاثير كاهش سرمايه اجتماعي بر بروز اختلالات روان ابراز نگراني كرده و گفته‌اند كه آنچه از اعداد و رشد آمارهاي اختلالات روان در كشور شاهديم، چيزي نيست جز حكايت تاثير تشديد فقر، نابرابري، بيكاري، بي‌هنجاري و بي‌سازماني در سطح جامعه. اوايل آبان امسال، يك ماه بعد از آغاز ناآرامي‌ها در كشور در واكنش به جانباختن مهسا اميني (دختر 22‌ساله سقزي كه بعد از دستگيري توسط گشت ارشاد در شهر تهران و انتقال به بازداشتگاه وزرا، دچار مرگ مغزي شد) حسن رفيعي؛ نايب‌رييس انجمن علمي روانپزشكان ايران، در گفت‌وگو با «اعتماد» از شواهد نگران‌كننده‌اي خبر داد: «شواهد من از بيمارانم در يك ماه اخير مبتني بر مراجعه جديد سه گروه بود؛ بيماراني كه به دليل علايم افسردگي، تحت درمان بودند و در مراجعه جديد طي يك ماه اخير، به من گفتند كه در حال بهبود بودند ولي با اتفاقات يك ماه گذشته حال‌شان بدتر شده است. گروه دوم، بيماراني بودند كه حال‌شان خوب شده بود و من در پرونده‌شان آغاز بهبود قيد كرده بودم و در مراجعه جديد مي‌گويند به دليل شلوغي‌هاي يك ماه اخير، حال‌شان دوباره بد شده است. گروه سوم، بيماراني بودند كه يك سال قبل بهبود پيدا كردند و در اين يك سال هيچ مراجعه‌اي به من نداشتند و حالا آمده‌اند و مي‌گويند با شلوغي‌هاي يك ماهه اخير، دوباره حال‌شان بد شده است. نتيجه مشاهدات من از مراجعانم اين بوده كه ناآرامي‌هاي يك ماه اخير، عود بيماري و تشديد علايم افراد دچار وضعيت فعال روانپزشكي را رقم زده و آيينه تحولات اجتماعي به ما هشدار مي‌دهد اگر اين روند ادامه يابد، مدت‌ها بعد از اين وقايع با افرادي مواجه خواهيم شد كه مي‌گويند از زمان اعتراضات شهريور 1401 حال‌شان بد شده.»
حالا در هفته اول زمستان هستيم و حال مردم هيچ خوب نيست. اين حجم سنگين اخبار سه ماهه اخير؛ اخبار بازداشت‌ها و تعداد جان‌باختگان و اجراي دو حكم اعدام و رشد نرخ دلار تا بالاي 40 هزار تومان و هواي آلوده‌اي كه بوي گوگرد مي‌دهد و فقرايي كه از برداشتن قدم غير ضروري و گاهي ضروري هم ناتوان شده‌اند .... اينها خبرهايي است كه مجال نفس خوش به آدم‌ها نمي‌دهد. از خيلي‌ها در اين هفته‌ها شنيده‌ام كه آرزو مي‌كنند چشم‌شان را ببندند و باز كنند و بينند همه آنچه گذشت، يك خواب طولاني بود و .... حالا تسكيني هم براي اين حال ناخوش نيست و در كنار همه اجبارها، جبر مزمن شدن دردها هم اضافه شده است. مهدي صابري؛ عضو كميته اخلاق انجمن علمي روانپزشكان ايران، روانپزشك ديگري است كه در گفت‌وگو با «اعتماد» بابت تبعات اوضاع امروز و تبصره جديد اين ايام كه همان ناياب شدن داروهاي اعصاب و روان، آن‌هم با وجود آمارهاي نگران‌كننده درباره وضع وخيم سلامت روان مردم است، هشدار مي‌دهد و در شرح آنچه پيش رو داريم، مي‌گويد: «در هر برهه‌اي كه استرس‌ها افزايش مي‌يابد، تاثير فشار رواني را به دو شكل تنش‌هاي مزمن و تنش‌هاي حاد در جامعه شاهديم؛ تنش‌هاي مزمن، به دنبال گراني قيمت‌ها، از دست دادن شغل و بيكاري، ناتواني در برنامه‌ريزي براي آينده، ايجاد موانع در مقابل ازدواج يا مهاجرت يا ادامه تحصيل بروز مي‌كند و تنش‌هاي حاد، ناشي از رخدادهاي ناگهاني است. تنش‌هاي ناگهاني و حاد، ممكن است عود بيماري براي مبتلايان اعصاب و روان يا بروز علايم براي افرادي كه داراي سطح خفيفي از اختلالات اعصاب و روان هستند را هم رقم بزند و ايجاد تنش‌هاي شديد در جامعه طي 100 روز اخير، يكي از عوامل افزايش‌دهنده سطح استرس و عود يا تشديد بعضي اختلالات روان‌تني و بيماري‌هاي روانپزشكي است. من در اين 100 روز، با عود بعضي علايم اضطرابي و خلقي در بيمارانم مواجه شده‌ام؛ بيماراني كه در روند طولاني درمان، به مرحله حال خوب يا كنترل علايم بيماري رسيده بودند اما تنش‌هاي ايجاد شده در اين 100 روز، باعث عود بيماري‌شان شده است.»
صابري، جنگ 8 ساله و دعواهاي سياسي در ادوار مختلف مثل وقايع سال 1388 را از شرايط منجر به ايجاد استرس حاد و بروز مشكلات اعصاب و روان با علايم ملموس مي‌داند و مي‌گويد: «نامشخص بودن آينده تنش‌هاي حاد، مي‌تواند مشكلات بيشتري ايجاد كند چون افراد، علاوه بر آنكه از به‌هم ريختگي اوضاع جامعه و ايجاد حوادث منجر به جان‌باختن و زخمي شدن مردم ناراحتند، از اين هم نگرانند كه مبادا فرزند خودشان هم دچار مشكل شود و اينكه وضع روزهاي آينده چه خواهد بود و چه خواهد شد و آيا اوضاع بهتر يا بدتري پيش روي جامعه است. همزماني فشارهاي رواني، به استرس مضاعف منجر مي‌شود كه طي 100 روز اخير هم شاهد استرس مضاعف هستيم و استرس مضاعف بدتر از استرس حاد يا حتي مزمن است چون علاوه بر اينكه آينده معلومي براي شرايط موجود قابل فرض نيست، افراد حتي نمي‌توانند به وضع موجود، عادت كنند و بسياري افراد دچار نگراني و اضطراب و درجاتي از افسردگي و احساس همذات‌پنداري با آسيب‌ديدگان مي‌شوند و اتفاقا مشكل‌ترين كار روانپزشكان همين است كه بخواهند آثار رواني مشكلاتي را با روان‌درماني و دارودرماني كاهش دهند كه همچنان شدت دارد و نه تنها برنامه‌اي براي كاهش اين مشكلات، موجود نيست بلكه روز به روز جرياناتي به تشديد مشكلات دامن مي‌زند.»
صابري در تحليل تاثير ناياب شدن داروهاي اعصاب و روان مي‌گويد: «كمبود داروهاي اعصاب و روان البته بي‌سابقه نبوده و در برهه‌اي حتي با كمبود داروهاي اساسي روانپزشكي مواجه شده‌ايم كه ما را با مشكل مواجه كرده است. اگر از 5 نوع داروي ضد اضطراب، يك نوع ناياب شود، مي‌توانيم داروهايي با تاثير مشابه و از رده ديگر را تجويز كنيم اما وقتي براي كنترل يك بيماري، فقط يك يا دو نوع داروي شاخص و موثر داريم، وقتي همين يك يا دو نوع ناياب شود، چه كنيم؟ بارها با اين اتفاق مواجه شده‌ايم كه داروهاي اساسي كنترل بيماري‌هاي اعصاب و روان ناياب شده. مشكل اين است كه اغلب بيماري‌هاي روانپزشكي، قابليت عود دارند و اگر داروي بيمار، قطع شود، بيماري عود مي‌كند. براي اين بيماري‌ها، داروهايي از گروه نگهدارنده‌ها تجويز مي‌شود. ما نگران بيماراني هستيم كه نيازمند مصرف طولاني‌مدت داروهاي نگهدارنده هستند و ناياب شدن داروهاي اعصاب و روان به سلامت روان بيمار و جامعه آسيب مي‌زند. بسياري از خانواده‌هاي داراي بيمار اعصاب و روان، مي‌گويند كه استمرار مصرف دارو، به كنترل بيماري و در نتيجه، به آرامش خانواده منجر شده و اگر با گراني و بيكاري و باقي مشكلات دست و پنجه نرم مي‌كنند، حداقل بابت تامين داروي بيمارشان نگران نيستند. حالا ناياب شدن همين داروها و عود علايم و بيماري، مزيد بر مشكلات و گرفتاري‌هاي اين خانواده‌ها خواهد شد علاوه بر اينكه روند درمان بيماري را هم مختل خواهد كرد.»

 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون