احياي سودمند برجام، قرباني تحليل اشتباه شد
چرا دولت سيزدهم ترجيح داد اهميت فاكتور زمان در مذاكرات را ناديده بگيرد؟
سارا معصومي
«احياي برجام اولويت ما نيست»
«ترجيح ميدهيم فعلا بر مساله نقض حقوق بشر در ايران و پهپادهاي ايراني در خدمت روسيه بر فراز اوكراين تمركز كنيم.»
«امريكا دست از رفتارهاي رياكارانه بردارد. پشت صحنه پيامهايي براي نهايي كردن توافق ميدهند اما در مقابل دوربينها پا پس ميكشند.»
سرانجام احياي برجام به بگو و مگوهايي از اين جنس ميان مقامهاي ايراني و اروپايي - امريكايي محدود شده است. اگر تا مردادماه سال جاري ايران و مجموعه 1+4 و ايالات متحده هر دو كم و بيش به يك اندازه به احياي توافق هستهاي با دو هدف مجزا اما مرتبط يعني رفع تحريم ايران و حصول اطمينان جامعه جهاني از صلحآميز بودن برنامه هستهاي ايران متمايل بودند، امروز به نظر ميرسد كه هر دو طرف ادلهاي براي بيميلي يا حداقل تظاهر به اين بيميلي پيدا كردهاند.
برجام كه در چهارسال گذشته از خروج ايالات متحده از گعده اصلي اين توافق و تبعات آن جان سالم به در برده بود در چهار ماه اخير بيش از پيش به مرگ نهايي نزديك شده است. هرچند كه هر دو طرف از اذعان به وخامت اوضاع به دلايل و انگيزههاي متفاوت پرهيز كنند.
پاسخ به اين پرسش كه چرا برجام - بهرغم ذات برد - برد نهفته در آن تاكنون و با وجود پايان دولت دونالد ترامپ در امريكا احيا نشده است را همه كم و بيش ميدانند. جرقه اين بحران را دونالد ترامپ در سال 2018 ميلادي با خروج از اين توافق زد، پس از آن ايران و 1+4 تلاش كردند با انتخاب واكنشهايي حسابشده - البته كه در اين ميان نقش ايران در حفظ توافق بهرغم ناتواني 1+4 در جبران غيبت امريكا قابل توجه است- شالوده اصلي برجام را به اميد روي كار آمدن چهرهاي متفاوت از دونالد ترامپ در انتخابات 2020 ايالات متحده حفظ كنند. جو بايدن، نامزد دموكراتها موفق شد دولت ترامپ را به يك دوره چهارساله محدود كرده و در كاخ سفيد مستقر شود. از اين نقطه به بعد قصه پرماجراي احياي برجام، ابتدا ايالات متحده و سپس ايران در حصول توافق براي احياي برجام تعلل كرده و همين فرصتهاي از دست رفته در نهايت به طناب دار برجام تبديل شدند. در يك دوره دولت نوپاي جو بايدن از بيم رنجاندن رقباي جمهوريخواه پيش از تشكيل كابينه و پرهيز از برانگيختن واكنش متحدانش در منطقه به شمول اسراييل و عربستان سعودي ترجيح داد با ارسال پيامهاي پشت پرده نيت مثبت خود را براي احياي برجام به اطلاع ايران برساند. با طي اين دوره فروردين 1400 بود كه مذاكرات براي احياي برجام در پايتخت اتريش از سر گرفته شد. هياتهاي ايران و 1+4 داخل يك اتاق و هيات امريكايي در اتاق كناري تلاش براي حصول توافق را آغاز كردند. سه ماه پس از اين تاريخ توافق در دسترس بود كه اينبار نهادهاي تصميمگيرنده در ايران ترجيح دادند با كشيدن ترمز مذاكرات، حصول توافق را به دولت بعد واگذار كنند. تصميمي كه مذاكرات را براي قريب به 6 ماه متوقف كرد. آذرماه 1400 كه هيات ايراني راهي وين شد بحث اصلي متمركز بر يك موضوع انحرافي و بيشتر گرهخورده با اختلافهاي سياسي در داخل ايران بود: مذاكرات را پس از اين وقفه طولاني براساس كدام متن بايد آغاز كرد؟ آخرين متني كه در دولت حسن روحاني ميان ايران و طرف مقابل قرار داشت يا متن جديدي كه بايد سند نگارش از صفر تا صد آن به نام دولت سيزدهم و هيات مذاكرهكننده جديد باشد. در نهايت طرف ايراني به مبنا قرار دادن متن موجود روي ميز از دولت پيشين رضايت داد اما در اين مقطع متغير ديگري به ميان آمد: حمله نظامي روسيه به اوكراين و سهمخواهي مسكو از مذاكرات برجام به منظور بالا بردن دستش در جنگ با غرب. پروسه احياي برجام با هزار حاشيه و اتلاف وقت از اين غائله نيز جان سالم به در برد و دو طرف به فروردين 1401 رسيدند. از اينجا به بعد اختلافهايي چون اصرار طرف مقابل بر حفظ نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در ليست گروههاي به اصطلاح تروريستي، اصرار ايران بر دريافت تضمينهايي جديتر از آنچه در متن اصلي برجام براي تامين منافع تهران درصورت تكرار سناريوي خروج امريكا از برجام آمده و اختلافهاي پادماني ميان ايران و آژانس بينالمللي انرژي اتمي مذاكرات را تا نيمه تابستان كشاند. امروز آنچه طرف مقابل توانسته به افكار عمومي جهاني به شمول مردم ايران بقبولاند اين است كه همهچيز در مردادماه 1401مهياي اعلام احياي برجام بود كه هيات مذاكرهكننده ايراني با قيد رسمي مطالبه پايان يافتن اختلاف پادماني ايران با آژانس بينالمللي انرژي اتمي در متن توافق، زير ميز زد. در اين مرحله امريكا به فضاي انتخابات مياندورهاي كنگره نزديك شد و دولت بايدن ترجيح داد با اصرار بر راضي كردن تهران، سبد راي رقيب جمهوريخواه را سنگينتر نكند. در اين فاصله زماني، باز تبعات جنگ اوكراين دامنگير برجام شد. اوكراين و ايالات متحده ادعاي استفاده روسيه از پهپادهاي ايراني توسط روسيه در جنگ اوكراين را مطرح كردند. اين ادعا كه ابتدا در ايران چندان جدي گرفته نشد با همراهي اتحاديه اروپا و تروييكاي اروپايي با روايت اوكراين و امريكا به بهمني تبديل شد كه شطرنج چيدهشده مذاكرات احياي برجام را برهم زد. به اين متغير، آغاز ناآراميها در ايران و تداوم اعتراضها را كه منجر به كشته شدن قريب به 300 شهروند شد بايد اضافه كرد. واكنش غرب به اين تحولات داخلي تعريف يك سياست واحد مقابل تهران بود. سياستي كه هدف نهايي منزوي كردن ايران با ابزارهاي تشديد تحريم و كاهش روابط ديپلماتيك با تهران را دنبال ميكرد.
با در نظر داشت آنچه بر مذاكرات گذشت، امروز اين پرونده چه مختصاتي دارد؟
اگر سخنان كمال خرازي، رييس شوراي راهبردي سياست خارجي را معيار قرار دهيم اختلافهاي ميان ايران و طرف مقابل جز يك مورد كه آنهم بايد در مذاكرات ميان سازمان انرژي اتمي و آژانس بينالمللي انرژي اتمي حل شود همگي حلوفصل شدهاند. در نظر گرفتن زمان ايراد اين سخنان از سوي خرازي قابل توجه است: ساعاتي پيش از آنكه حسين اميرعبداللهيان و علي باقري، وزير خارجه و معاون سياسي او به منظور شركت در نشست كنفرانس بغداد 2 راهي اردن شده و با جوزپ بورل، مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا و انريكه مورا، معاون او ديدار كنند. امروز با نگاهي به سير تحولات پس از نشست دوجانبه ايران و اتحاديه اروپا ميتوان از بيثمر بودن آن ديدار سخن گفت. بورل اين ديدار را نشستي ضروري توصيف كرد كه در نتيجه آن دو طرف صرفا توافق كردند راه ارتباط براي رايزني درباره احياي برجام را باز نگه دارند. وزير خارجه ايران كه ابتدا تلاش كرد با انتخاب كلمات مثبت دستاورد بيشتري از اين ديدار را به نمايش بگذارد هم در داخل مورد انتقاد قرار گرفت كه محور اين انتقاد از سوي اتفاقا رسانهها و چهرههاي اصولگرا يك چيز بود: چرا با وجود بيميلي طرف مقابل (حداقل در ملأعام) به انجام مذاكره اصرار داريد؟ وزير خارجه در واكنش به اين انتقادها با انتشار يك توييت هشدار داد كه پنجره ديپلماسي براي احياي برجام باز است اما نه براي هميشه.
در مرحله بعد وزير خارجه راهي مسقط پايتخت عمان شد. همسايهاي كه شهره به ميانجيگري ميان ايران و غرب در حوزه تبادل زندانيان، آزادسازي اموال بلوكهشده ايران در ساير كشورها به خصوص كره جنوبي و تبادل پيام ميان تهران و واشنگتن است. يخ مذاكرات در اين سفر نيز آب نشد و گواه آن سخنان حسين اميرعبداللهيان پس از پايان ديدارهايش در مسقط با سلطان و وزير خارجه كشور ميزبان بود. وزير خارجه درحاليكه هنوز پا بر خاك مسقط داشت تاكيد كرد كه ايران مايل به احياي برجام است اما دست بسته نيست و اگر اين روند جواب ندهد به سمت پلن بيحركت خواهد كرد. نكته ديگري كه در سخنان وزير خارجه جالب توجه بود تاكيد او بر نقش پررنگ سلطان عمان در مذاكرات برجام و تبادل پيام ميان ايران و ايالات متحده بود. تاكيدي كه به كمرنگ شدن نقش اتحاديه اروپا در اين مسير اشاره داشت. نكته قابل توجه درباره سيگنالهاي مثبت ايران در چند هفته اخير براي احياي برجام بيتوجهي افكار عمومي بوده است. بيتوجهياي كه شايد بخشي از آن در نااميدي مردم از توان يا اراده دولت سيزدهم براي احياي توافق حكايت دارد. درحاليكه تا چند هفته ماه قبل سفر وزير خارجه يا معاون سياسي او به كشورهايي چون عمان فضاي انتظار و اميدواري به يك تحول مثبت را ايجاد ميكرد اينبار هيچكدام از اين رفتوآمدها با واكنش جدي روبهرو نشد. هرچند امير عبداللهيان پس از بازگشت از مسقط در يك توييت تلاش كرد توجه افكار عمومي را به نقش عمان در نقل و انتقال دارايي ارزي ايران از ساير بانكها جلب كند اما اين توييت نيز با واكنش يا حتي پرسشي در اين خصوص در افكار عمومي روبهرو نشد.
در چنين شرايطي كه به نظر ميرسد طرف غربي نقشه خريد زمان را براي تشديد فشار بر تهران به منظور تضعيف جايگاه ايران چه در مذاكرات برجام چه ساير پروندههاي مورد اختلاف پيش ميبرد، ايران به احياي برجام به عنوان يكي از ابزارهاي كنترل فشار اقتصادي بر مردم بيش از پيش اميدوار است. با وجود قدرت گرفتن اراده سياسي در ايران براي احياي توافق، جبهه تهران در گعده اعضاي برجام ضعيفتر از گذشته شده است. چين و روسيه كه در چند سال اخير در جبهه ايران در اين گعده تعريف ميشدند هركدام مشغوليتهاي ديگري پيدا كردهاند. چين در حال دست و پنجه نرم كردن با كرونا و رقابت اقتصادي با ايالات متحده توان درگير شدن با تبعات پروندههاي مورد اختلاف غرب با ايران به شمول برجام، حقوق بشر و ادعاي كمك نظامي ايران به روسيه در جنگ اوكراين را ندارد. روسيه نيز در گيرودار جنگي تمامعيار با غرب است كه همين موضوع امكان ميانجيگري مسكو ميان تهران با غرب در اين خصوص يا طرح ابتكاري تازه به نفع توافق را از كرملين سلب كرده است. به نظر ميرسد كه در اين فضا روسيه به منظور متقاعد كردن طرف مقابل سياست جديدي را در پيش گرفته است: متهم كردن طرف غربي به ناديده گرفتن تبعات شكست مذاكرات برجام و برداشته شدن نظارتها از برنامه هستهاي ايران. گواه اين سياست جديد هم سخنان اخير سرگئي لاوروف وزير خارجه روسيه است. به گزارش خبرگزاري اسپوتنيك، لاوروف در تازهترين سخنانش به مساله احياي برجام و ادعاي غرب مبني بر كمك تسليحاتي ايران به روسيه در جنگ اوكراين اشاره كرده است. وزير خارجه روسيه در اين باره گفت: «غرب در شوراي امنيت سازمان ملل سر و صدايي درباره عمليات ارسال پهپاد ايراني به روسيه به پا كرده و مثل هميشه همهچيز با شيوه «به احتمال زياد» مطرح شده است و آنها قادر به ارايه واقعيتها و شواهد نبودهاند.» وزير خارجه روسيه با بيان اينكه ما بر اين باور نيستيم كه از «نقطه بيبازگشت» در مذاكرات برنامه هستهاي ايران عبور شده است، گفت: زماني كه بايد تصميمي سياسي در آن اتخاذ كرد، فرا رسيده است، به دنبال جايگزينهاي برجام گشتن به تشديد تنش و مسابقه تسليحاتي منتهي خواهد شد. اين غربيها هستند كه مدام ميگويند همهچيز از دست رفته است و بار ديگر تلاش ميكنند جهان را از تهديد ايران بترسانند، آنها نميخواهند به ياد بياورند كه برجام به خوبي داشت عمل ميكرد تا اينكه امريكا يكشبه تصميم گرفت برجام را فسخ كند؛ اقدامي كه نقض تعهدات اين كشور به موجب قطعنامه شماره 2231 شوراي امنيت سازمان ملل متحد به شمار ميرود، اجازه دهيد تاريخ مه سال 2018 ميلادي را به شما يادآوري كنم. از لحاظ فني، مذاكرت «از سرگيري» اين توافقات تاريخي به مرحلهاي رسيده كه در آن، رويكردهاي سياسي تعيين ميشود و زمان گرفتن تصميمات مسووليتپذيرانه فرا رسيده است، مسكو براي تحولات اينچنيني آماده است.
پس از سخنان لاوروف، ميخاييل اوليانوف، نماينده روسيه در سازمانهاي بينالمللي نيز در پاسخ به سخنان اخير وزير سخنگوي وزارت خارجه آلمان كه گفته بود «در حال حاضر وقت حمايت از مردم داخل خيابان در ايران است نه عجله براي آغاز مجدد مذاكرات برجام» نوشت: «ظاهرا آلمان اهميت منع اشاعه هستهاي و همچنين مخاطرات تنشهاي جدي و حتي كنترلنشده در صورت عدم اتمام مذاكرات برجام را دستكم ميگيرد.» به گزارش «اعتماد»، از مجموع تحولات چند هفته اخير به علاوه تلاش روسيه براي كاستن از تبعات ادعاي كمك تسليحاتي ايران به اين كشور در جنگ اوكراين به نظر ميرسد كه سخن گفتن از مرگ قطعي برجام آسانتر از اميدواري به احياي آن باشد. در يكسالونيم اخير بسياري از ديپلماتهاي كهنهكار و كارشناسان سياست خارجي نسبت به تبديل شدن زمان به تله اصلي در مسير احياي برجام هشدار داده بودند. نكتهاي كه ظاهرا در اين پروسه توسط هيات مذاكرهكننده در مرحله اول ناديده انگاشته شد لزوم احياي برجام در زماني كه بيشترين سودمندي را براي منافع ملي ايران داشته باشد، بود. امروز نگاهي به سير تحولات رخ داده از تابستان 1400 تا زمستان 1401 هر ناظر بيطرفي را به اين نتيجهگيري ميرساند كه سود حداكثري ايران از احياي برجام قرباني طمع جناحي براي متفاوت نشان دادن برجام دولت سيزدهم با برجام دولت يازدهم و دوازدهم شد.
امروز كه طرفداران دولت سيزدهم كه در نخستين ماههاي آغاز مذاكرات براي احياي برجام در اين دولت با قطعيت از متفاوت بودن برجام اين دولت با برجام دولت قبل سخن ميگفتند سكوت اختيار كرده و به نظر ميرسد كه ايران نيز متن روي ميز در مردادماه 1401 را پذيرفته به سختي ميتوان طرف مقابل را از بهرهبرداري از جنگ اوكراين و مسائل داخلي در ايران منصرف كرد.