آيتالله مصباح، فرزندان مع نوي و دولت سيزدهم
ابراهيم رييسي در مراسم بزرگداشت آيتالله مصباحيزدي، به تعريف و تمجيد از جايگاه سياسي و فقهي او پرداخت. نسبت رييسي با آيتالله مصباحيزدي چه بود و امروز تشكل تحت رهبري او چه روابطي با رييس دولت دارد
اعتمادآنلاين | سيد ابراهيم رييسي در دومين كنگره بينالمللي بزرگداشت آيتالله محمدتقي مصباحيزدي از جايگاه فقهي و سياسي او به بزرگي ياد كرده و با تكرار عبارت «عمار انقلاب اسلامي» كه پيش از اين توسط رهبر انقلاب گفته شده بود، مدحي تمامعيار درباره او داشته است. اينكه رييسي از آيتالله مصباح به نيكي و بزرگي ياد كند، اتفاق عجيبي نيست؛ نسبتهاي حوزوي و سياسي ايجاب ميكرد كه همين ادبيات از رييسي شنيده شود. مضاف بر اينكه رييسي در انتخابات رياستجمهوري سالهاي 96 مورد حمايت تمامقد آيتالله مصباحيزدي و در سال 1400 مورد حمايت تشكلي قرار گرفت كه نامش از نام آيتالله مصباح جدانشدني است؛ جبهه پايداري. اما ابراهيم رييسي كه امروز حاميانش تندتر از هر زماني به نقد مديريت و عملكرد وي در دولت پرداختند، چه نسبتي با آيتالله مصباحيزدي دارد و جبهه پايداري امروز در كدام سوي ميدان نقادان و ساكتين و حاميان او قرار گرفته است. آيتالله مصباحيزدي در انتخابات سال 1396 حمايت تمامقدي از رييسي داشت. خود او تشكل پايداري به موازات جمنا از ابراهيم رييسي حمايت كردند و به نوعي رييسي محور مشتركي شد تا بعد از مدتها اصولگرايان بتوانند روي يك گزينه اجماع داشته باشند. رييسي براي آيتالله مصباحيزدي حكم «اصلح» را داشت تا جايي كه حتي رييسي را به نور چشم خود يعني سعيد جليلي ترجيح داد. حمايت آيتالله مصباحيزدي از رييسي انقدر عيان بود كه هنوز روي آن تحليلهاي زيادي نوشته ميشود. با اين وجود ابراهيم رييسي در سال 1396 بعد از اعلام حمايت جمنا از او گفت كه مستقل آمده و روي خوشي به آنها نشان نداد تا مبادا بعدها در دولتش سهمي بخواهند. سال 1400 اما آيتالله مصباحيزدي دار فاني را وداع گفته بود و حالا اين جبهه درآمدند، جوانان اين تشكل كه يكي زير علم آقاتهراني سينه ميزد و ديگري زير علم محصولي، براي حمايت از رييسي در ستادهاي او حضور يافتند و نقش پررنگي در ستادهاي انتخاباتي رييسي داشتند، نقشي كه قرار بود بعد از آن به سهم در دولت تبديل شود. اسفندماه سال 1400 هم با انتشار نامه عجيب دعوت نمايندگان مجلس يازدهم براي كانديداتوري ابراهيم رييسي در انتخابات، نام افرادي چون مرتضي آقاتهراني، مجتبي ذوالنوري، نصرالله پژمانفر و سيدنظامالدين موسوي كه جملگي به نيروهاي پايداري شناخته ميشوند- با نسبتهاي سياسي رسمي در جبهه پايداري همچون پژمانفر و آقاتهراني يا نسبتهاي نسبي همچون ذوالنوري و موسوي - در اين نامه به صورت برجسته ديده ميشد. سهم پايداريها در دولت اما به اندازه انتظارشان نبود. امروز هم ديگر صداي حمايتشان بلند نيست. آنها به تندي ديگر اصولگرايان زبان به نقد رييسي باز نكردند و بيشتر در حاشيه به سكوت روي آوردهاند. سه چهره مهم فقهي در قم هفته گذشته زبان به نقد وضعيت معيشتي و مديريت اقتصادي كشور باز كردند؛ شايد اگر آيتالله مصباحيزدي زنده بود مطابق روال قبلياش باز هم حامي رييسي ميماند و هر مشكلي را در دولت او به دسيسه و دست خارجي و فتنههاي داخلي ربط ميداد. فرزندان معنوي او در جبهه پايداري اما گويا مسير ديگري در پيش گرفتهاند.