تحريك طالبان پاكستان و ضرورت بازآرايي سياست امنيتي دولت
تحريك طالبان پاكستان (TTP) به تازگي تشكيلات جديد دولت سايه خود را در آن كشور اعلام كرد كه شامل وزارتخانههاي مختلف ازجمله دفاع، عدليه، اطلاعات، امور سياسي، امور اقتصادي، آموزش و پرورش، صدور فتوا، استخبارات و اداره ساختوساز ميشود. اين مساله با واكنشهاي بسياري در اسلامآباد روبهرو شد. روزنامه انگليسيزبان « داون» پاكستان در يادداشتي به قلم محمدامير رعنا، تحليلگر مسائل امنيتي نوشت:
نهادهاي دولتي در پاكستان با تصميم به آغاز گفتوگوهاي صلح با گروه تحريك طالبان پاكستان اشتباه كردند. مذاكرات از همان ابتدا محكوم به شكست بود. آنها به تحريك طالبان پاكستان اجازه دادند تا نيروي سياسي و عملياتي از دست رفته خود را بازيابند. اگرچه اين پيشنهاد از سوي طالبان افغانستان بود، اما نهادهاي دولتي پاكستان بيش از حد مايل به مذاكره با گروه تروريستي بودند كه بارها و بارها خودشان آن را يك گروه تروريستي شكستخورده خوانده بودند.
دليل استراتژيك و سياسي پشت اين تصميم اسلامآباد براي گفتوگو با تحريك طالبان مشخص نيست. براي رهبري نظامي جديد مهم است كه سياست ضدتروريسم پاكستان را مجددا راهبردي كند. با اين حال، اين مسووليت دولت و نهادهاي امنيتي است كه تصميم بگيرند چگونه ميتوان به اين اهداف دست يافت. مايه دلگرمي است كه جلسه كميته امنيت ملي در روز جمعه، تروريستها را دشمن پاكستان اعلام كرد و متعهد شد كه به كساني كه كشور را به چالش ميكشند، «با قدرت كامل» پاسخ دهد. بايد در مورد سياست افغانستان در داخل و خارج از پارلمان، از جمله در مورد تروريسم در پاكستان، گفتوگوي آزاد وجود داشته باشد. حمايت پاكستان از رژيم نخست طالبان هرگز مخفي نبود. ناگفته نماند كه پاكستان انتظار زيادي داشت كه طالبان نه تنها خود را از گروههايي مانند تحريك طالبان پاكستان جدا كنند، بلكه به انحلال اين سازمانها و ادغام مجدد يا بازسازي آنها كمك كنند.
نهادهاي امنيتي زماني كه نتوانستند پيوند ايدئولوژيكي بين تحريك طالبان پاكستان و طالبان افغانستان را تشخيص دهند، يك اشتباه استراتژيك مرتكب شدند. آنها همچنين تمايلي به بررسي احساسات ضد پاكستاني كه در ميان فرماندهان و جنگجويان طالبان وجود دارد، نشان ندادند، اگرچه پاكستان همچنان نگران وجود احساسات مشابه در ميان مردم عادي افغانستان است. با اين حال، درك احساسات ضد پاكستاني در ميان طالبان بسيار مهم بود، زيرا روابط ايدئولوژيك درون گروههاي شبهنظامي نيز آن را تغذيه ميكرد. اگر نيروهاي امنيتي همين عامل را بررسي ميكردند، مذاكراتي را با تحريك طالبان پاكستان آغاز نميكردند.
پاكستان به جاي اينكه به آنها به عنوان متحدان قديمي نگاه كند، بايد با طالبان در يك چارچوب دوجانبه دولت به دولت تعامل داشته تا به دنبال همكاري امنيتي باشد. نهادهاي دولتي نبايد چنين استدلال يا روايت طالبان را بپذيرند كه تحريك طالبان پاكستان موضوع داخلي پاكستان است و آنها نميتوانند در اين موضوع مداخله كنند. اين صرفا بهانهاي است براي از بين بردن روابط نزديك آنها با گروه طالبان. پاكستان بايد به جاي عمل به توصيه آنها براي مذاكره با طالبان، گفتوگوها را با طالبان آغاز كند. حساسيت اين موضوع ايجاب ميكند كه اينگونه گفتوگوهاي دوجانبه بين دو كشور بايد برمبناي يك مسير انجام شود و از هر گونه دو يا نيم مسير ديگري پرهيز شود.
تروريسم صدمات زيادي به پاكستان، جامعه و روابط ديپلماتيك آن وارد كرده است. نخبگان قدرت بايد سياست ضد تروريسم را به شدت رعايت كنند. هرگونه مصالحه در سياست تروريسم ميتواند خسارات بزرگي به كشور وارد كند و بر ظرفيت سازمانهاي ضدتروريسم تاثير بگذارد. هنگامي كه نهادهاي دولتي لحن خود را نسبت به گروههاي تروريستي ملايم ميكنند، اين تلفات، افزايش مييابد.
واقعيت امر اين است كه رهبري سياسي هيچ قصدي براي مداخله در سياستهاي امنيتي ندارد، زيرا تماما به نهادهاي امنيتي متكي است. ورودي اين نهادها قابل توجه است، زيرا امنيت وظيفه اصلي آنها است، اما تصميمگيري همچنين مستلزم فراگير بودن اين فرآيند است. نهادهاي امنيتي آزادي چنين نگرشي را اتخاذ كردند، اما هر زمان كه هر سياستي نتيجه معكوس داشت، دولت غيرنظامي بايد مقصر باشد. بازي سرزنش بر سر مسائل امنيتي چيز جديدي نيست و احزاب سياسي عمدا در آن افراط ميكنند تا خود را از تهديدات امنيتي احتمالي نجات دهند.
منبع : روزنامه « داون» پاكستان