پاسخ وزارت آموزش و پرورش به گزارش «اعتماد»
در پاسخ به مطلب مندرج در آن روزنامه به تاريخ 29/09/1401 با عنوان «سياهچاله آموزش و پرورش بلوچستان» پاسخ اداره كل آموزش و پرورش سيستان و بلوچستان را به استحضار ميرساند:
در كلام نخست ذكر اين نكته لازم است كه بيان واقعيت از سوي رسانهها و نويسندگان و فعالان اجتماعي، بايد بر اساس مستندات و دلايل متقن بيان شود، اما نگارنده در مطلب «سياهچاله آموزش و پرورش» انبوهي از مشكلات را با كليگويي و نقل قول از منابع غيررسمي و غيرقابل استناد، بدون اشاره به يك منطقه، شهر يا مدرسه مشخص عنوان كرده و اينگونه در ادعاهاي مطرح شده راه را براي هرگونه بررسي لازم و پاسخ مناسب بسته است. علاوه بر اين، مطلب مذكور سرشار از تناقض است كه در ادامه به آن اشاره خواهد شد. در ابتداي مطلب نگارنده دستاوردها و خدمات نظام جمهوري اسلامي در حوزه آموزش و پرورش استان سيستان و بلوچستان را يك ادعا از سوي مسوولان عنوان ميكند و معتقد است پس از گذشت چهار دهه از انقلاب اسلامي «بلوچستان» همچنان از وجود مدارس كپري، كمبود نيروي انساني و كمبود امكانات و فضاي آموزشي رنج ميبرد. وجود اين مشكلات در استان سيستان و بلوچستان نه تنها انكار نشده و نميشود، بلكه موجب توجه بيش از حد و دوچندان مقام معظم رهبري و مسوولان كشوري به اين خطه از كشور شده است بهطوري كه تنها در يك مورد ميتوان به افزايش صد درصدي تخصيص اعتبارات نوسازي مدارس استان سيستان و بلوچستان در سال ۱۴۰۱ با رقم ۱۲۰۰ ميليارد تومان اشاره كرد كه در بين استانهاي كشور بالاترين رقم تخصيص يافته براي ساخت فضاهاي آموزشي است. از طرفي تحويل۸۰۱ كلاس با زيربناي ۶۷ هزار و ۲۱۸ مترمربع و اعتباري بالغ بر ۳ هزار و ۵۰۶ ميليارد ريال از سوي اداره كل نوسازي، توسعه و تجهيز مدارس سيستان و بلوچستان به آموزش و پرورش در ۶ ماهه نخست سال جاري كه به نوبه خود ركوردشكني در روند ساخت فضاي آموزشي محسوب ميشود و همچنين افتتاح 105 مدرسه ساخته شده توسط قرارگاه محروميتزدايي قرارگاه قدس سپاه جنوب شرق در شهريور امسال نمونههاي ديگري از توجه ويژه نظام و دولت به اين خطه از كشور است كه به نظر ميرسد نگارنده مطلب از اين موارد بياطلاع است.
البته ذكر اين نكته لازم و ضروري است كه سيستان و بلوچستان در شاخص جمعيت دانشآموزي بالاترين نرخ رشد را در بين استانهاي كشور داراست و هر سال قريب به ۶۰ هزار نفر به جمعيت دانشآموزان اين استان افزوده ميشود، بنابراين ساخت اين ميزان فضاي آموزشي در رقابت با سرعت افزايش جمعيت فقط به حفظ سرانه فضاي آموزشي موجود كمك ميكند. نبود مدرسه در بسياري از روستاهاي دوردست استان يكي ديگر از مواردي است كه نگارنده به آن اشاره كرده و اين در حالي است كه پراكندگي نامتعارف جمعيت و فاصله زياد بين نقاط مسكوني از شرايط منحصربهفرد استان پهناور سيستان و بلوچستان است با اين حال هر روز شاهد افتتاح يا كلنگزني مدارس مختلف در اقصي نقاط اين استان هستيم كه اين مهم به مدد همت والاي خيرين و توجه ويژه دولت ميسر شده است. از طرفي طرح روستا مركزي با هدف اياب و ذهاب دانشآموزان از روستاهاي پراكنده به يك روستاي محوري و داراي مدرسه از جمله طرحهاي مهمي است كه براي پوشش تحصيلي حداكثري دانشآموزان روستايي و عشاير در سيستان و بلوچستان درحال اجراست و اعتبارات آن در سال جاري، ۱۶ برابر نسبت به سال گذشته افزايش يافته است. ساخت و توسعه مدارس شبانهروزي به خصوص براي دختران نسخه ديگري از سوي دولت و خيرين مدرسهساز در سيستان و بلوچستان است تا امكان تحصيل دانشآموزان در روستاهاي پراكنده، كم جمعيت و بدون مدرسه در روستا يا شهرهاي همجوار فراهم شود؛ بهطوري كه هماكنون 195 مدرسه شبانهروزي در استان فعال و 27 مدرسه شبانهروزي ديگر نيز در دست ساخت است. به ادعاي كذب نويسنده، در محله شيرآباد در حاشيه شهر زاهدان حتي يك دبيرستان پسرانه نيز وجود ندارد در حالي كه هم اينك 14 مدرسه دخترانه و پسرانه در مقاطع ابتدايي، 8 مدرسه دخترانه و پسرانه در مقطع متوسطه اول و 3 مدرسه دخترانه و پسرانه در مقطع متوسطه دوم و 5 هنرستان دخترانه و پسرانه در حاشيه اين شهر موجود و فعال است و مجموع 132936 نفر دانشآموز در اين مدارس مشغول به تحصيل هستند.
بهطور مثال در جريان اغتشاشات اخير در زاهدان، چندين فضاي آموزشي از جمله مدرسهاي در همين محله شيرآباد كه ۱۵۰۰ دانشآموز در آن تحصيل ميكنند، توسط افراد آشوبگر به آتش كشيده شد و اگر نبود كمكهاي گروههاي جهادي و اداره كل نوسازي مدارس استان، چالش بزرگي براي ادامه تحصيل اين دانشآموزان ايجاد ميشد. آن زمان كجا بودند منتقدين و نگارندگان و دلسوزان جامعه دانشآموزي كه آتش زدن مدرسه را نفي كنند؟
در بخش ديگري از اين مطلب، نگارنده به بيان دلايل و عوامل ترك تحصيل دانشآموزان در سيستان و بلوچستان ميپردازد و «فقدان كيفيت آموزشي»، «كمبود نيروي انساني»، «تبعيض» و «فقر اقتصادي» را از مهمترين اين دلايل عنوان ميكند؛ اين در حالي است كه به دلايل فرهنگي و اجتماعي مهمتري همچون بافت قومي، ازدواجهاي زودهنگام دختران، تمايل پسران نوجوان به مشاغل كاذب و پردرآمد مانند قاچاق سوخت اشارهاي نميشود.
در باب كيفيت آموزشي، نگارنده با انكار وجود معلمان توانمند و سختكوش در استان سيستان و بلوچستان، تمامي معلمان شاغل در روستاها را ناتوان و ضعيف عنوان ميكند در حالي كه كسب رتبههاي برتر در جشنوارههاي مختلف و كسب عناويني مانند معلمان نمونه كشوري اكثرا توسط معلمان شاغل در استان حاصل شده است.
در بخش ديگري نگارنده با بيان چند مصداق بدون نام و نشان معتبر، ضعيف و بيسواد بودن را به تمامي دانشآموزان اين استان نسبت ميدهد در حالي كه كسب حداقل ۶۱ رتبه برتر كشوري در مسابقات علمي، فرهنگي، ورزشي و قرآني در سال جاري توسط دانشآموزان اين استان براي رد اين ادعاي نگارنده كافي است كه به عنوان نمونه دانشآموز سراواني «كيانا دهواري» تنديس زرين هشتمين جشنواره فيلم كوتاه دانشآموزي كشور را به دست آورد. از طرفي افزايش ۲۰ درصدي پذيرفتهشدگان كنكور در رشتههاي پزشكي، افزايش ۴ درصدي پذيرفتهشدگان در رشتههاي پيراپزشكي، افزايش ۷ درصدي پذيرفتهشدگان در دوره روزانه دانشگاههاي كشور و افزايش درصد قبولي و ارتقاي ميانگين معدل كتبي امتحانات نهايي نسبت به سال گذشته و ميانگين كشور از ديگر افتخاراتي است كه به دليل وجود دانشآموزان بااستعداد و بينظير، نصيب سيستان و بلوچستان شده است. در خصوص كمبود نيروي انساني نيز به نظر ميرسد اطلاعات نگارنده قديمي است، چراكه اطلاعات خود را به نقل از «سرپرست» آموزش و پرورش عنوان ميكند در حالي كه از انتصاب «مديركل» فعلي آموزش و پرورش زماني قريب به يكسال ميگذرد! با اين حال كمبود ۱۲ هزار نيرو در آموزش و پرورش استان موضوعي است كه با توجه به رشد فزاينده جمعيت دانشآموزي در سيستان و بلوچستان حتي در سالهاي آينده قابل افزايش نيز هست. از طرفي اين شفافسازي بايد صورت بگيرد كه كمبود ۱۲ هزار نيرو به معناي كمبود ۱۲ هزار نفري است كه يا بايد از طريق دانشگاه فرهنگيان و آزمون استخدامي (ماده ۲۸) در آموزش و پرورش جذب و استخدام شوند. اين در حالي است كه هم اينك اين كمبود نيروي انساني در كلاسهاي درس از طريق جذب معلمان حقالتدريس، خريد خدمت، سرباز معلمان و تدريس مضاعف برخي همكاران جبران شده است. با اين وجود اكثر نيروهاي خريد خدمت يا حقالتدريس از افراد تحصيلكرده و بومي استان هستند، اما باز هم به دليل اهميت مقوله آموزش و پرورش سعي شده با برگزاري كارگاههاي آموزشي با هدف توسعه توانمنديهاي اين دسته از معلمان، به بهبود كيفيت آموزشي و افزايش بهرهوري معلمان كمك شود كه در اين خصوص ميتوان به اجراي «طرح شهيد همت» ويژه معلمان خريد خدمت و حقالتدريس مقطع ابتدايي اشاره كرد. «كاهش سهميه استخدام استان» و «بوميگزيني» در استخدام نيروهاي آموزش و پرورش نيز از ديگر مواردي است كه نگارنده در باب مشكلات نيروي انساني به آن اشاره كرده، اما در اين خصوص اداره كل آموزش و پرورش استان تابع سازمان استخدامي كشور است. با اين حال از ابتداي امسال تاكنون نه تنها شخص مديركل آموزش و پرورش استان بلكه وزير محترم، استاندار و نمايندگان مجلس شوراي اسلامي استان نيز رايزنيهاي متعددي براي افزايش سهميه آزمون استخدامي و دانشگاه فرهنگيان انجام دادهاند كه نتيجه آن را ميتوان در مرحله افزايش ظرفيت دانشگاه فرهنگيان و كسب مجوز جذب نيروي خريد خدمت از ابتداي مهر امسال مشاهده كرد. نگارنده در بخش ديگري از اين مطلب تبعيض و رفتارهاي سليقهاي را از ديگر علل افت تحصيلي در سيستان و بلوچستان عنوان ميكند، اما استدلال منطقي و درستي براي اين ادعا ذكر نميكند و به عبارتي با آسمان و ريسمان بافتن سعي در القاي وجود تبعيض دارد. نگارنده ابتدا مدعي است دانشآموزان تيزهوش به دليل نگاههاي تبعيضآميز معلمان سرخورده ميشوند و ترك تحصيل ميكنند اما بلافاصله از دانشآموزي مصداق ميآورد كه در كنكور سراسري قبول و براي ورود به دانشگاه فرهنگيان مجاز شده است، اما در مصاحبه رد شده است. اين تناقض در حالي است كه قبولي دانشآموز در كنكور آن هم با رتبهاي درخور دانشگاه فرهنگيان نتيجه انگيزه و تلاش دانشآموز و قطعا زحمات معلمان است نه نتيجه سرخوردگي و تبعيض! از طرفي قبولي در دانشگاه فرهنگيان بر اساس شاخصها و معيارهاي تعريف شده و از ميان پذيرفتهشدگان چندبرابر ظرفيت به مرحله مصاحبه امكانپذير است و با رد شدن يك داوطلب بومي نميتوان بر وجود تبعيض در پذيرش دانشجويان اين دانشگاه حكم داد، چراكه بسياري از داوطلبان غيربومي نيز در رقابت با سايرين از ورود به دانشگاه فرهنگيان باز ميمانند و از طرفي تعداد پذيرفتهشدگان بومي در اين دانشگاه نيز كم نيست. در ادامه نگارنده با آوردن نقل قول از همان دانشآموز مينويسد: «تعداد معلمان بلوچ در سطح استان نسبت به غيربوميها به مراتب كمتر است و نيروهاي بومي بلوچ به ندرت به كار گرفته ميشوند.» اين ادعا در حالي مطرح ميشود كه فقط در آزمون استخدامي سال جاري قريب به 1171نفر و 865 نفر نيز به صورت حقالتدريس از ميان برادران و خواهران اهل سنت برگزيده شدهاند . ذكر اين نكته هم لازم و ضروري است كه پذيرفته شدن در شغل والاي معلمي مستلزم داشتن صلاحيتهاي تخصصي و علمي و برخورداري از شايستگيهاي عمومي و اخلاقي است و داوطلب اين حرفه از هرصنفي كه باشد اين دلدادگي به معلمي را بايد داشته باشد و در همين راستا بسياري از نيروهاي توانمند و متخصص بلوچ، هم اينك در اين حرفه مقدس در حال نقشآفريني و خدمت هستند.
آخرين دليل مطرح شده از سوي نگارنده كه منجر به ترك تحصيل دانشآموزان در سيستان و بلوچستان ميشود، فقر اقتصادي است كه البته نتيجه مجموعهاي از عوامل و دلايل در اين استان است و آموزش و پرورش در آن نقشي ندارد، اما آوردن مصداق و مثالي باز هم نامعتبر و بدون نام و نشان مبني بر اخراج دانشآموز از كلاس به دليل نداشتن مداد! كوششي ناجوانمردانه و غيرمنطقي براي تخريب چهره معلمان فداكار استان سيستان و بلوچستان است كه جاي بسي تأمل دارد.بگونهاي كه ايشان حتي فداكاري معلم فقيد حميد گنگوزهي كه از معلمين بومي شهرستان خاش بود و براي حفظ جان دانشآموزان خود جان خويش را فدا كرد از حافظه برده است . قضاوت درباره آن را به خوانندگان محترم واگذار ميكنيم. در پايان اين مطلب نيز، نگارنده پيشنهاداتي را مطرح ميكند كه نه تنها اظهر من الشمس است، بلكه ساليان سال است كه در حال اجراست و بيان آن تنها بياطلاعي نويسنده را ميرساند. پيشنهاد نگارنده براي ايجاد پويش فراگير در قالب دست ياري خيرين و نهادهاي ملي و مردمي به آموزش و پرورش استان در حالي مطرح ميشود كه هماكنون بيش از هزاران خير از سراسر ايران و حتي خارج از كشور در حال مدرسهسازي و مدرسهياري در سيستان و بلوچستان هستند و به گفته مديركل نوسازي مدارس استان همراهي خيران مدرسهساز موجب شده تا نيمي از كلاسهاي درس استان توسط آنان ساخته شود. همچنين در بررسي به عمل آمده در بين استانهاي كشور در حوزه مشاركت خيرين در سال ۱۴۰۰، اين استان رتبه اول جشنواره خيرين مدرسهساز را به خود اختصاص داده است. پيشنهاد پاياني نگارنده در اين مطلب نيز استفاده از نيروهاي توانمند بلوچ در پستهاي مديريتي براي حل مشكلات موجود است كه در اين خصوص بايد به اطلاع نگارنده و مخاطبان برسد كه هماكنون از ۳۴ منطقه آموزش و پرورش در استان سيستان و بلوچستان، مدير يا رييس ۲۵ اداره آموزش و پرورش استان از افراد بلوچ و بومي هستند كه طبيعتا رويكرد اين مديران هم در بهكارگيري مديران و معاونين مدارس مبتني بر استفاده از افراد بومي است با اين حال در همين مطلب «عملكرد ضعيف مديران» و «اهمال مسوولان آموزشي» از مهمترين مشكلات موجود در حوزه آموزش و پرورش بلوچستان از سوي نگارنده عنوان شده است! و اما پيشنهادي به افرادي همچون نگارنده اين متن؛ استان سيستان و بلوچستان به بيان و قلم سروراني چون شما نياز دارد تا خيرين بومي را به مشاركت در مدرسهسازي و مدرسهياري دعوت و اين تفكر را در استان نهادينه كنيد كه مدرسه همسنگ و همتراز با مسجد است. اينگونه ميتوان راههاي توسعه را در مركز وحدت اسلامي يعني استان سيستان و بلوچستان، هموارتر بپيماييم.
در پايان بايد گفت؛ شرط اول قضاوت، عدالت است كه در باب آن بايد به درگاه خالق و مخلوق پاسخگو باشيم.