ريشهيابي واقعي دردها و نارضايتيها
اين اعتراضات چه ارتباطي با رخدادهاي سالهاي قبل دارند؟ ارتباط با نسلهاي جديد چگونه بايد شكل بگيرند؟ و... به نظر ميرسد، اصرار به برخي مباني ظاهري علت و چالش اصلي مشكلات در ايران باشد. اين در حالي است كه كشوري مانند چين در دهههاي اخير توانسته با يك رويكرد جديد در مباني ايدئولوژيك خود به خصوص در حوزه اقتصادي به توسعه دست پيدا كند. يعني حاكميتي در حد و اندازه چين كمونيست كه در حوزه سياسي كاملا بسته بود براي اينكه بتواند امكان رقابت با جهان را بيابد، ناگزير شد در مساله ايدئولوژي خود به جاي مكتب ماركسيست به ايدههاي كاپيتاليستي روي بياورد. در واقع چين متوجه شد براي رقابت با غرب بايد از همان الگوي امتحان پس داده استفاده كند. با اين چرخش چين، امروز به رشد اقتصادي بالاي 12درصدي رسيده و در راس هرم اقتصادي جهان در كنار امريكا ايستاده است، بنابراين اينطور نيست كه تغيير در برخي گزارههاي حاكميتي منجر به گسست شود، بلكه باعث پايداري نظامهاي سياسي ميشود. با عبور از رخدادهاي 1401 ميتوان با تغيير نگاهها و افزايش انعطافها در بسياري از حوزههاي ديپلماسي به خصوص پرونده هستهاي به دستاوردهاي تازهاي رسيد. بايد توجه داشت، علت بسياري از مشكلات كشورمان عدم احياي برجام و مشكلات ارتباطي با جهان پيراموني است. امروز بسياري از ايرانيان براي بهرهمندي از مسكن حداقلي، داشتن يك خودروي عادي و بهرهمندي از حداقلها با مشكلات فراواني مواجه هستند. اركان نظام بايد به اين مطالبات بحق مردم پاسخ دهند. هر ركني كه در اين كشور مسووليتي دارد بايد به مطالبات بحق مردم رسيدگي كند. مردم ايران حق دارند از حاكمان خود درباره چرايي توسعهنيافتگي پرسش داشته باشند و حاكميت موظف است به آنها پاسخ دهد.