«اعتماد» در پیگیری خبر قتل دختر ۱۶ ساله در خمین به دست پدر و دایی او
در گفت و گو با برخی اهالی و یکی از اقوام این دختر گزارش می دهد
سريال ناتمام قتلهاي ناموسي
امانالله قرايي مقدم ،جامعهشناس: چرا ميگويند زن، زندگي، آزادي! چون قانون هم در چنين مواقعي به نفع زن نيست
بهاره شبانكارئيان
اين گزارش از لحظه ابتدايي انتشار خبر توسط «اعتماد» پيگيري شد ، اما از آنجايي كه برخي اهالي ادعا ميكردند يا اين خبر را نشنيدهاند يا اطلاعي از آن ندارند، خبرنگار اعتماد درصدد برآمد تا طي تماسي با معاونت انتظامي شهرستان خمين اطلاعاتي را در اين گزارش اضافه كند ولي اين مقام انتظامي در پاسخ به سوالاتي كه از او شد اينگونه پاسخ داد: «اطلاعات جديدي داريم، اما نميتوانيم در اختيارتان بگذاريم. آنچه قابليت انتشار داشت را منتشر كرديم.» با اين حال خبرنگار اعتماد پس از پيگيري 5 روزه يعني از لحظه ابتدايي انتشار اين خبر در گفتوگو با برخي اهالي و يكي از اقوام مقتول اين گزارش را تنظيم كرده است.
شنبه 10 دي ماه سال جاري در شهرستان خمين از توابع استان مركزي دختر 16 سالهاي به دليل ارتباط با جنس مخالف در فضاي مجازي به دست پدر و دايي خود به قتل رسيد؛ آن هم به خاطر آنچه «ناموس يا خانواده» ناميده ميشود. سرهنگ هادي افراسيابي در تشريح اين خبر عنوان كرد: «در تحقيقات كارآگاهان از مادر مقتول مشخص شد كه از مدتي پيش او به ارتباط دخترش با مردي غريبه در فضاي مجازي پي برده و هنگامي كه متوجه شده است دخترش قصد فرار از خانه را دارد موضوع را با پدر و دايي او در ميان گذاشته است. آنها نيز پس از پي بردن به اين موضوع بلافاصله به خانه آمده و پس از مشاجره با دختر اقدام به ضرب و شتم او كردند تا جايي كه دخترشان بيهوش و پس از تماس با نيروهاي امدادي به بيمارستان منتقل شد اما اين دختر در بيمارستان جانش را از دست داد. پس از انتقال جسد متوفي به سردخانه با دستور مقام قضايي متهمان بازداشت و با تشكيل پرونده براي سير مراحل قانوني به دستگاه قضايي معرفي شدند.»
اظهارات برخي اهالي خمين
اولي در پاسخ به سوالاتم: «خبر را شنيدم. چه بگويم. وقتي يكي را ميكُشند، هزار تا انگ هم به او ميزنند. آنطوركه در شهر پيچيده مادر اين دختر ميفهمد كه قصد فرار از خانه را دارد با دايي و پدر دختر تماس ميگيرد و اين اتفاق ميافتد. ما شنيديم كه اين دختر با يك مرد سن بالا در اينستاگرام آشنا شده بود.»
دومي: «ما مركز شهر خمين هستيم و در بازار كار ميكنيم ولي تا الان اين خبري كه شما ميگوييد را نشنيديم اما حدود يك ماه پيش يك دختر 16 ساله در همسايگي ما خودش را داخل اتاقش حلقآويز كرد. اين دختر همان نيست كه خودش را حلقآويز كرد؟»
سومي: نام خانوادگي دختر را ميگويد ولي بنا به دلايلي نام خانوادگي آنها منتشر نميشود. او در ادامه توضيح ميدهد: «اينها از طايفه بختياري و لر هستند. اين مسائل برايشان مهم است و روي ناموس حساس هستند. به شما هم پيشنهاد ميكنم با احتياط اين موضوع را پيگيري كنيد تا مبادا برايتان دردسر شود.»
چهارمي: «ما شنيديم پدر و دايي دختر با گوشتكوب به سر او ضربه زدند و دختر از حال رفته است. بعد هم او را به بيمارستان رساندند اما دختر همان جا جانش را از دست داده است. زن، زندگي و آزادي در خمين معنا ندارد. چون شهر ما بسيار سنتي است. حالا مشخص نيست آن مرد چه كسي بوده و در كجا ساكن است.»
يكي از اقوام اين دختر از روز حادثه به «اعتماد» ميگويد
اين مرد در پاسخ به سوالاتي كه از او ميپرسم به شرح زير پاسخ ميدهد.
اسم اين دختر را ميتوانيد بگوييد.
شرمنده، نميتوانم. سوالات ديگري اگر داريد جواب ميدهم.
اين دختر مدرسه ميرفت يا تمايلي به رفتن مدرسه نداشت؟
مدرسه ميرفت. زمان زيادي نبود كه با آن مرد آشنا شده بود.
مقتول، خواهر يا برادري دارد؟
مقتول فرزند اول خانواده بود. خواهر كه ندارد ولي دو برادر دارد. يكي از آنها 12 سال دارد و ديگري حدودا يكساله است.
آيا خانواده اين دختر مذهبي بودند؟
نه مذهبي هستند، نه آزاد. منتها خيلي سنتياند چون بختياري هستند و اصالتا از لرهاي شهرستان اليگودرز، ولي ساكن شهرستان خمين بودند.
از روز حادثه بگوييد.
مادر اين دختر متوجه شده بود او با يك مرد در رابطه است. گفته بود كه ارتباطت را با او قطع كن وگرنه به پدرت ميگويم. بارها هم به دخترش گفته بود كه اگر اين مرد تو را دوست دارد بگو بيايد خواستگاري و تا خواستگاري نيامده با هم ارتباط نداشته باشيد. آن روز مجدد پسر به مقتول پيام ميدهد. مادر دختر پيام را ميبيند و عصباني ميشود، به پدر و دايي او اطلاع ميدهد و آنها هم به خانه ميآيند و او را مورد ضرب و شتم قرار ميدهند و به محض اينكه دختر بيهوش ميشود او را به بيمارستان ميرسانند.
يعني اگر مادر اين دختر به پدر و دايي او اطلاع نداده بود، اين اتفاق نميافتاد؟
بله. درست است. شايد اگر مادر او موضوع را سريع اطلاع نميداد اين حادثه هم اتفاق نميافتاد.
خبر مبني بر اين است كه دختر قصد فرار داشته، درست است؟
وقتي پليس به بيمارستان ميآيد و با مادر او صحبت ميكند مادرش ميگويد كه دخترش در روز حادثه قصد فرار از خانه را داشته است.
آيا دايي دختر با آنها زندگي ميكرد؟ چطور شد كه روز حادثه خانه آنها بود؟
نه. دايي او متاهل است و فقط آن روز خانه آنها مهمان بودند.
دختر را به كدام بيمارستان منتقل ميكنند؟
او را به بيمارستان امام خميني شهرستان خمين ميبرند ولي در بيمارستان ايست قلبي ميكند.
من شنيدم كه پدر و دايي او با گوشتكوب بر سر دختر كوبيدند؟ آيا اين موضوع صحت دارد؟
(ميخندد)؛ نه. اين موضوع دروغ است و خرافات. ببينيد، پليس هم قرار بود مقتول را به پزشكي قانوني انتقال دهد تا كالبدشكافي صورت بگيرد. چون هنوز مشخص نشده علت مرگ به دليل ضرب و شتم بوده يا سكته قلبي! جسد را هم تا الان تحويل ما ندادند.
ميخواهيد بگوييد در شرايط عادي هم ممكن بود اين دختر سكته قلبي كند؟ مگر اين دختر 16 ساله سابقه بيماري قلبي يا بيماري خاصي داشت؟
نميدانم ولي هيچ چيز هنوز مشخص نيست.
هويت آن مرد مشخص شده است؟
تاكنون اصلا هويت اين مرد براي ما مشخص نشده است. حتي نميدانيم چه كسي است و در كجا زندگي ميكند يا چند سال دارد. بعدا پليس از روي پيامها و ارتباط آنها متوجه شد كه اين فرد غريبه مقتول را به فرار از خانه تحريك ميكرده است.
پدر و دايي دختر بازداشت هستند يا به قيد وثيقه آزاد شدند؟
نه هنوز هر دوي آنها بازداشت هستند.
اگر قانون با مساله قتلهاي ناموسي يا خانوادگي برخورد شديد داشته باشد، آمارشان كمتر خواهد شد
«امانالله قرايي مقدم» جامعهشناس و آسيب شناس اجتماعي در خصوص قتلهاي ناموسي يا خانوادگي به «اعتماد» ميگويد: «اصولا قتلهاي ناموسي در كشورمان به انواع گوناگون وجود دارد. در خوزستان با نام «نهوه كردن» وجود دارد. سال 1378 بنده در تحقيقي كه انجام دادم و در مجله 3 قوه قضاييه منتشر شد در همين مورد نهوه كردن در قبايل عرب و استان خوزستان بود. در كردستان و لرستان هم قتلهاي ناموسي به خاطر فرهنگهاي آنها كه بسيار سنتي هستند زياد مشاهده ميشود. ببينيد، در لرستان، كردستان و خوزستان اگر دختري با يك پسر دوست شود يا اسم او به غلط ميان شهر محل سكونتشان بپيچد، برادر، پسرعمو يا پدر دختر، او را ميكشند. در خوزستان ميان طوايف عرب ديه دختر را به شيخ قبيله پرداخت ميكنند و شيخ قبيله هم آن را به دولت ميدهد و چون ولي دم هم شاكي نيست، اتفاق خاصي رخ نميدهد و موضوع پايان مييابد. در لرستان و كردستان هم قتلهاي ناموسي به كرات رخ ميدهد. در شهرهاي ديگر كشور هم قتلهاي ناموسي وجود دارد. مثلا چند سال پيش در تالش پدري دختر خود را با داس سر بريد. منظورم «رومينا اشرفي» است. البته در مورد رومينا بايد بگويم كه قاضي مقصر بود چرا كه بدون آگاهي از منطقه و سنت آنجا دختر را نزد پدرش برگرداند. خب معلوم است پدر نميتواند جلوي عصبانيت خود را بگيرد و دخترش را به خاطر اينكه بدنام شدند و از خانه فرار كرده به قتل ميرساند اما اگر قاضي با سنت و فرهنگ منطقه آشنا بود اين كار را نميكرد. در اين مناطق چون ناموس برايشان مساله مهمي است وقتي موضوع فرار يا رابطه زن خانواده يا دخترشان به ميان ميآيد به دليل اينكه از شرف و آبرويشان دفاع كنند بنا به يك سري سنتهاي فرهنگي متاسفانه دختر را ميكشند. صرفا قتلهاي ناموسي به خاطر فقر فرهنگي صورت ميگيرد؛ چون به دختر يا زن در كشور ما به عنوان آبرو، ارزش، شرف و ناموس نگاه ميكنند و روي اين قضيه حساسيت وجود دارد. اگر خانواده در اين مواقع، ناموس خودشان را به قتل نرسانند ديگر جلوي مردم نميتوانند ظاهر شوند و اعتبارشان از بين ميرود. چون خانواده انگشتنما ميشود و براي دخترشان خواستگار نميآيد. به پسرشان دختر نميدهند. حتي اگر پدر اين خانواده در محل كارش مشكلي پيش آيد مردم به او ميگويند؛ تو بيغيرتي و از اين قبيل حرفهايي كه ميدانيد. در نتيجه قتلهاي ناموسي پديده فرهنگي است كه راهحل آن هم آموزش است. آموزش هم به وسيله رسانهها و فضاي مجازي صورت ميگيرد اما قانون در مورد قتلهاي ناموسي ضعيف عمل ميكند. يكي از واژههايي كه در همين اعتراضات اخير به كار ميبرند زن، زندگي، آزادي است چون زن هيچ ارزشي در جامعه ما ندارد. قانون براي پدر رومينا اشرفي فقط حكم 10 سال زندان را صادر كرد. براي پدر اين دختر هم همين طور، چون اعتقاد دارند اين پدر از حيثيت خانواده دفاع كرده است؛ در نتيجه قانون در اين موضوع هم به نفع زن نيست. اگر قانون با مساله قتلهاي ناموسي شديد برخورد كند يا اگر قانون قتلهاي خانوادگي يا ناموسي را جزو قتلهاي نفس به حساب بياورد صد درصد آمار اين نوع قتلها هم كم ميشود. حالا امكان دارد سريع از بين نرود اما آمار آن كاهش پيدا ميكند. اين موضوع يك مساله فرهنگي است و قانون هم يك نوع فرهنگ است. فرهنگ مسالهاي است كه در كشور ما ريشه دارد ولي از طريق آموزش و پرورش، رسانهها و فضاي مجازي ميتوان آن را اصلاح كرد.»
برخي از واكنشهاي افكار عمومي در فضاي مجازي به قتل اين دختر 16 ساله
در كامنتهايي كه برخي افراد در زير پستهاي مربوط به خبر قتل اين دختر 16ساله در اينستاگرام گذاشتهاند، آمده است
الان مددكار اجتماعي هست. اورژانس اجتماعي هست. مشاور هست. صحبت و تبادل و گفتوگو هست همهچيز براي اين است كه ما دست به كار اشتباه نزنيم كه باعث آسيب به خانواده و جامعه و عذاب وجدان خودمون تا آخر عمرمون بشه. كاش قبل از هر اقدامي كمي تفكر كنيم. واقعا تاسف آوره اين اتفاقات
براي مغزهاي كوچك زنگ زده...
واقعا باعث تاسف هست. با حرف زدن ميشد درستش كرد
فرهنگ بد، فرهنگ خراب و فرهنگ تعصبات جاهلي... سوال اينكه اگر پسري در خانواده با زني يا دختري رابطه اينچنيني داشت آيا توسط پدر، دايي، عمو، برادر يا بستگان ديگرش كشته ميشد؟
اينا همش تقصير خودشه بچه 16ساله چرا بايد شبكه مجازي داشته باشه چي ميفهمه آخه! اين فضاي مجازيه كه دختر رو كشت نه پدر و دايي او
كاش پدر و مادرش بچه نداشتند
دختر به محبت و علاقه و توجه جنس مخالف شديدا احتياج داره. توصيه من به داداشها و پدرها اينه كه با خواهر و دختر خودشون دوست و رفيق باشن تمام كمبوداي احساسي رو براي دخترا جبران كنن تا دختر انتخاب جنس مخالفش بابا يا داداشش باشه. اميدوارم اين افكار متحجر 1400 سال پيش هرچه زودتر به پايان برسه كه باعث نابودي و از بين رفتن 90 درصد دختراي كشورمون شده
دختر بيگناهم همون بهتر كه از دست همچين خانوادهاي راحت شدي
اينايي كه نوشتن بچه 16ساله گوشي و مجازي ميخواد چي كار، توي شهري كه دختر 16، 17 ساله رو شوهر ميدن اصل روشنفكريه، داشتن گوشي و مجازي گناهه و بايد كشته بشه؟ آخه خمين چه جايي داره براي سرگرمي كه گوشي دست گرفتن بچه 16 ساله گناه محسوب بشه؟
اي كاش به جاي درگيري باهاش حرف ميزدند تا ببينند ايراد كار كجا بوده كه اين كارو كرده. بعدشم الان دوره 40 سال پيش نيست. دختر و پسر همه تو يك سطح هستند. واقعا بعضي از مردم ما كي ميخوان به درك و فهم بالا برسن. رها كنيد اين افكار عقب افتاده رو بريد خودتونو به روز كنيد. هزاران بار تاسف
اون دختر درگير عاطفه جوانيش بود. خيلي بهتر ميشد قضيه رو مديريت كرد. مادر چرا بايد به همچين افرادي كه زود عصباني ميشوند موضوع را اطلاع ميداد! واي بر تعصب بيجا
خدايا چرا دختر مردم بايد به دست پدرش كشته بشه؟