فرمانده
بدون تعارف
احمدرضا رادان به عنوان
فرمانده نيروي انتظامي انتخاب شد
گروه سياسي| «در حوزه امنيت اخلاقي با كسي شوخي نداريم و وقتي مصاديق را معلوم كرديم با كسي تعارف نداريم.» اين اصليترين بخش پاسخ احمدرضا رادان «فرماندهي انتظامي تهران بزرگ» و مدافع سرسخت و مجري جدي «طرح ارتقاي امنيت اجتماعي» در دهه 80 بود؛ در همان مصاحبه معروف با فرزاد حسني، مجري برنامه كولهپشتي. آن روزها اين برنامه و سوال پرهيجان فرزاد حسني در كولهپشتي از رادان، توجههاي زيادي را به سمت اين چهره نظامي جلب كرد. فردي كه با لباس نيروي انتظامي در برنامه حاضر شد و در مقابل انتقادات تند مجري درباره برخورد با زنان در حوزه حجاب، خونسرد نشست و با لبخند به بيان چند جمله اكتفا كرد: «وقتي مصاديق را معلوم و مشخص كرديم با كسي تعارف نداريم. سوال من اين است كه مامور پليس از كسي خواست همراهي كند، يكي همراهي كرد، يكي همراهي نكرد، تكليف چيست؟!»
تكليف اين سوال درباره گشتهاي ارشاد و عملكرد پليس، نه آن روزها و نه تا نزديك به دو دهه بعد هم روشن نشد. ماجراي مهسا اميني و گشت ارشاد در پايان تابستان 1401 اما آنقدر تكليف مشخص نشده به داستان گشت ارشاد و پليس و نيروي انتظامي اضافه كرد كه كل موضوع ونهاي گشت ارشاد لغو و اعلام شد كه رويه نظارت بر حجاب تغيير ميكند و ديگر ونهاي سبز به تاريخ ميپيوندند. در روزهايي كه خبر طرح و لايحه جديد براي نظارت بر حجاب در جامعه، قطرهچكاني در حال انتشار است، خبر آمدن رادان به عنوان فرماندهي نيروي انتظامي كل كشور به جاي حسين اشتري فصل تازهاي را باز كرد؛ فصل بازخواني كارنامه چهرهاي كه از سپاه به نيروي انتظامي آمد و در زمان فعاليتش در فرماندهي انتظامي بزرگ تهران، در 22 ارديبهشت سال 1387 در گفتوگو با روزنامه جمهوري اسلامي اعلام كرد كه واحدهاي گشتي «طرح امنيت اجتماعي و ارتقاي امنيت بانوان» دو برابر ميشود و تا از ميان رانده شدن تمامي «كجرويها» و «انحرافات رفتاري و اجتماعي» در جامعه استمرار خواهد يافت و به عنوان مخالف كراوات زدن پزشكان شناخته ميشود.
رادان؛ از كردستان تا تهران
انتقال رادان در سالهاي مياني دهه هفتاد از سپاه پاسداران انقلاب اسلامي كردستان به نيروي انتظامي آغاز تثبيت چهره او به عنوان يك چهره نظامي در حوزه پليس بود. او فرماندهي انتظامي استانهاي كردستان، سيستان و بلوچستان و خراسان را
پشت سر گذاشت و به تهران رسيد. با بازنشستگي مرتضي طلايي، با حكم احمد موسوي مقدم به عنوان رييس پليس تهران و اندك زماني بعد به چهره مجري و مدافع «طرح ارتقاي امنيت اجتماعي» در دهه 80 تبديل شد. طرحي پرماجرا كه در راستاي مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي تحت عنوان «طرح جامع عفاف» در دستوركار نيروي انتظامي قرار گرفت. مرور اخبار در اين بازه زماني اظهارات قابل توجهي از رييس پليس وقت تهران را نشان ميدهد. اظهاراتي كه مويد اين است كه رادان به جد به اجراي اين طرح اعتقاد داشته و به دنبال انداختن طرحهاي نو در اين زمينه بود.
تير ماه سال 1386 فرمانده نيروي انتظامي تهران بزرگ با اشاره به واگذاري لپتاپ به كليه واحدهاي گشت ارشاد گفت كه اطلاعات كليه خانمهايي كه مورد ارشاد پليس قرار گرفتهاند در سيستم وارد شده و واحدهاي گشت با كامپيوتر لپتاپ كليه اطلاعات اين افراد را دراختيار دارند و لذا در صورتي كه فردي مورد ارشاد قرار گيرد، اطلاعات وي در كامپيوتر بررسي شده و در صورتي كه قبلا تذكر گرفته باشد، دستگير و به مركز انتظامي منتقل ميشود.
در نگاه اول قرار بود اين طرح بر حجاب نظارت كند اما در مرحله اجرا و تحت نظارت احمدرضا رادان، كار فراتر رفت و به موي پسران هم رسيد.
در همان تير ماه سال 1386 رييس پليس تهران بود از واژه «تبرج» براي موضوع برخورد با مدلهاي موي نامتعارف پسران استفاده كرد، واژهاي كه در لغت درباره چكمههاي بلند زنان به كار برده ميشد اما استفاده از آن توسط رادان باعث شد تا مدتها اين واژه ادبيات سياسي كشور رايج شود.
همان روزها رادان تاكيد كرد كه با پسراني كه از مدلهاي منحرف مو استفاده ميكنند، برخورد انتظامي ميشود. او در اين باره گفت: «اينگونه پسرها ابتدا از سوي پليس دستگير و به مركز انتظامي مشخص در پليس امنيت منتقل شده و در آنجا نشاني واحد صنفي كه مبادرت به آرايش موي وي به سبكهاي منحرف كرده اخذ و سپس از خانواده وي دعوت ميشود تا با مراجعه به مقر انتظامي و اخذ تعهد، وي را تحويل گرفته و بلافاصله با آرايش مو به شكل معقول براي رويت پليس دوباره مراجعه كند.»
رييس پليس پايتخت همچنين به برخورد بياغماض با توليد و توزيعكنندگان لباسهاي نامناسب اشاره كرد و خبر داد كه طي چند روز اخير با چند مورد از اين پوششها مواجه شديم كه با پيگيري دقيق پي برديم كه اين لباسها در چند فروشگاه خاص تهيه و توزيع ميشوند، از اين رو بلافاصله آن فروشگاهها را از طريق صنوف پلمب كرديم و صاحبان آنها را به مراكز قضايي تحويل داديم.
غلامحسين الهام، سخنگوي دولت محمود احمدينژاد، آذر ماه سال 1386 با بيان اينكه «دولت مخالف برخي برخوردها در چارچوب طرح امنيت اجتماعي، به خصوص با جوانان است»، گفت كه «نبايد با ادبياتي كه با متخلفان صحبت ميكنند، مردم را مخاطب قرار داد و اينگونه ادبيات بايد اصلاح شود.»
با وجود اين، نيروي انتظامي و قوه قضاييه با انتقاد از سخنان سخنگوي دولت، تاكيد كردند كه دولت نهم خود در برنامهريزي و اجراي اين طرح نقش و دخالت داشته است و بيان چنين اظهاراتي در آستانه انتخابات مجلس هشتم، اهدافي سياسي را دنبال ميكند.
داستان «گرداندن اراذل و اوباش» در سطح شهر با آفتابه برگردن هم از خبرهاي همان ايام است. انتشار عكسهايي كه با واكنش افكار عمومي مواجه شد. رادان اما در توضيح اين موضوع گفت كه اين اتفاق تنها يك بار رخ داده و آن هم از جانب نيروي پليس نبوده است. او در عين حال كه گفت نيروي انتظامي با رفتارهاي خلاف كرامت انساني مخالف است، يادآوري كرد كه اينها -اشاره به دستگيرشدگان و گروهي كه اراذل و اوباش- خوانده ميشدند، رفتار انساني نداشتند.
بيتعارف با بدحجاب و فتنهگر
احتمالا وقتي رادان در سال ۸۷ حكم جانشيني فرماندهي نيروي انتظامي كشور را از اسماعيل احمدي مقدم دريافت كرد، هرگز تصور نميكرد كه در سال بعد، در حوادث بعد از انتخابات رياستجمهوري سال 1388 نامش با يكي از حساسترين برهههاي تاريخي پيوند بخورد.
از نخستين روزهاي بعد از ماجراي كهريزك، نام رادان در اين باره طرح شد. اتهامي كه او همواره آن را رد كرد و 5 سال بعد از ان روزها در فروردين سال 1393 در روزهايي كه به تازگي از فرماندهي نيروي انتظامي كشور كنار رفته بود، در گفتوگو با خبرگزاري تسنيم درباره اين موضوع سخن گفت: «زماني كه فرمانده تهران بزرگ بودم دقت ميكردم كه چه كسي بايد به كهريزك برود زيرا آنجا به آنها خوش نميگذشت، كهريزك جاي اراذل و اوباش و موادفروشها بود، آنجا شرايطي بود كه به آنها خوش نميگذشت و همهچيز براي آنها فراهم نبود، اين شرايط به گونهاي نبود كه آنها بخواهند دوباره به آنجا برگردند، غير از اراذل و اوباش هيچ كس ديگري نبايد به كهريزك ميرفت. در زمان فتنه من از انتقال آن افراد به كهريزك بيخبر بودم، چون كهريزك جاي آنها نبود؛ آنها افرادي فريبخورده بودند و حتي آنهايي كه در فتنه فعال بودند، بعد از وقايع كهريزك هجمههاي زياد به ناجا شد كه بعدا مشخص شد ناجا در قضيه كهريزك مقصر نبوده است.»
با اين حال رادان هم در ايام بعد از انتخابات رياستجمهوري سال 1388 و هم در سالهاي بعد همواره از عملكرد خودش در آن سال دفاع كرد. در همين گفتوگو با تسنيم او در اين باره گفته است: «...در ايام فتنه چند بار در تلويزيون اعلام كرديم كه كارتان قبيح است و آنها از خط قرمز عبور ميكردند، برخورد ما در برابر جرم آنها كم بود تا زماني كه ديگر از خط قرمزها عبور كردند؛ ما با كسي تعارف نداريم، تا وقتي كه زنده باشيم اجازه عبور از خط قرمزها را به كسي نميدهيم و در اين بحث قطعا جاي شكي نيست. خانوادهام آمادگي و پذيرش زندان رفتن من را داشتند، چراكه كارهاي من براي حمايت از ولي زمان بود.» رادان در دو برهه مهم از فعاليتش در برخورد موضوع اجراي طرح ارتقاي امنيت اجتماعي و بعد در ايام بعد از انتخابات رياستجمهوري دهم به صادقانهترين شكل ممكن خود را توصيف كرده: «او در برابر خطقرمزهايش با كسي تعارف ندارد.» حالا فرمانده بيتعارف بعد از 8 رياست بر مركز مطالعات راهبردي فراجا، به فرماندهي فراجا آمده است.
رادان قديم، رادان جديد
واقعيت امر اين است كه رادان همواره به اتكاي رادان بودن در مناصبش بوده است. اگرچه در تقسيمبنديهاي سياسي، رادان به هدايت لطفيان در قبل از دهه 80 منتسب است اما به نظر نميرسد اين قرابت چندان ريشهدار يا واقعي باشد؛ لطفيان يك سال پس از حوادث ۱۸ تير و كوي دانشگاه در سال ۷۸ از فرماندهي نيروي انتظامي كشور كنار گذاشته شد و محمدباقر قاليباف جانشين او شد. با رفتن لطفيان از نيروي انتظامي، بسياري از نزديكان او نيز از نيروي انتظامي كنار رفتند و به سپاه بازگشتند اما رادان در نيروي انتظامي با مديريت قاليباف ماندني شد. غيرقابل انكار است كه رادان در شرايط بسيار حساسي فراجا را تحويل گرفته، نهادي كه به گفته فرمانده پيشينش، حسين اشتري سالي ۱۰۰ ميليون و روزي ۳۰ هزار ماموريت انجام ميدهد.
اين دوره ماموريت رادان در فرماندهي فراجا چقدر طول خواهد كشيد، مشخص نيست. در احكام فرماندهان فرماندهي انتظامي كشور و قبل از آن نيروي انتظامي، مدت زمان فعاليت قيد نميشود كما اينكه فرماندهان پيشين اعداد متفاوت 3، 4، 5 و در مورد خود اشتري 8 سال زمان طي شده است. مدت زمان اما براي رادان مهم نيست. او حالا دوباره عرصه نيروي انتظامي كشور را تحويل كرده، در حالي كه ديگر خبري از ونهاي گشت ارشاد نيست و قرار است نظارت بر حجاب به شيوههاي جديد صورت پذيرد. فرمانده اما بدون شك باز هم تعارف ندارد.