ادامه از صفحه اول
خليجفارس«كلِّش واس ماس»
اين ادعايي كه توسط دولت سيزدهم مبني بر حسن روابط با همسايگان و كشورهاي منطقه تكرار ميشود اگر با واقعيتهاي ملموس عجين شود، ميتواند به آنجا بينجامد كه بازيهاي تازه از سوي آنها از سر گرفته شود. مادام كه از تريبونهاي رسمي و غيررسمي پمپاژ خشونت و وحشت عليه كشورهاي منطقه صورت گيرد و به جاي رفتارهاي منطقي از تعابير تند و غيرمودبانه استفاده شود، زبان ديپلماسي الكن ميشود.
حضرت آيتالله جوادي آملي درمورد روش مواجهه با شارلي ابدو گفتهاند فحش را با فحش پاسخ نميدهند، به همين سياق، در مورد تغيير اسم خليجفارس نبايد رفتارهاي هيستريك نشان داد. اعتراض رسمي و موقر در همه جاي جهان پذيرفته است و موضع حريف را تضعيف ميكند. سالهاست از روشهاي چكشي استفاده كردهايم. مدتي هم با منطق حرف بزنيم. اگر تاثير نداشت دوباره چكش و حتي پتك دست بگيريم!
پيامهاي منفي در دعواي نام خليج فارس
اتفاقا توجه عميق چين به اين منطقه از جدي بودن سير رويدادها در خليج فارس خبر ميآورد و نشان ميدهد كه پكن نميخواهد از تحولات مهم خصوصا تحولات اقتصادي در اين منطقه عقب بماند. به عبارت روشنتر ايران در محاصره تحريمها تمام توانش را مبذول ميكند كه روي پا بايستد و اين درست همان فرصتي است كه رقباي منطقهاي از آن استفاده كرده گامهاي بلند توسعه اقتصادي را برميدارند و ايران را از اين جهت درانزوا قرار ميدهند. پس ازيكدست شدن قدرت در ايران طي دو انتخابات اخير برخي اميدوار بودند كه اين يكپارچگي در قدرت چون يك امتياز عمل كند و با امضاي برجام و رفع تحريمها راه جذب سرمايهگذاريها باز شود و گامهاي توسعه با استواري برداشته شود. اما تاكنون چنين اميدي به تحقق نزديك نشده و نه تنها تحريمها رو به فزوني ميروند كه تورم و نرخ ارز هم از وعدههاي دادهشده فاصله گرفتهاند. دولت تاكنون برنامه مدوني در حوزههاي مختلف ارايه نداده است و اقتصاد راه خود را ميرود، حركتي كه با دستور متوقف يا تصحيح نميشود. وضعيت دشوار كنوني كه مرتبا بر نارضايتيها ميافزايد رفتهرفته ايران را ازتحولات جاري منطقه و جهان خصوصا تحولات اقتصادي جدا ميكند و به تعبيري بيگانگان با استراتژي دقيقي از زاويه اقتصادي سراغ ايران خواهند آمد و در اين معركه تهران حرفي براي گفتن نخواهد داشت. امروز بيش از هر زمان ديگري اوضاع اقتصادي ضعف و قوت كشورها را رقم ميزند و گويا ما از اين جهت دچار غفلت تاريخي شده در اين حوزه به شعار اكتفا كردهايم. در دنياي كنوني قدرتهاي درجه اول اقتصادي هم بدون مراودات گسترده با جهان رونق و حتي اقتدار خود را ازدست خواهند داد چه رسد به كشورهايي كه به علت اشتغالات گوناگون و از جمله اختلافات و مشكلات سياسي از آن چشم بپوشند. بنابر نظر بسياري از اقتصاددانان مشكل اصلي اقتصاد كشور عدم سرمايهگذاريهاي گسترده داخلي و خارجي است، سرمايهگذاريهايي كه لوازم خاص خود را دارند و بدون آنها به رونق و شكوفايي استاندارد نميرسيم. با امضاي برجام سيل هياتهاي خارجي به ايران سرازير شدند و نشان دادند كه اگر موانع برطرف شود تا چه حد آماده دادوستدهاي بازرگاني و حتي تكنولوژي هستند. ما از نظر جغرافيايي و غناي منابع طبيعي ميتوانستيم با يك استراتژي توسعهمند همه كشورهاي منطقه را جا بگذاريم و زندگي آكنده از رفاه و رضايت را براي مردم خويش فراهم كنيم و اتفاقا هنگام تعادل اقتصادي درزندگي مردم معنويت و ارزشهاي انساني امكان بروزو ظهور بيشتري پيدا ميكنند، همچنانكه فقر مادر انواع ناهنجاريها و فلاكتهاي دنيوي و اخروي است. متاسفانه درحالي مشكلات داخلي در حوزههاي اقتصادي و اجتماعي و سياسي روبه فزوني است كه ديگران به اهميت اقتصاد پي بردهاند و هر كشوري به فراخور عرف جامعه خويش بسترهاي سياسي و اجتماعي رشد و توسعه خود را فراهم ميكند. تجربه ثابت كرده است كه در ايران برخلاف كشورهايي چون چين و عربستان بدون مشاركت گسترده سياسي مردم شاخصهاي اقتصادي مثبت محقق نميشوند. در كشور ما طي كمتر از صد سال 2 انقلاب بزرگ براي آزادي و عدالت صورت گرفت و اين نشان ميدهد كه رضايت عمومي ازطريق مشاركت سياسي حاصلشدني است. نگاهي به رويدادها و تحولات پيراموني كه بعضا نگرانكننده هستند، نشان ميدهد كه كسي منتظر ما نمينشيند و اگر براي مشكلات خود تدابير و چارهجوييهاي عاجل و اساسي و كارشناسانه و عميق و همهجانبه نكنيم از قافله تحركات منطقهاي و جهاني عقب ميافتيم و چه بسا تا سالها امكان پركردن اين فاصله را نداشته باشيم.