نگاهي به نقش سرمربي سرخها در قهرماني نيمفصل پرسپوليس
حالا جرات داريد، بگوييد «يحيي گلمحمدي پلاستيكي»؟
علي ولياللهي
آن دسته از هواداراني كه فصل گذشته هشتگ استعفاي كادرفني مخصوصا سرمربي پرسپوليس را بابت نايبقهرماني ترند كردند، امروز بيشتر از همه متوجه اشتباه خودشان شدند. اين روزها كه سرخها بعد از يك نيمفصل پر فرازونشيب با كسب ۳۲ امتياز و فاصلهاي ۵ امتيازي از نزديكترين تعقيبكنندههاي خود در صدر جدول قرار دارند.
هر كدام از داستانهايي كه براي پرسپوليس در نيمفصل نخست رخ داد به تنهايي ميتواند ماجراي يك داستان الهامبخش با زيرمتن عبور از ميدان مين باشد. داستانهايي در رابطه با جلب اعتماد دوباره هواداران. داستانهايي در مورد مشكلات پرسپوليس در جذب مهاجم نوك و بعد آمدن لوكاديا تا فرار او. داستانهايي پيرامون وضعيت كشور و درگير شدن فوتباليستها با شرايط خاص. فشارهاي بيروني و دروني روي بزرگترهاي تيم براي جمع كردن رختكن تا كشيدن كار به احضار و... توهينهاي صداوسيما به بزرگان فوتبال از جمله سرمربي اين تيم. مشكلات مربوط به افتادن جام جهاني وسط مسابقات كه البته براي همه تيمها يكسان بود.
در شرايطي كه كسب صدرنشيني بعد از گذشت نصف مسابقات يك دستاورد قابل توجه و بزرگ براي هر تيمي به حساب ميآيد تماشاي قهرماني پرسپوليس در نيمفصل با اين دورنما ارزش كاري كه يحيي گلمحمدي و شاگردانش انجام دادهاند را دو چندان ميكند. تيمي كه برخلاف فصل گذشته از هر تهديد يك فرصت ساخت و فعلا مدعي اول كسب عنوان قهرماني است. با احترام به همه اركان باشگاه پرسپوليس بايد نقش يحيي گلمحمدي سرمربي پرسپوليس را در اين موفقيت پررنگتر از بقيه دانست. يحيي گلمحمدي در ابتداي فصل در شرايط ويژهاي قرار داشت. او پس از كسب دو عنوان قهرماني ليگ و رساندن تيم به فينال ليگ قهرمانان آسيا، به خاطر كسب نايبقهرماني در فصل گذشته مورد شديدترين حملات و انتقادات قرار گرفته بود. وضعيتي غيرمنطقي كه كسي نميتوانست از پس توضيح آن بربيايد. يحيي در وهله اول احتياج داشت فضا را مثبت كند.
با اين حال هيجانات فضاي هواداري و فشارهاي رسانهاي هرازچندگاهي سررشته امور را از دست مربي پرسپوليس خارج ميكرد. اين اتفاق در مورد خريدهاي يحيي بيشتر خودش را نشان داد. هر خريد يا عدم خريد بازيكن موجي از فشارهاي مضاعف را به گرده نفر اول فني تيم تحميل ميكرد. وقتي تيم نتوانست مهاجم نوك هدف جذب كند، همان چيزي كه سرمربي تيم خيلي روي آن اصرار داشت واقعا همهچيز به هم ريخت. از يك طرف مديريت باشگاه بود كه دستدست ميكرد و از يك سو منتقداني كه فرصت را مناسب ديدند تا وصله «بهانهجويي» را به گلمحمدي بچسبانند.
جذب لوكاديا فضا را آرام كرد. اين مهاجم هلندي با هر زحمتي بود به تهران آمد. اضافه وزن و دورياش از ميادين تاب آورده شد تا به شرايط بازي برسد. يحيي در اين برهه در دو بازي ابتدايي ۴ امتياز از دست داد كه باعث فوران خشم هواداران شد.
موتور سرخها از بازي مقابل آلومينيوم روشن شد و آنها سپس با گلزني لوكاديا روي روال افتادند. هواداران در چند بازي كنار تيم قرار گرفتند. زنان پرسپوليسي به استاديوم آمدند. همهچيز خوب بود تا اينكه تمام كشور درگير التهاب شد و به تبع آن فوتبال هم بينصيب نماند. پرسپوليس نفت مسجدسليمان را برده بود كه فيفادي آغاز شد. در همان فيفادي بود كه اعتراضات شكل گرفت و زماني كه تيمها در اوايل مهر ميخواستند به مسابقات برگردند ديگر هيچ چيز فوتبال مثل گذشته نبود.
تماشاچيها دوباره از حضور در استاديوم محروم بودند. حسين ماهيني كاپيتان سابق پرسپوليس در بازداشت به سر ميبرد. هواداران ميگفتند فوتبال اهميتي ندارد و چيزهايي از اين دست. يحيي گلمحمدي در اين شرايط بايد بين انتظار آن دسته از هواداراني كه از چهرههاي سرشناس انتظار كنشگري دارند و هوداراني كه منتظر پيروزي تيمشان هستند تعادل برقرار ميكرد. اين برقراري تعادل در بازي با تراكتور، اولين بازي بعد از آن اتفاقات درست از آب درنيامد. خود يحيي هم بعدا گفت كه شرايط در آن بازي اصلا عادي نبوده. بعدها اخباري در مورد فشارها و مشكلات ديگر هم درز كرد. سرخها در آن مسابقه نخستين شكست فصل را متحمل شدند.
با اين حال سرمربي پرسپوليس با وجود فشارهاي فزاينده روي خودش توانست به مديريت درستي از اوضاع دست پيدا كند. او تبديل به كسي شد كه هم در بيرون از زمين و هم در داخل زمين با صلابت و تسلط كامل به اوضاع جلو ميرود. يحيي انتقاد ميكرد و تيمش هم نتيجه ميگرفت. كسي نميتوانست به او خرده بگيرد كه «به جاي اظهارنظر در اينستاگرام روي تيمت تمركز كن» او روي تيمش متمركز بود. در اين بين عدهاي سعي كردند با بازي قديمي و نخنماي «دستمزدهاي ميلياردي» سرمربي پرسپوليس را بدنام كنند كه موفق نشدند. هواداران به درستي دريافته بودند مشكلات اقتصاديشان تقصير دستمزد بالاي سرمربي يك تيم فوتبال نيست! هواداراني كه يحيي را هم به خاطر دغدغهمندي و هم موفقيت در فوتبال تحسين ميكردند. اين به طرز عجيبي شامل هواداران رقيب هم ميشد.
دوباره از لحاظ فوتبالي شرايط مساعد شد. پرسپوليس ميبرد، لوكاديا گل ميزد و امتيازات به حساب واريز ميشد. تا جام جهاني از راه رسيد. برنامهريزي عجيب سازمان ليگ مسابقات فوتبال ايران را يك ماه قبل از جام جهاني تعطيل كرد تا مثلا تيم ملي آمادهتر شود. اتفاقي كه در نهايت نه به نفع تيم ملي تمام شد و نه باشگاهها. در ميانه جام جهاني يحيي بابت استوريهاي انتقادآميزش با مشكلاتي مواجه شد. ولي آن موقع نميدانست چه مشكلات بزرگتري سر راهش هست.
بعد از جام جهاني و يك روز قبل از دربي لوكاديا مهاجم هلندي پرسپوليس به خاطر آنچه خودش شرايط فورسماژور ميخواند از ايران گريخت! همان مهاجمي كه با خون دل جذب شده بود يك روز قبل از مهمترين بازي فصل دست گلمحمدي را گذاشت توي پوست گردو اما اين هم باعث نشد سرخپوشان از مسير خود منحرف شوند. از همان بازي و در سه بازي باقيمانده ديگر تا پايان نيمفصل يحيي گلمحمدي اوج درك فنياش از فوتبال را به نمايش گذاشت و با كسب ۷ امتياز از سه بازي سخت پاياني و زدن ۷ گل زده بدون داشتن مهاجم هدف ثابت كرد اگر فنيترين مربي حال حاضر ايران نباشد قطعا جزو سه گزينه اول است.
به نظر ميرسد زمستان پرسپوليس هرچه بود گذشته و حالا روسياهياش مانده به آنهايي كه تلاش كردند يحيي گلمحمدي را زمين بزنند. آنهايي كه او را پلاستيكي خطاب كردند اما امروز فهميدند امپراتور پرسپوليس يك صخره محكم است.