درباره ظرفيتهاي گونهاي از عكاسي
عكس پرتره
و تغيير ساختارهاي اجتماعي
محمد قدمعلي
عكاسي در ظاهر بازتوليد وفادارانه تصوير عالم واقع است. البته اينكه دوربين عكاسي ميتواند فيگور مقابل خود را با تحريفِ ذهني كمتري نسبت به يك نقاشي ثبت كند، به هيچوجه به اين معني نيست كه بر برداشت آن تاثيري نميگذارد. در عكاسي سه عامل نقشآفرين است: عكاس، موضوع و بيننده يا مخاطب. اين سه عامل مهم در هماهنگي با يكديگر عمل كرده و هر كدام قدرت ديگري را ميرساند. اعتقاد به اينكه يكي بر ديگري تاثير نميگذارد، انكار اتحاد ذاتي است كه آنها را به هم پيوند ميدهد.
شايد بزرگترين مشكل با مفهوم بازتوليد وفادار واقعيت اين باشد كه براساس آنچه ميخواهيم منتقل كنيم، يا آنچه مجاز به گفتن هستيم و در بدترين حالت، آنچه مجبور به بيانش هستيم، (چه خوب و چه بد) دستكاري و هدايت صورت ميپذيرد.
مردم عامل سوم نقشآفرين در عكاسي هستند. گيرنده نهايي يك تصوير و مصرفكننده آن كه براساس عكسي كه ميبيند تفسير و پاسخ ميدهد. البته عكس، حائل ميان عكاسان و بينندگان ميشود و ممكن است اين دو ارتباط مستقيمي در اين رابطه نداشته باشند. با اين حال، يك عكاس بخشي از جامعه است و سعي ميكند آن را معنا كند. در اين لحظه است كه سوژه سعي ميكند تا حدي كنترل تصويري را كه از آنها گرفته ميشود، به دست آورد.
شايد در اينكه چه كسي هستيم و چه چيزي را فرافكني ميكنيم، اختلاف زيادي وجود داشته باشد. براي بسياري از چهرههاي عمومي، قرار دادن ماسك اغلب بخشي از كار است تا به يك شخصيت تبديل شوند. در طول تاريخ، ما شاهد تلاشهاي بيهودهاي ازسوي قدرتمندان براي كنترل تصوير خود بودهايم. در روزگار جديد ارزاني و جهاني بودن تصاوير، تاثيري قدرتمند، اما بيصدا، بر ايدهها و احساسات نسلهاي كنوني و آينده دارد.
با ظهور عكاسي، پرتره نخستين ژانري بود كه شكوفا شد. سوژه عكاسي پرتره، انسان است. صورت انسان با شمايلي به ظاهر واحد، ميتواند بازنمايي از درون بسيار متكثر انسانها باشد. به شكل معمول بيرون يك انسان نمايي از درون شاد يا غمگين، ترسيده يا خشمگين و... است. در ساخت يك پرتره نميتوان عمل عكاسي را از نيت آن جدا كرد.
به عنوان مثال، مطالعه كار استوديوي مشهور لوترودت (Lutterodt Studio) كه در دهه 1870 در ساحل طلايي (غنا كنوني) فعاليت ميكرد، از اين نظر مهم است كه كارمندان آن به عنوان عكاسان دورهگرد در امتداد سواحل غرب آفريقا زندگي متنوع ساحلي را فارغ از كليشههاي ايجاد شده توسط سفيدپوستان به تصوير ميكشيدند. ما ميتوانيم آنچه را كه از بيرون طرح ميكنيم انتخاب كنيم، اما در واقعيت، ما ماشينهاي پيچيدهاي از احساسات عميقتر هستيم. نميتوان به سادگي از تصوير دوبعدي يك فرد، ادعا كرد كه يك درك محيطي و عميق از آن داريم.
با اين همه، براي بشر ديدن يعني باور كردن. بهكارگيري مزيت اين باور و ويژگي اصلي عكاسي: «بازنمايي واقعيت»، به عكاسي پرتره اجازه داده است (و هنوز هم به آن اجازه ميدهد) يك رسانه روان باشد كه به خوبي نيازهاي مختلف را برآورده ميكند.
در آغاز دهه 1900، برخي عكاسان وظيفه ثبت شرايط زندگي مردم را داشتند. پرترههاي قدرتمندي كه از آثار آنها نمايان شده است گواهي بر شكوفايي و قدرت عكاسي به عنوان وسيلهاي براي تغيير است. دوروتيا لانگ، عكاس امريكايي، از سوي اداره امنيت مزرعه مامور شد تا وضعيت اسفناك كشاورزان امريكايي در طول ركود بزرگ را ثبت كند. پرتره نمادين او از مادر مهاجر به نماد بحران آن سالها تبديل شده است. فلورانس اونز تامپسون، زني كه در اين عكس به تصوير كشيده شده است، تنها با 32 سال سن هفت فرزند داشت كه بايد شكم آنها را سير ميكرد. در بيان دوروتيا لانگ ما ميتوانيم بار عاطفي طاقتفرسا را ببينيم و در يك لحظه همزيستي، درد او را احساس ميكنيم.
اگر هدف ما در پرتره اين است كه بهتر بفهميم چه كسي مقابل ماست؛ براي دستيابي به آن، عكاس هميشه نيروي اول است. عكاسان هنوز هم نيروي اصلي پشت يك تصوير هستند. صراحت خاصي در پرتره نگاري وجود دارد ولي درنهايت، بيننده آنچه را كه او ميخواهد خواهد ديد.
با اين حال عكاسي پديدهاي است كه به شما يادآوري ميكند تا آن زمان چه چيزي را پشت سر گذاشتهايد. اين ويژگي ميتواند هم شخصي و هم اجتماعي باشد. البته شايد مزاياي بالقوه اجتماعي عكاسي بيشتر باشد. عكاسي ميتواند به يك زمينه مشترك تبديل شود كه جرقه مكالمات، ايجاد ارتباط و درنهايت حمايت براي مبارزه با تنهايي و نيل به يك هدف مشترك باشد. عمل عكس گرفتن ميتواند گروه را درگير كند و آنها را به تمركز بيشتر روي آن لحظه سوق دهد. ارتباط بين عكاسي و تعامل بسيار قوي است. عكاسي يك فعل شناختي بسيار قوي است كه گاهي دريافت ما را از واقعيت بسيار بيش از خود واقعيت بالا ميبرد.
در شكل غيرحرفهاي و عمومي آن هم گرفتن عكس و به اشتراكگذاري آنها در يك جامعه، مانند يك گروه رسانههاي اجتماعي، ميتواند به شما كمك كند با افراد جديدي با همان علايق آشنا شويد، مراقبت از خود و ديگران را ارتقا دهيد و نهايتا موجب بهزيستي و افزايش رفاه عمومي باشيد. عكاسي يك نمايش فيزيكي و يك يادآوري است كه ميتواند شما را در مواقع ضروري برپا كند.