درگذشت كنستانتين دوم
آخرين پادشاه يونان
محمود فاضلي
كنستانتين دوم آخرين پادشاه يونان در 83سالگي درگذشت. وي در اوايل ماه جاري هنگام حضور در خانه خود در آتن دچار سكته مغزي شد و در بخش مراقبتهاي ويژه در يك بيمارستان خصوصي آتن بستري شد و پزشكان وضعيت وي را وخيم اعلام كردند. چند تن از اعضاي نزديك خانواده او به يونان بازگشتند تا در كنار او باشند. پادشاه سابق در سالهاي اخير از مشكلات سلامتي جدي ازجمله سكته قلبي، عفونت كوويد-19 در ژانويه 2022 و مشكلات ريوي رنج ميبرد. كنستانتين دوم، متولد 2 ژوئن 1940 در آتن، پسر پل اول پادشاه يونان و اشرافزاده آلماني و همچنين پرنسس فردريكا از هانوفر بود. از آنجايي كه خانوادهاش در طول جنگ جهاني دوم تبعيد شدند، او سالهاي كودكي خود را در مصر و آفريقاي جنوبي گذراند و در سال 1946 در جريان جنگ داخلي يونان بههمراه خانوادهاش به يونان بازگشت. با درگذشت پادشاه جرج دوم در 1947 پدر كنستانتين پادشاه جديد شد و كنستانتين را وليعهد خود كرد. كنستانتين پس از مرگ پدرش در سال 1964 وارث تاج و تخت وي شد. جواني 23ساله كه فاقد هرگونه تجربه سياسي بود. هنگامي كه كنستانتين دوم بهمدت سه سال بر تخت پادشاهي نشسته بود و پس از استعفاي دولت وقت و عدم موفقيت در كسب اكثريت در پارلمان، انحلال آن اعلام شد و مرحله پارلماني قدرتنمايي شاهانه به شكست انجاميد، شاه خواستار انتخابات مجدد شد. دخالت كنستانتين در كودتاي نظامي جولاي 1965 براي به دست گرفتن كامل قدرت در يونان، سبب ناآرامي و آشوب در يونان شد كه با كودتاي 21 آوريل 1967 توسط گروهي از سرهنگان، به اوج خود رسيد. بدينترتيب از 24 آوريل يعني سه روز پس از كودتا، يونانيها خود را بيپناه و تنها در مقابل كودتايي يافتند كه نه ميدانستند سرنخ آن در دست كيست، نه از ابعاد و دامنه آن خبر داشتند اما همه در آن زمان، برنامهريزي كودتا را كار دستهجمعي دربار، راستهاي سنتي، نيروهاي نظامي و امريكاييها (بهويژه سازمان سيا) ميخواندند. در 13 دسامبر 1967، كنستانتين بهدليل كودتاي نظامي مجبور به فرار از كشور شد اما همچنان تا اول ژوئن 1973 به عنوان رييس دولت در تبعيد باقي ماند تا اينكه، دولت نظامي يونان با تخطي از قانون اساسي و بدون برگزاري رفراندوم رسمي حكومت پادشاهي را منحل و اعلام «جمهوري» كرد. صدور دو فرمان پادشاه كه آزاديهاي مدني در اين كشور را محدود ميكرد، از اقدامات ضدمردمي پادشاه محسوب ميشود. در 8 دسامبر 1974 با سقوط دولت نظامي در يونان همهپرسي برگزار و 69 درصد رايدهندگان طرفدار جمهوري بودند. پادشاه اجبارا نتايج همهپرسي را پذيرفت. كنستانتين كه به عنوان پادشاه تبعيدي در انگليس بهسر ميبرد، آرزو داشت به سرزمين مادري خود بازگردد. خواستهاي كه پس از سال 1967 مورد قبول هيچيك از دولتهاي يونان با گرايشهاي مختلف سياسي قرار نگرفت كه البته هميشه با اعتراض او روبهرو بود. او همچنين خواستار بازگرداندن اموال خود و پدرش بود كه تا زمان مرگش با مخالفت دولتهاي يونان روبهرو بود. وي هرچند در سالهاي اخير چندين بار به يونان سفر كرد، اما بنا به تصميم دولت يونان مجبور بود با گذرنامه يك كشور اروپايي و با نام جديد «كنستانتين ديگارسيا» به وطن اصلياش سفر كند. او بارها بازگشت به كشورش را به عنوان اصليترين روياي سياسي خود عنوان كرد. او اعتقاد داشت: «براي هيچ يوناني توهيني بزرگتر از اين نيست كه به او بگويند تو يوناني نيستي.» مصادره اموال او و خانوادهاش در يونان بارها با اعتراض او روبهرو بود و موجب شكايت رسمي نامبرده به دادگاه حقوقبشر اروپا شد. او معتقد بود اگر گذرنامه يوناني او ، همچنين مشكل خانه مسكونياش حل شود، همين فردا به يونان بازميگردد. پادشاه سابق البته بهكارگيري اصطلاح پادشاه سابق را رد ميكرد و معتقد بود: «براي بازگشت من، مردم تصميم خواهند گرفت!» وي راهكار اين بازگشت را برگزاري «همهپرسي سالم» ميدانست.كنستانتين بهرغم دور بودن از كشورش يكي از چهرههاي سياسي جنجالبرانگيز سالهاي اخير بود. برخورد تند تعدادي از شخصيتهاي سياسي و فرهنگي يونان در مخالفت با بازگشت او به يونان بارها اين موضوع را در صدر اخبار داخلي قرار داد. پادشاه سابق در 24 دسامبر 2004 و بهدنبال موافقت استفانوپولوس رييسجمهوري سابق يونان از كاخ رياستجمهوري كه در آنجا بزرگ شده است، بازديد كرد و آن را به فرزندان خود نشان داد. اقدامي كه البته با مخالفت حزب كمونيست يونان روبهرو بود. درحالي كه اكثريت مردم يونان دوره زمامداري شاه سابق را دوران سياه ديكتاتوري مينامند، اما گروه قابلتوجهي از مردم اين كشور نيز از اين دوره به نيكي ياد ميكنند! پادشاه سابق يونان داراي ارتباط بسيار خوبي با ساير خانوادههاي سلطنتي در جهان بهويژه با پادشاه انگليس و اسپانيا بود. كنستانتين پيش از پيروزي انقلاب اسلامي ايران بارها به تهران سفر داشت و يكي از دوستان نزديك و خانوادگي محمدرضا پهلوي بود و در مدت حضور شاه در مصر در تماس دايمي تلفني با شاه بود و در مراسم تشييع جنازه شاه در مصر حضور داشت. او در اين مدت ارتباط خود را با خانواده پهلوي حفظ كرد و همسر و پسرش در مراسم خاكسپاري آخرين فرزند محمدرضا شاه شركت داشتند. كمكهاي دربار ايران به «كنستانتين» درحالي انجام ميگرفت كه اسدالله علم وزير دربار در خاطراتش از پادشاه يونان چنين ياد ميكند: «كنستانتين مهمان هميشگي ماست و از هواپيماي اختصاصي شاه طوري استفاده ميكند مثل اينكه مال خودش است.» اعلم به شاه توصيه ميكند: «مهماننوازي خود را محدود كنيد. او مفتخوري بيش نيست.» اسدالله علم، كنستانتين در دوران تبعيد 40ساله خود عمدتا در بريتانيا زندگي ميكرد، اما او و ساير اعضاي خانواده سلطنتي طي سالهاي گذشته براي اقامت دايم به يونان بازگشتند و ويلايي در شبهجزيره پلوپونز خريداري و تا پايان عمر در آنجا زندگي ميكردند.