• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۳ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5402 -
  • ۱۴۰۱ يکشنبه ۲۵ دي

روزي كه 30 هزار نفر به خاطر يك مسابقه جان خود را از دست دادند

شورش نيكا؛ ورزش در سياست و هوليگانسيم در سال 532 ميلادي!

علي ولي‌اللهي

تصور عمومي بر اين است كه فرهنگ هواداري از تيم‌هاي ورزشي و مخصوصا فوتبال متعلق به تاريخ معاصر است. اكثر مردم و حتي پژوهشگران مي‌گويند پديده‌هاي رايج دنياي ورزش نظير افراطي‌گري، هوليگانيسم، استفاده سياستمداران از ورزش‌هاي محبوب، درگير شدن سياست و ورزش بعد از شكل‌گيري ورزش حرفه‌اي به وجود آمده‌اند. با اين حال نگاهي به روايت‌هاي تاريخي نشان مي‌دهد ريشه چنين چيزهايي به زمان‌هاي بسيار دور برمي‌گردد. آن‌قدر دور كه كسي تصورش را نمي‌كند؛ به دست‌كم ۱۷ قرن پيش! در سال ۵۳۲ ميلادي و در چنين روزهايي (۲۴ و ۲۵ دي) يك مسابقه ارابه‌راني كه آن زمان محبوب‌ترين ورزش در ميان روميان به حساب مي‌آمد در قسطنطنيه پايتخت روم شرقي برگزار شد. اين مسابقه بين دو تيم آبي‌ها و سبزها نمادهاي اين رشته ورزشي انجام شد. مسابقه‌اي كه تبعات باور نكردني به‌جا گذاشت و درنهايت با شكل‌دهي شورشي به نام «نيكا» به كشته شدن ۳۰ هزار نفر و يكي از بزرگ‌ترين جنگ‌هاي تاريخ ميان ايران و روم منجر شد. جالب است بدانيد تمام اصطلاحات امروزي دنياي هواداري فوتبال حتي كلمه «تيم حكومتي» به معناي تيمي كه سياستمداران طرفدار آن هستند و براي پيروزي‌اش تلاش مي‌كنند در مقابل «تيم مردمي» كه امروز در ايران هم بسيار زياد بين طرفداران سرخابي به گوش مي‌رسد، وجود داشت! شورش‌هاي موسوم به نيكا در سال ۵۳۲ در قسطنطنيه از يك مسابقه ارابه‌راني آغاز شد. ورزشي كه به مدت هزار سال نقش كليدي در جهان باستان داشت. در بين اين سال‌ها دوران باشكوه اين رشته ورزشي در سيرك ماكسيموس رم به هيپودروم در قسطنطنيه منتقل شد. طرفداران ارابه‌راني بسيار متعصب بودند. جمع شدن مردم در ورزشگاه براي تشويق تيم خود تنها بخشي از اين علاقه بود. كالاهاي زيادي مانند مجسمه‌هاي ارابه‌سواران بسيار محبوب بود. لوح‌هايي كه روي آن طرفداران از خدا مي‌خواستند تيم مورد علاقه‌شان برنده شود و تيم حريف ويران در كاوش‌هاي باستان‌شناسي كشف شده است. ارابه‌سواران مانند فوتباليست‌هاي امروزي درآمدي داشتند كه نسبت به ساير ورزشكاران و حرفه‌هاي ديگر قابل قياس نبود. به همين دليل بود كه يوونال شاعر سرشناس آن دوران نوشت: «مردم تنها به دو چيز مشتاقانه اميدوارند: نان و سيرك» محبوبيت ارابه‌سواري به قدري شديد بود كه امپراتورها هميشه در تلاش بودند تا از علاقه مردم به اين رشته ورزشي به نفع خود استفاده كنند. همان‌طور كه ژوستينين در سال ۵۳۲ اقدام به اين كار كرد و البته نتايج فاجعه‌باري به بار آورد.  در قرن پنجم و زماني كه قسطنطنيه رداي روم را به خود گرفت باندهايي درون گروه‌هاي هواداري شكل گرفتند كه شبيه اولتراهاي فوتبال بودند. در زمان امپراتور آناستاسيوس چندين شورش برجسته رخ داد. تلفات چند درگيري از ميان اين شورش‌ها قابل توجه بودند، تنها در يك مورد كه هواداران تيم آبي‌ها در كمين طرفداران تيم سبزها در سال ۵۰۱ نشستند ۳۰۰۰ نفر در درگيري كشته شدند! پتانسيل اين گروه‌هاي سازمان يافته آنها را به نيرويي تبديل كرد كه مي‌شد روي آن حساب گشود. در آن زمان مردم مجبور بودند كه بين اين دو تيم يكي را انتخاب كنند. خود ژوستينين طرفدار آبي‌ها بود درحالي كه تئودوسيوس دوم امپراتور گذشته از سبزها طرفداري مي‌كرد. آناستاسيوس كه پيش از اين دو بر تخت فرمانروايي تكيه زده بود سعي داشت بي‌طرف بماند براي همين به طرفداري از تيم سوم شهر كه كمتر محبوب بود يعني قرمزها پرداخت! به واسطه چنين وضعيتي بود كه در سياست بيزانس استفاده از اين نيروها در سياست مورد بحث قرار گرفت. مخصوصا اينكه بسياري از سياستمداران طرفداران يكي از اين دو تيم بودند و امپراتورها نيز در دوره‌هاي مختلف به طرفداراي از يكي از اين دو تيم مبادرت مي‌كردند.  طرفداري امپراتور از آبي‌ها به آنها اجازه مي‌داد كه خودشان را برتر از ديگران بدانند. برخي از تاريخ‌نويسان جنايت‌هاي عجيبي به آبي‌ها نسبت داده‌اند و نوشته‌اند كه مقامات هيچ كاري براري مجازات حاميان خشن آبي‌ها در نظر نمي‌گرفتند. با اين حال در سده‌هاي بعد مشخص شد كه اين اتهامات براي بيشتر زير سوال بردن سياست‌هاي ژوستينين بوده و شايد تنها پوئن مثبت آبي‌ها اين بود كه مي‌توانستند صداي خود را بيشتر به گوش مقامات برسانند، چرا‌كه بيشتر مناصب آن دوره دراختيار آبي‌ها بود. يكي از تاريخ‌نويسان در اين زمينه ذكر كرده: «اينكه ژوستينين تيم مورد علاقه‌اش را واضح اعلام مي‌كرد، احتمالا آبي‌ها را جسور كرد. نه در حدي كه آن‌طور كه پروكوپيوس مي‌گويد، نظم اجتماعي را با عياشي و جنايت به‌هم بريزند، بلكه احتمالا تا حدي كه احساس مي‌كردند حق دارند شكايت‌هاي خود را نزد امپراتور ببرند.»بنابراين هنگامي كه هواداران آبي از امپراتور خواستند دو محكومي كه در شب ۱۰ ژانويه سال ۵۳۲ از طناب ‌دار فرار كنند را ببخشد مطمئن بودند كه پاسخ خواهند شنيد. داستان اين بود كه در سال ۵۳۱ و در جريان يكي از شورش‌هاي بعد از مسابقه كه امري عادي بود هفت نفر از اعضاي آبي‌ها و سبزها به علت قتل عمد محكوم شدند. حكم آنها چوبه‌ دار بود. با اين حال در ۱۰ ژانويه ۵۳۲ دو نفر از آنها فرار كردند. امپراتور در آن زمان مشغول مذاكره صلح با ساسانيان بود كه شنيد هواداران خشمگين درخواست عفو اين دو نفر را دارند. امپراتور براي آرام كردن اوضاع دستور داد يك مسابقه بين دو تيم ترتيب داده شود و مجرمان هم به جاي اعدام راهي زندان شوند. او نمي‌دانست كه با اين تصميم چه اتفاقات هولناكي در انتظارش خواهد بود. در تاريخ ۱۴ ژانويه (ديروز) جمعيتي بالغ بر ۱۰۰ هزار نفر كه براي تماشاي مسابقه جمع شده بودند براي آزادي اين دو محكوم در اتحادي بي‌نظير فرياد زدند. نيكا كه در زبان يوناني به معناي الزام براي پيروزي است تبديل به شعار آنها شد. در همان مسابقه تيم آبي برنده شد ولي تماشاچيان سبز اعتقاد داشتند كه داوران عمدا تيم آبي را برنده كردند تا امپراتور را خوشحال كنند!تماشاچيان عصباني از ورزشگاه خارج شدند و به سمت مركز شهر رفتند و ساختمان‌هاي دولتي را به آتش كشيدند و دو زنداني را آزاد كردند. آنها شورشي را به راه انداختند كه در تاريخ به شورش نيكا مشهور شد. ژوستينين با خوش‌بيني احمقانه‌اي اعلام كرد يك مسابقه ديگر بين دو تيم ترتيب داده شود تا شايد با درگير شدن مردم به مسابقه، مساله حل شود اما شورشيان كه ضعف امپراتور را ديده بودند كل هيپودروم را به آتش كشيدند و خواسته‌هاي جديدي را مطرح كردند از جمله بركناري سه مقام اصلي در دولت بود. اين سه فرماندهاني بودند كه در جنگ با ايران شكست خورده بودند. با ادامه ناآرامي‌ها امپراتور با خواسته آنها موافقت كرد. كوتاه آمدن امپراتور كار را براي او سخت كرد و شورشيان بي‌مهابا نيمي از شهر را به تصرف خود درآوردند و تبديل به ويرانه كردند. در اين نقطه بود كه برخي از سناتورها كه از اقدامات ژوستينين مخصوصا در قبول وضع ماليات سنگين براي پرداخت باج سالانه به شاهنشاهي ايران ناخرسند بودند از شورش‌ها حمايت كردند. درنهايت شورشيان خواسته اصلي خود را مطرح كردند: آنها درخواست كردند امپراتور بركنار شده و هيپاتيوس برادرزاده امپراتور قبلي آناستاسيوس يكم به تخت پادشاهي بنشيند. درحالي كه همه‌ چيز براي فروپاشي امپراتوري ژوستينين آماده بود و او قصد داشت كشور را ترك كند تئودورا همسر امپراتور كه خودش طرفدار آبي‌ها بود و مشاورانش او را از انجام اين كار بازداشتند، آنها امپراتور را به يك دژ نظامي بردند و نقشه‌اي كشيدند. ناآرامي‌ها پايان يافته بود و همه آماده تاج‌گذاري هيپاتيوس بودند، اما نارسس خواجه ژوستينين با يك كيسه پر از سكه طلا سراغ آبي‌ها رفت و به آنها گفت امپراتور هميشه طرفدار شما بوده درحالي كه امپراتور جديد طرفدار سبزهاست. او به اين وسيله و با دادن سكه‌هاي طلا طرفداران آبي‌ها را از شورشي‌ها جدا كرد و در سمت مقابل ارتش ژوستينين به سبزها حمله و آنها را قتل عام كرد. ژوستينين دستور داد سر هيپاتيوس نيز از بدن جدا شود. در اين قتل عام ۳۰ هزار نفر كشته شدند و پس از آن امپراتور اقدام به بازسازي شهر گرفت. 

اما اين پايان كار نبود. روم شرقي به دليل درگير شدن در شورش نيكا و صرف تمام بودجه مملكت براي بازسازي شهر نتوانست خراج سالانه خود را به شاهنشاهي ايران پرداخت كند و درنهايت ارتش ايران با دستور خسروانوشيروان از چند ناحيه قلمروي روم شرقي را مورد حمله قرار داد. ارتش ايران موفق به اشغال برخي مناطق روم شرقي ازجمله حلب، انتاكيه، دارا و لازيكا در گرجستان امروزي شد. در نبرد لازيكا ۳۰ هزار رومي كشته شدند. 
نقش برجسته يك مسابقه ارابه‌راني در بروز شورشي كه چند ده هزار كشته مستقيم و غيرمستقيم به‌جا گذاشت يكي از خواندني‌ترين وقايع تاريخي است. ژوستينين كه در ميانه شورش‌ها تا لحظه فروپاشي هم پيش رفت بعد از تسلط بر اوضاع جايگاه خود را از قبل هم مستحكم‌تر كرد و توانست سرزمين‌هاي ازدست رفته را نيز در شمال ايتاليا و آفريقا بازپس گيرد. او كليساي ژوستينيان را بازسازي كرد كه همچنان با شكوه باقي مانده است. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون