خرید سهام سرخابیها توجیه اقتصادی ندارد
واعظ آشتیانی به « اعتماد» میگوید: دولت اگر 20 درصد هم سهام داشته باشد
باز اعمال مدیریت میکند
سامان زماني
در ادامه قدمهاي واگذاري باشگاههاي استقلال و پرسپوليس، قرار است 51درصد سهام اين دو باشگاه به صورت بلوكي واگذار شود تا عملا سهم دولت در دو باشگاه پرطرفدار پايتخت به زير 50درصد برسد. نكته مهم ماجرا اينجاست كه با واگذاري بيش از 50درصد سهام اين دو باشگاه به بخش خصوصي، آيا منابع درآمدزايي قانوني براي آنها پيشبيني شده يا با ادامه اين روند سرنوشت باشگاههاي خصوصي ديگر در انتظار سرخآبيها خواهد بود؟
يكي از مهمترين راههاي درآمدزايي باشگاهها در دنياي فوتبال بحث حق پخش تلويزيوني است. سالهاي سال است كه متوليان فوتبال فرياد ميزنند كه صداوسيما براي پخش مسابقات فوتبال بايد حق پخش تلويزيوني پرداخت كند اما صداوسيما ميگويد كه اين سازمان بودجه دولتي دارد و بنابراين نميتواند قانونا براي پخش فوتبال حق پخش بپردازد. با اين حال در سه سال اخير از سوي مجلس، وزارت ورزش و جوانان و سازمان صداوسيماي جمهوري اسلامي ايران مكلف بوده و هستند درآمدهاي تبليغاتي ناشي از پخش مسابقات ورزشي كه به ترتيب معادل ۵۰، ۱۵۰ و ۳۱۵ ميليارد تومان و در مجموع معادل ۵۱۵ ميليارد تومان است را به حساب خزانهداري واريز كنند و هر كدام سهم خود را برداشت كنند. سهم وزارت ورزش در اين رابطه طي سالهاي مذكور ۱۵، ۴۵ و ۹۴.۵ ميليارد تومان و سهم سازمان صداوسيما نيز معادل ۳۵، ۱۰۵ و ۲۲۰.۵ ميليارد تومان بوده است. در اين بين اما در لايحه سال ۱۴۰۲ كه توسط دولت سيزدهم به مجلس شوراي اسلامي ارايه شد، «حق پخش مسابقات ورزشي داخلي» معادل ۲۴۳ ميليارد تومان برآورد شده و هيچگونه جزييات بيشتري در اين رابطه اعلام نشده است.
درباره اين موضوع و مباحث اقتصادي باشگاههاي فوتبال با اميرضا واعظ آشتياني به صحبت نشستيم تا نظرات مديرعامل سابق استقلال و يكي از كارشناسان اقتصادي را در اين زمينه جويا شويم.
آشتياني در ابتداي صحبتهاي خود گفت: ابتدا بايد نكتهاي بگوييم و آنهم اين است كه ورزش ايران توجيه اقتصادي ندارد چون ورزش حرفهاي ايران گران است. ورزش ايران نسبت به ظرفيتي كه دارد گران است. اين موضوع هم در واليبال و هم بسكتبال و هم فوتبال وجود دارد. در فوتبال 16 تيم ليگ برتري وجود دارد كه 13 تيم خصولتي هستند كه پشتشان به كوه پول وصل است. صنعتيها يكطرف و دو باشگاه استقلال و پرسپوليس هم همينطور هستند. در اين بين بخش خصوصي توان رقابت را با بخش صنعتي ندارد. الان ليگ ما از ليگ كشورهايي همچون پاراگوئه، اروگوئه، برزيل و آرژانتين گرانتر است. جالب اينجاست آرژانتين قهرمان جهان ميشود اما ليگش از ما ارزانتر است، چون آنها به دنبال تربيت بازيكن براي ترانسفر هستند تا براي كشورشان ارزآوري كنند. اين بازيكنان وقتي به كشورهاي خارجي ميروند دانش بيشتري كسب ميكنند و باعث قوي شدن تيم ملي كشورشان ميشوند. ليگ اين كشورها از نظر رقم خيلي ارزانتر از كشور ما هستند. ما با چنين شرايطي در ورزش و فوتبال روبهرو هستيم. با اين همه هزينه كسي براي فوتبال سرمايهگذاري نميكند. همين سه تيمي كه در ليگ برتر حضور دارند با چالشهاي بسيار مهمي روبهرو هستند ، اصلا توان رقابت ندارند.
آشتياني در بخش ديگري از صحبتهاي خود درباره واگذاري 51درصد سهام استقلال و پرسپوليس هم گفت: فرض كنيد سهام اين دو باشگاه را واگذار كنند اما اين بخش خصوصي قطعا متفرق است چون صاحب يك بلوك كامل 51درصدي نيست. دولت اگر 20درصد هم سهام داشته باشد باز هم اعمال مديريت ميكند. البته اينكه دولت فقط 49درصد سهام داشته باشد تنها حسنش اين است كه به AFC اعلام كنيم كه اين دو باشگاه متعلق به بخش خصوصي هستند و ديگر دولتي نيستند.
او با بيان اينكه خريد سهام استقلال و پرسپوليس توجيه اقتصادي ندارد، گفت: در همين واليبال و كشتي نگاه كنيد بخش خصوصي سرمايهگذاري كردند اما بعد از دو فصل رفتند. تا زماني كه توجيه اقتصادي فراهم نشود و ارزانسازي در ورزش حرفهاي انجام نشود، حضور در ورزش هيچ توجيهي ندارد. در بودجه سال 1402 پيشبيني شده كه 243 ميليارد تومان بابت حق پخش تلويزيوني پرداخت شود. شما فكر ميكنيد معادل اين پول كه در بودجه پيشبيني شده چه اتفاقي رخ ميدهد؟ سال آينده معادل همين پول هزينههاي ليگ ما بيشتر ميشود. وقتي اطلاعات و سواد محدود باشد قياسهاي درستي نخواهيم داشت. هرچه پول بيشتري در فوتبال گران ما ريخته شود، هزينهها افزايش پيدا ميكند. درآمدها افزايش پيدا نميكند. فرض كنيد بگوييد سال آينده از اين پول حق پخش تلويزيوني 30 ميليارد به استقلال و 30 ميليارد به پرسپوليس برسد. شما فكر ميكنيد چه اتفاقي رخ ميدهد؟ دو برابر اين پول گراني در فوتبال ايجاد ميشود. علت هم اين است كه مديران كارآمد در فوتبال وجود ندارند. شما با افراد سنتي و آماتور ميخواهيد كار حرفهاي كنيد كه اين نميشود. عمري اين افراد پول خرج كردند حالا چطور ميخواهند درآمد كسب كنند؟ فرض كنيد كل بودجه مملكت را به فوتبال بدهند؟ مطمئن باشيد يك ريال درآمدزايي نخواهد بود و مديران فقط خرج ميكنند. اين مديران هنر درآمدزايي ندارند. تنها هنري كه دارند اين است كه با اسپانسر قرارداد ببندند و بيشتر از اين بضاعت ندارند. كار بزرگ اقتصادي در فوتبال افراد كارآمد و تحصيلكرده و باتجربه در اين حوزه ميخواهد. مدير باتجربه ما فقط تجربه هزينه كردن دارد. اين مديران فقط تجربه رفتار پوپوليستي دارند تا فضا را ملتهب كنند. همين الان رييس فدراسيون فوتبال سه دوره جامجهاني را ديده است، چه درآمدي داشته اشت؟ جز اين است كه به ويلموتس پول پرداخت كردند؟ همه فوتبال ما شبيه هم است. اتفاق جديد ميبينيد؟
واعظ آشتياني در ادامه درباره اينكه پيشنهادش براي حل موضوع حق پخش تلويزيوني چيست، گفت: وقتي بحث حق پخش تلويزيوني ميكنيد يعني مردم جامعه هدف كه ميخواهد فوتبال يا واليبال يا بسكتبال ببيند به لحاظ فرهنگي باور داشته باشد كه بايد هزينه كند. آيا در كشور ما كه چندين كانال تلويزيوني در حوزههاي مختلف دارد و براي ورزش هم شبكه اختصاصي دارد و از طرفي چند موج راديويي هم كار ميكند و حكومت هزينه پرداخت ميكند كه مردم مجاني ببينند، مردم حاضر هستند ديگر مجاني تماشا نكنند؟ آيا مردم حاضر هستند كه براي تماشاي فوتبال پول پرداخت كنند؟ آيا در اروپا كه صحبت از پرداخت حق پخش در آنجا ميشود مردم مجاني فوتبال تماشا ميكنند؟ در اروپا مردم بايد پول بدهند تا بتوانند فوتبال ببينند.
او درباره اينكه گفته ميشود در ايران تبليغات تلويزيوني زياد است و صداوسيما از پخش فوتبال و برنامههاي توليدي مرتبط با فوتبال درآمد دارد هم گفت: تبليغات در شبكههاي خارجي كه فوتبال پخش ميكنند هم پخش ميشود. يعني هم پول ميگيرند و هم تبليغات پخش ميكنند. اين تعبير درستي نيست كه ميگويند صداوسيما تبليغ پخش ميكند و بايد پول پرداخت كند. آيا ورزش ما حرفهاي است؟ فقط براي هزينه كردن ورزش ما حرفهاي است.
وي در پاسخ به اين سوال كه اگر در ايران شبكه خصوصي فعاليت كند و با پرداخت حق پخش فوتبال پخش كند، آيا كسي براي تماشاي فوتبال پول پرداخت ميكند يا خير، گفت: وقتي ميگويم فرهنگ هزينهكرد براي تماشاي ورزش در دنيا تبديل به يك باور شده براي همين است. آيا فكر ميكنيد مردم ما اين آمادگي را دارند كه پول پرداخت كنند؟ من از صداوسيما دفاع نميكنم اما وقتي حرف منطقي زده ميشود بايد منطقي نگاه كرد. صداوسيما رشتههاي مختلف را پخش ميكند و هيچ پولي از اين رشتهها نميگيرد اما برايشان ايجاد درآمدزايي ميكند. مگر يادتان رفته كه چند سال قبل وقتي دوربينهاي صداوسيما را راه ندادند، درباره تبليغات محيطي متضرر شدند. اگر قرار است صداوسيما مسابقات را پخش كند و پول بدهد، ميگويد پس من هم در تبليغات دور زمين سهيم هستم.
او در ادامه با بيان اينكه تامين 70درصد درآمد باشگاه از حق پخش دروغ است، گفت: طبق آماري كه من دارم به صورت متوسط 35درصد درآمد باشگاهها از حق پخش است.
او تصريح كرد: شما يك كارخانه همراه با تكنولوژي داشته باشيد؛ تا نيروي انساني آموزش ديده نداشته باشيد نميتوانيد كارخانه را بچرخانيد. فرض كنيد ما همه امكانات را مهيا كرديم تا فوتبالي حرفهاي داشته باشيم اما آيا در فوتبال مديراني حرفهاي داريد؟ در ليگ ما يك هفته شده كه مسابقهاي بدون حاشيه و دردسر برگزار شود؟ اين نشان ميدهد مديران فوتبال ما اين كاره نيستند. افرادي كه فوتبال را اداره ميكنند تجربه ندارند. آنها مديران حرفهاي نيستند. در فوتبال روز دنيا چهارراه درآمدزايي است. بليتفروشي، كپيرايت، اسپانسري و پخش تلويزيوني اين چهارراه است. اگر فرض كنيد حق پخش پرداخت نشود، آيا مديران ما ميتوانند از راههاي ديگر درآمد كسب كنند؟ ما در كشور قانون كپيرايت داريم چرا از آن استفاده نميشود؟ فقط ميگوييد ما قانون كپيرايت نداريم درحالي كه اين قانون 20 سال است وجود دارد. از اين قانون چه استفادهاي كرديد؟ از بليتفروشي چه درآمدي داشتيد؟ از اسپانسر لباس چه درآمدي داشتيد؟ استقلال و پرسپوليس اگر حمايت دولتي نداشتند چه شركتي براي اسپانسري آنها ميآمد؟ روي لباس تيمهاي صنعتي چه تبليغي وجود دارد؟
هنر نيست كه يك باشگاه صنعتي 600 ميليارد تومان بودجه بگيرد و خرج كند. اين 600 ميليارد را اگر براي كارگران آن كارخانه خرج كنند اوضاع توليد را بهتر ميكنند. اين به خاطر اين است كه ما نيروي انساني كارآمد نداريم. ما 6 دوره به جامجهاني صعود كردهايم چه حاصلي براي ما داشته است؟ هر دوره ميگويند ميخواهيم تجربه كسب كنيم. 6 دوره ديگر هم برويد باز هم ميخواهيد تجربه كسب كنيد.