جبر و اختيار، علت و معلول در ليگ برتر انگليس
آفسايد بودن يا نبودن گل رشفورد يك بحث الهياتي است!
سامان سعادت
يونايتد در دربي منچستر موفق شد سيتي را شكست دهد و به فاصله يك امتيازي اين تيم برسد. جنجال بزرگ بازي روي گل تساوي يونايتد شكل گرفت. اينكه گل فرناندز آفسايد بود يا نه. روزنامه انگليسي گاردين به اين موضوع از رويكردي جالب پرداخته و بحث را به مسائل الهياتي نظير جبر و اختيار ربط داده است.
به گزارش روزنامه اعتماد و به نقل از گاردين يك پاس توي عمق از كاسميرو به سمت دروازه منچسترسيتي. مدافع سيتي آكانجي به دنبال توپ ميدود. رشفورد در موقعيت آفسايد است. مهاجم توپ را تعقيب ميكند. حتي ميتوان گفت آن را اسكورت ميكند. اما چيزي در سر او در همان لحظات ميگويد شايد در موقعيت آفسايد باشد بنابراين او كنار ميكشد تا يك مهاجم ديگر اضافه شود. او برونو فرناندز است. فرناندز توپ را به تور دروازه سيتي ميدوزد. آيا اين يك گل آفسايد نبود؟ گوارديولا بعد از بازي گفت: «بازي واقعا خوب بود، ما واقعا خوب بازي كرديم. آنها در ضد حمله تيم خوبي هستند. در صحنه گل اول يونايتد، راشفورد حواس دروازهبان و مدافعان ما را پرت كرد. طبق قانوني كه من ميدانم، اين صحنه آفسايد است. در هر صورت باز هم بايد تاكيد كنم كه سيتي فوتبال خوبي بازي كرد.»
روز گذشته ليگ برتر بيانيهاي در مورد اين گل منتشر كرد. در اين بيانيه آمده است: «پرچم بالا رفت ولي هيچ لمس توپي از سوي رشفورد و هيچ تاثيري روي حركت مدافع سيتي ديده نشد. VAR نتوانست دليلي مبني بر خطاي واضح و آشكار پيدا كند، بنابراين گل قبول شد. پرچم به دليل موقعيت آفسايد رشفورد بالا رفت. او نه روي توپ و نه روي بازيكنان سيتي تاثيري نداشت.» حتي تا همين لحظه هنوز بحثهاي زيادي در مورد درست يا غلط بودن گل وجود دارد و به نظر ادامه هم خواهد داشت. اما بياييد يك بار ديگر اين موضوع را بررسي كنيم: رشفورد توپ را لمس نكرده است، اما آيا ميتوان تصور كرد او هيچ دخالتي نداشته است؟ آيا حضور او مانع از اين نشد كه مدافع سيتي ابتدا كمي به عقب برود و از توپ دور شود؟ آيا باعث نشد دروازهبان سيتي در خروج دچار ترديد شود؟ اين سوالي است كه ميتوانست يك عمر متكلمان قرون وسطايي را درگير خود كند. دانس اسكوتوس و توماس آكويناس تقريرهاي بحثبرانگيز بر آن مينوشتند و سپس رسالهها درباره تحليل موضوع به چاپ ميرسيد. كتابخانهها اين كتابها را در خود جاي ميدادند و قرنها مورد بازخواني قرار ميگرفتند. بحثهايي پيرامون اين سوال كه اگر خدا داناي كل باشد اختيار انسانها تا كجاست و تا چه مقدار ميتوانند آزاد باشند؟ اگر تفكر ما ناقص است پس آيا الهام شدن به انسانها ميتواند از اين نقص رهايي پيدا كند؟ چه چيزي ممكن است در اين فرآيند اثرگذار شود؟ با اين حال تنها چيزي كه در اولدترافورد داشتيم مكالمه كوتاهي بود بين كمكداور و داور بازي. آنها بدون استفاده از هد ست و عدم توسل به مانيتور كمك داور ويديويي تصميم نهايي را گرفتند. سپس داور بازي آخرين تكان دادن سر را انجام داد و به دايره مركزي زمين اشاره كرد. اين لحظهاي است كه ميتواند حياتي باشد. در رقابت قهرماني و در تاريخ تقابل يونايتد و سيتي. طبق قوانين موجود ممكن است تصميم اتخاذ شده درست بوده باشد، اما قانون مدرن آفسايد يك آشفتگي است. همه چيز برميگردد به موقعيت و تصميمگيري آكانجي آن هم در شرايطي مشروط. مشروط به اينكه رشفورد ميخواهد چه كاري انجام دهد. ممكن است قضاوت در مورد آفسايد با استفاده از عنوان لمس توپ آسان شود، اما اين بدان معنا نيست كه درست است.
چهار دقيقه بعد از آن گل، يونايتد موفق شد به گل دوم هم دست پيدا كند. اين شكست در حالي كه همه تصور ميكردند سيتي ميتواند برنده بازي باشد باعث شد يونايتد به يك امتيازي رقيب برسد. اين تيم نسبت به سه دربي قبل پيشرفت قابل توجهي داشت. براي اولينبار در اين حداقل يك دهه به نظر ميرسد آنها در مسير صعودي قرار دارند.
اما سيتي چطور؟ با وجود استانداردهايي كه خود اين تيم به وجود آورده برنده شدن در ۹ بازي از ۱۴ بازي اخير يك تكانه به حساب ميآيد. اما باخت در كارابائو كاپ مقابل ساوتهمپتون به طرز عجيبي بد بود. آنها اخيرا توانسته بودند اورتون را شكست دهند. يونايتد كاري كرد كه آرسنال فرصت داشته باشد بهطور كامل از سيتي سبقت بگيرد.
حداقل بهطور موقت هاله قرار گرفته دور سيتي به عنوان يك تيم توقفناپذير از بين رفته است. اين موضوع سوالاتي هم در مورد ارلينگ هالند به وجود آورده است. او در بازي با يونايتد تنها ۱۹ لمس توپ داشت. او همين است و با همين شكل تاثيرگذاري ۲۱ گل در ليگ برتر زده است. اما او مجبور به تغيير در سيستم بازي پپ شده است.
اينكه هالند مهاجم هدف است به اين معناست كه او نياز دارد توپ به سرعت براي او پخش شود تا او بتواند از دويدنهاي انفجاري خود استفاده كند. اما اين هرگز روش تيمهاي گوارديولا نبوده است. او گفته است كه ۱۵ پاس طول ميكشد تا تيمش بتواند در شرايطي ايمن به حريف حمله كند و نگذارد رقيب با يك ضد حمله خطرآفرين شود.
يونايتد در حال پيشرفت كردن است. قانون آفسايد تغيير كرده و دوباره احتياج به تغيير دارد و حتي گاهي پوچ به نظر ميرسد، اما برخي چيزها ثابت ميمانند. وقتي سيتي شكست ميخورد، شكست آنها از راههاي آشنا و ديرينه به نظر ميرسد. راههايي كه ممكن است فلاسفه قرون وسطايي نظير آكويناس و اسكاتوس هم در مورد آنها چيزهايي نوشته باشند.