ادامه از صفحه اول
ارزیابی رفتار متحدان استراتژيك ايران
معاونان اين حمله قرار دارد!!! اين رويكرد براي ايران مشكلاتي در جامعه جهاني و سازمانهاي بينالمللي همراه داشته است.
اظهارات مداخلهجويانه ميخاييل اوليانوف نماينده روسيه در سازمانهاي بينالمللي در ابتر نمودن برجام؛ جنجالآفرينيهاي لوان جاگاريان سفير طولانيالاقامه روسيه در ايران (١١ سال مدت سفارت) كه با رفتارهاي خارج از نزاكت ديپلماسي همواره احساسات ملي ايرانيان را جريحهدار و با تكرر در جشن و تجديد خاطرات اشغال ايران توسط متفقين جنگ جهاني دوم و بازسازي تصاوير تحقيرآميز تاريخي مشهور استالين؛ روزولت و چرچيل (كنفرانس تهران كه با اشغال كشور ميزبان برگزارشد) در ايوان سفارت اتحاد جماهير شوروي در خيابان سي تير تهران -٩/آذرماه/١٣٢٢ خورشيدي نمكي بر زخم كهنه ملت ايران در دوره پادشاهي رضاخان پهلوي پاشيد؛ غرور ملي فتح تهران را در سفارتخانه محل ماموريت خود جشن گرفته و به رخ ايرانيان سوگوار آن ايام آشكار ميساخت.
در نگاهي عميق به اينگونه موارد تمثيلي؛ هر كشور و ملتي در راستاي منافع ملي خود قدم بر ميدارد. آنچه ثابت و پايدار است منافع ملي است. روابط با ديگر كشورها نيز تابعي از اين اصل است. در سياستهاي منطقهاي و جهاني با تكيه بر عقلانيت و منافع ملي بايد با ديگران همياري نمود صرفنظر از نزاكتهاي ديپلماسي مرسوم حرجي در تركتازي متحدان نيست زيرا در راستاي منافع ملي خود تنظيم امور مينمايند؛ ملت بزرگ و تاريخساز ايران بايد مراقب باشد كه مقدم بر هر استراتژي منافع ملي خودي كه با تكيه بر شهروندانش رقم خواهد خورد؛ عزت صرفا در عزيز شمردن ملت خودي است كه قابل تعامل نيست.
راهحل چيست؟
آنچه اصل است منافع ملي؛ تماميت ارضي؛ حفظ هويت تاريخي؛ فرهنگ و تمدن سراسر افتخارآميز ايران است.
ايران و ايرانيان كشور و ملتي به هم تنيده و جدا ناپذير و غيرقابل گسست هستند.
افتخار ما در دورههاي مختلف تاريخي با اين عزت نفس؛ تكيه بر هويت خودي و منافع ملي بوده و در دورههايي از تاريخ پس از انقلاب از بحرانهايي مانند جنگ تحميلي از دژخيم بعث عفلقي بدون دادن امتيازي رها يافته و دفع شر نموده و با اتحاد ملي نقمتي را به فرصت تبديل كرده كه همواره ملت ايران به اين قطعه تاريخ خود به درستي ميبالد؛ هيچكسي حق كوتاهي و عدول از اين اصل ندارد و اين خاستگاهي پايدار و دايمي است كه قابل تسامح و تساهل نخواهد بود.
با تكيه بر تمام منابع انساني و آلي خود و بدون نياز به اغيار و ديگر كشورها توان عبور از بحرانهاي گذشته و پيش رو از قبيل اعتراضات داخلي كه آغازين آن از ٢٥ شهريور١٤٠١ شروع شده را داريم.
وضعيت اسفناك معيشتي مردم ايران بنابر دلايل و براهيني مستدل از سياست خارجي جداييناپذير است با رعايت سياست بيبديل و بدون جايگزين موازنه منفي در حوزه سياست خارجي در تعامل با قدرتهاي جهاني و احياي سياست مصلح بزرگ تاريخ ايران صدر اعظم شهيد ميرزا تقي خان امير كبير (اعليالله مقامه) و مرحوم دكتر محمد مصدق رهبر نهضت ملي ايران و باني ملي شدن صنعت نفت ايران پرهيز از رويكردهاي انقباضي با احياي برجام و پيوستن به FATF و دوري از هنجارشكنيهاي جامعه مقبول جهاني و مهجور نمودن سياستورزان و انديشمندان تندرو در حوزه تصميمگيري مبادلات مالي را تسهيل و قدرت مشاركت سياسي مردم در انتخابات ٤گانه را با عنصر مشروعيت بيش از 50% و عفو عمومي افزايش داده يقينا منافع ملي در تصويرسازيهاي جديد و ريلگزاري نو همراه با گشايشهاي داخلي و اقتدار ملي با خروج از بنبستهاي خودساخته و بيهوده عنكبوتي خواهد بود.
كشورداري به شيوههاي قديمي در جهان امروز ممكن نيست
تنها راهكار پيشنهادي مسوولان گرفتن گريبان مردمي است كه عمدتا به دليل افزايش بهاي انرژي خود سعي در مصرف بهينهتر و صرفهجويي دارند. واقعيت آن است كه به نسبت ميزان مصرف كه به نظر ميآيد پيشبيني دقيقي از ميزان آن وجود ندارد، زيرساختها و صنايع مرتبط ترميم و بازسازي نشدهاند. چرا ترميم و بازسازي نشدهاند؟ پاسخ اين است كه بودجه نداريم! يا اساسا جزو اولويتهاي بودجه نيست! اولويتهاي ديگر كدام است؟ نگاهي به رديفهاي بودجهاي كه دولت سيزدهم رونمايي كرده نشان ميدهد كه اولويتها كدام است؟
دولت و حاكميت توجه ندارد كه چه در بحران آب و برق و گاز و چه دارو و چه اشتغال، حرف اول را تامين محل بودجههاي مورد نظر ميزند و مثلا وقتي به آن كشاورز معترض اصفهاني كه به او ميگويد آب نيست و كشت نكن، بايد اين را هم بگويد كه چگونه معاش خود و خانوادهاش را تامين كند؟ نميشود با دنيا (نه فقط شرق) تعامل و تبادل نداشت و در عين حال تصور شود كه ميتوان اقتصاد كشور را سامان بخشيد.
وقتي ايران در جايگاه دومين كشور داراي ذخاير گازي جهان قرار دارد هيچ دليلي جز ناكارآمدي و سوء تدبير حكمراني نميتوان براي كمبود گاز مصرفي شهروندان ارايه كرد. فرصتي كه به گفته بسياري از كارشناسان دوستي يك سويه با شرق براي توسعه صنعت گاز از كشور سلب شده است و زمستان را بيش از پيش براي شهروندان سخت كرده است. راهي نيست جز آنكه در وهله اول حاكميت شكافهاي موجود و وجود ديوار قطور بياعتمادي بين خود و شهروندانش را بپذيرد و نه با اقليتي خاص، بلكه به همه شهروندان ايران از سر آشتي و گفتوگو درآيد و در قدم بعدي نيز بپذيرد كه بدون تبادل و تعامل به همه كشورهاي جهان و استفاده از ظرفيتهاي ديپلماسي نميتوان اقتصاد كشور را سامان بخشيد و كشورداري به شيوههاي قديمي در جهان امروز ممكن نيست.