نمايشگاهي در مصادره يك بيانيه
سعيد فلاحفر
علي ميرفتاح نمايشگاه كرگدن را با ستايش از اين جانور خاص آغاز كرده است. تعابيري كه در متون كهن شرقي براي كرگدن به كار رفته، شايد منبع اوليه چنين مواجههاي باشد. پس فهرستي بلند از خصوصيات اين حيوان را، از نمادشناسي تا رفتارشناسي جانوري براي خواننده رديف ميكند تا از دلايل و دلبستگيهايش بگويد. آنگاه بهانهاي براي موضوع نمايشگاهش پيدا ميكند. شخصا شباهت زيادي بين نگاه اسطورهاي و رفتارشناسي به كرگدن و كلاغ قائلم و از اين جهت باعث تعجبم نبود كه كلاغها هم با همين مقدمه دور سر كرگدنها پرواز ميكنند اما قطعا تركيب نوشتهها و آثار به اين پرسش اساسي ميرسد كه نقاشي چيست؟
آيا نقوشي كه با ابزارهاي مرسوم نقاشي به وجود بيايند، ما را با پديده هنري نقاشي روبرو خواهند كرد؟ نقاش چه ميكند تا آنچه را كه ميخواهد به مخاطب عرضه كند؟ نقش زبان واسط بين هنرمند و مخاطب در اثر هنري چه ميتواند باشد؟ آيا نقاشي ظرفيت كافي براي منظور نقاش دارد؟
هنرمند در اين نمايشگاه، موضوع نقاشي و نمايشگاهش را پيش از نمايش، تبديل به نماد كرده است. با تركيبي از يك نماد تاريخي و نمادي كه اگرچه شخصي، باورپذير و قابل تعميم به مخاطب خواهد بود. به نظر ميرسد اين ساختار همانقدر كه به مفهوم «گرافيك» نزديك ميشود، از مفهوم و دغدغههاي ذاتي نقاشي فاصله ميگيرد.
كرگدنها و كلاغها نمايههايي هستند كه با كاركردي شبيه به يك نمايه گرافيكي، بار معنايي خاصي را در تمام آثار به دوش ميكشند كه بدون ارجاع به توضيحات مكتوب هنرمند، قادر به بازتوليد مفاهيم تازه مشتركي با مخاطب نيستند. اين شيوه ثبات و قطعيت همانقدر كه در زبان پوستر ميتواند موثر باشد، فضاي نقاشي را از مراودات نقاشانه دور ميكند.
موضوع واحد آثار چنان دچار بيانيه نمايشگاه شدهاند كه تلاش براي اضافه كردن عناصر تاويلپذير، از جمله زمينههايي با خطوط روزنامه يا درختان در هم پيچيده، براي رهايي و استقلال نقاشانه آثار، راه به جايي نميبرد. حتي رديف مطمئني از پرندگان كوچكي كه بر پشت كرگدن قرار دارند، همان است كه در شرح كرگدن نوشته شده بود. تنوع حركات كه به ويژه درباره حالت پرواز و فرود كلاغ اجرا شده و حالت ثابت كرگدن در ميان درختان، با وجود همه تفاوتها، تكرار دوباره همان بيانيه هستند. نه اين تكرار به معناي جديدي منجر شده و نه تفاوتهاي ظاهري به معاني جديدي نسبت به بيانيه اشاره دارد. با اندكي بيانصافي ميتوان مدعي شد كه نمايشگاه در همان بيانيه شروع شده و در همان بيانيه هم به پايان رسيده است. بدون اينكه نيازي به يك تجربه ديداري در نمايشگاه باشد.