• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5406 -
  • ۱۴۰۱ پنج شنبه ۲۹ دي

ادامه از صفحه اول

رسانه‌هاي نوين و  جريان اصلي چالش‌ها  و  همكاري‌ها 

اما در جريان رسانه‌هاي جديد مخاطب تغيير نام داده و مفهومي تازه به عنوان فرستنده (نقش‌آفرين) را تجربه مي‌كند(1) در اين ميان خبر به صورت خام‌نويسي است يعني بدون تغيير و فقط برداشت مشاركت‌كننده(2) در اين جريان است. به عبارت ديگر ساختار خبر و خبرنويسي با چالشي جدي روبه‌رو شده و مفاهيمي نظير هرم وارونه يا تاريخي و... در خبرنويسي كمتر مورد استفاده است، چراكه فعالان رسانه‌هاي جديد با نگاه خود به «خبر» و «واقعه» مي‌نگرند و بدون هيچ ممنوعيتي ديدگاه خود را عرضه مي‌كنند. مخاطب در اصطلاح رسانه‌اي با برداشت خود خبر را طراحي مي‌كند حتي فقط يك عكس يا فيلم كوتاه براي او مفهوم خبر را در بر دارد. در اين ميان مساله اعتماد در رسانه‌هاي نوين و جريان اصلي موضوعي است محوري كه طرفين را يعني جريان اصلي رسانه و رسانه‌هاي نوين را در يك رويكرد مشترك مي‌تواند، قرار بدهد كه نسبت به آن همكاري بيشتري داشته باشند. ايجاد فرصت‌هاي مناسب براي دروازه‌باني با رويكرد بسيط در كنار گشاده‌دستي در انتشار اخبار و دور شدن از خودسانسوري دروني شايد بتواند مساله اعتماد را در اين دو رسانه با نگاهي متفاوت مرتفع كند. در تحقيقي در سال 1396 اصلي‌ترين عامل  دور افتادن رسانه‌هاي جريان اصلي از رسانه‌ها نوين مساله دخالت دولت و ضعف حرفه‌اي رسانه‌ها دانسته شده است(3) اين به اين معنا است كه رسانه‌هاي جريان اصلي با داشتن اين ضعف در مسير عقب‌افتادن از رسانه‌هاي نوين قرار گرفتند. در مطالعات صورت گرفته نقطه آغازين بسياري از جريان‌هاي خبري شهروندان بوده‌اند و خبرنگاران با اتكا به خبر آنها در رسانه‌هاي نوين آن را در جريان اصلي فعال كرده‌اند؛ هر چند كه اكنون بسياري از رسانه‌ها جريان اصلي با ايجاد ظرفيت‌هايي براي تعاملي كردن خبر، ميزها يا كانال‌هاي ارتباطي را گسترش داده‌اند. اين نكته در تحقيقي ديگر در همان سال با توجه به ميانگين تحصيلات و سن مخاطبان در رسانه‌هاي جريان اصلي و نوين مورد بررسي قرار گرفته و ظاهرا ميزان مراجعه افراد تحصيلكرده و در ميانگين سني نسبتا بالاتر از جوانان و نوجوانان به رسانه‌هاي جريان اصلي كمتر بوده اما در رضايت و اعتماد آنان تاثيري نداشته است(4)  مك كوايل نيز در سال 2006 در بيان ويژگي‌هاي رسانه‌هاي نوين مواردي همچون تعاملي بودن، احساس حضور اجتماعي‌ها، خودمختاري با استفاده از رسانه كاربر از منبع و كنترل او بر محتوا و همچنين شخصي بودن محتوا تعريف كرده است، اما اين تنها وجهي از رسانه‌هاي نوين است، اصل مطلب در تغيير جهاني و جامعه است اين رسانه‌ها جهان را تغيير داده‌اند ساختار شبكه‌اي و نفوذ افقي داده‌ها در اين رسانه‌ها منجر به تغييرات جدي شده است. آن‌گونه كه سبك خبر، مشاركت در توليد خبر، نقش دروازه‌باني، مالكيت، طبقه‌بندي جغرافيايي و طبقه اقتصادي و... دچار تغيير شده است. نكته مهم در اين چالش دانش و آگاهي مخاطبان است كه البته براي رسانه‌هاي نوين نام مخاطب دور از ذهن است، آنان خود گردآورندگان خبرها هستند و توليدكنندگان آن. از اين رو به نظر مي‌رسد چالش‌هاي اين دو نوع رسانه برمبناي تغييري است كه در مخاطب ايجاد شده از اين رو شايد اعتماد بيشتر به رسانه‌هايي كه مردم محور هستند بيش از رسانه‌هايي باشد كه تحت ذائقه حكومتي و اقتصادي شكل گرفته باشند هر چند دايره فعاليت آنها وسيع باشد.  در اين ميان براي ايجاد فرصت همكاري ميان اين دو رسانه شايد برجسته‌ترين گام رفع فضاهاي خودسانسوري و وابستگي به مالكيت رسانه و حاكميت باشد.  در عين حال از آنجا كه كاركرد رسانه در جهت آگاهي‌بخشي و اطلاع‌رساني است و نقش نظارت بر فعاليت آنها بايد برعهده صاحبان اصلي (روزنامه‌نگاران و...) باشد ضرورت دور شدن از مكانيسم‌هاي نظارتي متمركز به سوي نظارت مردم‌نهاد و صنفي ضروري است. در اين ميان ارتقاي فعاليت‌هاي حرفه‌اي نيز فرصتي براي همكاري بيشتر اين دو جريان است كه كم‌توجهي به آن از ميزان اثر‌گذاري رسانه‌هاي جريان اصلي مي‌كاهد و مقوله اعتماد را با چالش بيشتري همراه مي‌كند.
1-https://www.iranmediamanagement.com/ از نظر آقای سلطانی‌فر مخاطب گمشده 
2- نام جدید برای مخاطب در رسانه‌های نوین 
3-http://ensani.ir/file/download/article/1604470518-10323-99-248.pdf
4- http://ensani.ir/fa/article/


حق  اعتراض  بايد  به رسميت  شناخته  شود

تنها محدوديت‌هايي چون افترا و توهين و دعوت به خشونت و مواردي از اين دست، آن هم ذيل قوانيني شفاف و غيرقابل تفسير و غير تبعيض‌آميز است كه مي‌تواند محدوديت‌هاي حاكم بر اينگونه اعتراض‌ها باشد. اما صدر تا ذيل سياست‌هاي كشور، عملكرد مسوولان، قانون اساسي و قوانين عادي قابل نقد و اعتراض هستند و هيچ‌كس مصون از نقد نيست. قبول؟
سوم، حق تجمع و اعتراض طبق اصل 27 قانون اساسي مي‌بايست به رسميت شناخته شود و احزاب و گروه‌ها بتوانند در كمال امنيت و آرامش در محل از پيش تعيين‌شده بر سر آنچه و آن‌كس كه تشخيص خودشان است فرياد بزنند. ايرادي  كه  ندارد؟
چهارم، بيانيه‌ها و نامه‌هاي جمعي، يكي از مدني‌ترين رفتار اعتراضي و انتقادي ممكن است اما در سال‌هاي گذشته با اين حق بديهي برخوردهاي امنيتي و قضايي ناموجهي شده است. موضوع براي اعتراض زياد است و براي اينكه اين موارد به اغتشاش كشيده نشود، افراد مي‌خواهند در قالب نامه و بيانيه جمعي حرف‌شان را بزنند و كسي هم متعرض آنها نشود. رسانه‌ها هم حق پوشش اين اعتراضات را داشته باشند، نه اينكه از نويسنده و امضاكننده گرفته تا نشردهنده اين مطالب تحت تهديد امنيتي و قضايي باشند. اين هم قاعدتا بايد در چارچوب تفكيك اعتراض و انتقاد قابل پذيرش باشد.
و نكته آخر اينكه در عالم سياست هيچ هاله قدسي و هيچ مقام مصون از نقد و پرسشگري وجود ندارد و همگان موظف به پاسخگويي هستند. اينها را به رسميت بشناسيد و بر مبناي آن عمل كنيد تا معلوم شود دفاع شما از حق اعتراض و تفكيك آن از اغتشاش را بر مبناي صداقت عنوان كرده‌ايد. 
اين نكات از سر مچ‌گيري نيست. بلكه يكي از اصول قطعي حكومتداري قابل دوام و عادلانه بر جامعه‌اي است كه ۱۱۶ سال پيش قيام مشروطه داشته، نزديك به ۹۰ ميليون جمعيت متكثر دارد، همه آنها به يك اندازه از حق دخالت بر سرنوشت خود برخوردارند، خودشان هم اين حق را باور و بر آن اصرار دارند و بسياري‌شان نيز از شرايط موجود ناراضي  هستند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون