روابط ايران و پاكستان را جدي بگيريم
محمدحسين بنياسدي
هفته گذشته در حالي كه دو رويداد مثبت در روابط ايران و پاكستان يعني برگزاري نمايشگاه كالاي ايران در كراچي و بازديد ناو گروه ايران از بندر كراچي نظرها را به خود جلب كرد و روابط دوجانبه را در كانون توجهات قرار داد آن هم به فاصله تنها چند روز بعد از تشكيل كارگروه مشترك مرزي دو كشور در كويته پاكستان، ناگهان شاهد اعلام كشته شدن چهار نفر از نيروهاي نظامي پاكستان در منطقه پنجگور بلوچستان پاكستان بوديم. اين حادثه مجددا بالقوه و بالفعل بودن زمينه التهاب بين دو كشور را آشكار كرد. پاكستان اعلامكرد كه قتل اين چهار نظامي توسط عناصر بلوچ و با استفاده از خاك ايران صورت گرفته است، گرچه سفارت ايران در اسلامآباد اين حادثه تروريستي را محكوم كرد ولي وزارت خارجه پاكستان با احضار سفير ايران اين نگراني پاكستان را اعلام كرد و خواستار رسيدگي و پيگيري ايران در مجازات عناصر دخيل شد.
حوادثي كه در كشور پاكستان در حوزه مراودات منطقهاي و جهاني و همچنين تحولات داخلي و در جوار مرزهاي ايران رخ ميدهد، قابل تامل و تفكر است. طي روزهاي اخير شهباز شريف، نخست وزير پاكستان به عربستان سعودي و امارات عربي سفر ميكند و از امارات درخواست وساطت بين هند و پاكستان ميكند، اين در حالي است كه در روابط با ايران شاهد برگزاري نمايشگاه ايران در كراچي و بازديد ناوگروه ايران از كراچي هستيم كه در نوبت خود ميمون و مبارك است ولي در عين حال نبايد ما را به اين حد قانع سازد و از پيچيدگيهاي تحولات دوجانبه و منطقهاي و جهاني در ارتباط با همسايگان باز دارد.
برگزاري نمايشگاه در هر كدام از ايالت هاي پاكستان كاري ميمون و قابل تحسين محسوب ميشود ولي بزرگنمايي اين رويدادها (نمايشگاه و بازديد كارگروه از كراچي و تشكيل كارگروه مرزي كويته) و غلو در آمار تجارت بين دو كشور و متوسل به شعار بدون توجه به واقعيات و از روي خوشبيني، تكيه بر باد و نقش بر آب و به دور از تعمق و دورانديشي است. تا زماني كه ايران به FATF ملحق و از زير تيغ تحريمها رها نشود، روابط تجاري ي ايران و پاكستان جايگاه واقعي خود را پيدا نميكند.
ديدار نهادهاي مختلف بين دو كشور از جمله بازديد ناوگروهاي بين دوكشور نيز بسيار پسنديده و نيكو به شمار ميرود ولي روابط دو كشور نبايد تنها به اينگونه رويدادها محدود و موجب دلخوشي شود، به قول علامه اقبال لاهوري: گمان مبر كه به پايان رسيد كار مغان/ هزار باده ناخورده در بن تاك است.
توسعه و گسترش روابط دوجانبه بين ايران و پاكستان حايز اهميت فوقالعاده است و ايجاب ميكند كه وزارت امورخارجه با دقت و استمرار، اين روابط را پايش و آسيبشناسي كند و گامهاي لازم در جهت رفع موانع و مشكلات دوجانبه بردارد. طبيعي است كه در اين ميان نميتوان حركات بازيگران جهاني، منطقهاي و همچنين بازيگران غيردولتي از جمله گروههايي كه چشم ديدن روابط حسنه بين ايران و پاكستان را ندارند، ناديده گرفت. پر واضح است كه روابط دوستانه دو كشور طي چهار دهه گذشته دستخوش حوادث ناگواري شده كه بعضا متاثر از تحولات جهاني و منطقهاي و فراز و نشيبهاي دوجانبه شده و روابط را حتي به مرحله شكنندگي و بياعتمادي نيز كشانده است كه اين امر مسووليت متوليان سياست خارجي را در حفظ و ترفيع روابط دوچندان ميكند.
در اين شرايط حساس كه كشور ما در زمينه داخلي با تحولاتي مواجه است و از طرف ديگر اروپا نيز به دنبال گنجاندن سپاه در فهرست تروريسم، امريكا به دنبال اعمال فشارهاي بيشتر و انگ دخالت ايران در جنگ اوكراين با ارسال جنگافزار است و موضوع هستهاي و شاخ و شانه كشيدن اسراييل و آرزوي شوم برخي كشورهاي معاند داير بر زمينگير شدن ايران و از دست رفتن قدرت اين كشور بوده و حتي تجزيه آن را در خواب ميبينند، ميطلبد كه وزارت خارجه و ديگر نهادهاي مرتبط توجه ويژهاي به روابط ايران با همسايگان مهم از جمله پاكستان داشته باشند.
البته شرط لازم براي دست رد بر سينه معاندان ايران زدن توجه به داخل كشور و مطالبات مردم ايران است. تاريخ گواه آن است كه هر زمان همبستگي بين مردم و دولت كاهش يافته و به ويژه اتحاد و پكپارچگي بين مركز و پيرامون دچار تزلزل شده، معاندان ايران نيز با شوق و شعف خيالهاي پريشاني را در ذهن خود پروراندهاند. بديهي است باطل السحر شدن اين خوابها و بدانديشيها در گرو هوشياري و شكيبايي و رفع بياعتمادي بين ملت و دولت است. به اميد سربلندي ايران و ايراني با ويژگي رنگين خود.