معبد شائولين و مهمترين فيلمهاي جت لي
مرتضي ميرحسيني
فيلم «معبد شائولين» نخستين فيلم او بود. سال 1982 ميلادي در چنين روزهايي اكران و بسيار پرفروش شد و او را كه آن زمان هجده سال بيشتر نداشت به ستارهاي نوظهور در سينماي رزمي تبديل كرد. فيلم و بيشتر از فيلم، بازي او تحسين شد و مسير زندگياش را از ورزش ووشو به صنعت سينما تغيير داد. بعدها در فيلمهاي بهتري مثل «روزي روزگاري در چين» و «مشت افسانهاي» و «قهرمان» بازي كرد، با «رومئو بايد بميرد» و «بوسه اژدها» طعم موفقيت در سينماي امريكا و فرانسه را هم چشيد و در «قلمرو ممنوعه» با جكي چان و در مجموعه فيلمهاي «بيمصرفها» با گروه بزرگي از ستارگان سينماي اكشن همبازي شد. اين چند فيلم، چكيده سه دهه فعاليت سينمايياش بودند، اما در كارنامهاش بيشتر از پنجاه فيلم وجود دارد. پدرش را در دو سالگي از دست داد. در فقر رشد كرد. همان سالهاي كودكي استعدادش را در ووشو كشف كردند و در نوجواني، در رقابت با بزرگسالان چند بار قهرمان كشورش شد. به روايت خودش «نخستينبار كه قهرمان شده بودم، بسيار بچه بودم. آن زمان دوازده سال داشتم و ديگر رقبا، همگي بيستوچند ساله بودند. روي سكوي اول كه ايستادم، قد من باز از نفر دوم و سوم كوتاهتر بود.» اما دوران قهرمانياش به درازا نكشيد. نرسيده به هجده سالگي، يكي از زانوهايش آسيب ديد و به اجبار از ورزش قهرماني فاصله گرفت. البته چند سالي جزو مربيان تيم ووشوي پكن بود، اما درنهايت ورزش حرفهاي را براي تمركز روي كار سينما كنار گذاشت. در تبليغات فيلم «معبد شائولين» بود كه به پيشنهاد شركت پخش فيلم، به جاي اسمش، لي ليانجي -كه به نظر مديران شركت به سختي تلفظ ميشد- نام هنري جت لي را پذيرفت و با همين نام هم ابتدا در چين و هنگكنگ و شرق آسيا و بعد گوشه و كنار دنيا به شهرت رسيد و سپس در اواخر دهه 1990 ميلادي، خودش را در فيلمي هاليوودي، آنهم با بازي در نقش منفي فيلم محك زد. قسمت چهارم «اسلحه مرگبار» نخستين فيلم غيرچينياش بود و شرط او براي ايفاي نقش شرور داستان، بازي در نقش قهرمان فيلم بعدي بود. اين فيلم بعدي، همان «رومئو بايد بميرد» است كه در فهرست بهترين كارهاي او، يكي از صدرنشينهاست. در آن سالها بازي در سهگانه «ماتريكس» را به دلايل حرفهاي و «ببر خيزان، اژدهاي پنهان» را براي ماندن كنار همسر باردارش رد كرد، اما با فيلمهايي مثل «بيهمتا» و «بوسه اژدها» و «زاده براي مرگ» و «رها شده» به چند موفقيت نسبي رسيد و در «قهرمان» -كه ژانگ ييمو آن را ساخته بود- يكي از بهترين نقشهاي عمرش را تجربه كرد. لي همان دهه در دو فيلم مهم ديگر نيز -كه هر دو روايتي از تاريخ چين بودند- حضور يافت. نخستين فيلم «بيباك» بود كه او براي آن جايزه انجمن منتقدان فيلم هنگكنگ را بُرد و دومي «جنگسالاران» نام داشت. «جنگسالاران» در چند جشنواره آسيايي تحسين شد و جت لي با آن، جايزه بهترين بازيگر فيلم جشنواره هنگكنگ (دوره بيستوهفتم) را گرفت. اما از همان سالهاي نخست شهرت و سپس از اواسط دهه 1990 ميلادي احتمال همبازي شدن او با جكي چان وجود داشت و از سال 2002 به بعد خبرهايي پراكنده درباره ساخت فيلمي با نقشآفريني هر دو نفر آنان شنيده ميشد. اما اين اتفاق -كه به تعبيري «در صنعت سينما اجتنابناپذير» بود- تا سال 2008 و فيلم «قلمرو ممنوعه» روي نداد. همان زمان برخيها ميگفتند كه اين فيلم، نشانهاي از افول دو ستاره بزرگ و «پايان يك دوران» است. فهرستهاي فيلمهاي لي بعد از «قلمرو ممنوعه» طولاني نيست. با «موميايي: آرامگاه امپراتور اژدها» شروع ميشود و به فيلم كوتاه «گنگ شو دائو» و «مولان» ميرسد. او سال 2013 اعلام كرد كه با پركاري تيروييد درگير است و بايد بيشتر از گذشته مراقبت سلامتياش باشد. همچنين به گفته خودش ترجيح ميدهد سالهاي باقيمانده عمرش را بيشتر از سينما، در كارهاي خيريه و تحقق صلح صرف كند.