ضرورت تلاش ديپلماتيك براي مهار تنش با اروپا
علي بيگدلي
سياستهاي انتقامجويانه و تلافيجويانه در قبال قطعنامه اخير پارلمان اروپايي، رويكرد صحيحي نيست. پيشنهاد من اين بود كه قبل از اينكه پارلمان اروپا در اين خصوص تصميمگيري ميكرد، ايران بايد يك هيات ديپلمات آگاه از شرايط كنوني روابط ايران و اروپا به چند پايتخت مهم و موثر اروپايي، مانند آلمان، فرانسه، ايتاليا و حتي بريتانيا اعزام ميكرد تا با مذاكره با دولتهاي اين كشورها جلوي برخي از اين اقدامات گرفته شود. اما متاسفانه ما از ابتداي انقلاب تاكنون در عرصه ديپلماسي همواره دير به خود جنبيدهايم و فرصتها را براي جلوگيري از آسيب به منافع كشور از دست دادهايم. بعد از هر اتفاق و اقدام عليه منافع ايران، برخي رفتارهاي غيرديپلماتيك و تبليغ رفتارهاي انتقامجويانه باعث ميشود كه پرستيژ و موقعيت منطقهاي و بينالمللي ايران هم تخريب شود و همزمان ميزان محبوبيت ما در داخل كشور كاهش پيدا كند. متاسفانه گروهي از نيروها در داخل كشور رويههاي صحيح و متعارف بينالمللي را رعايت نميكنند و اساس را بر اين ميگذارند كه در واكنش به هر اتفاقي درخواست كنند كه قايقهاي تندروي ما جلوي كشتيهاي عبوري از تنگه هرمز را بگيرند و آنها را به ايران بياورند. چنين واكنشهايي هيچ نتيجه مثبتي در پي ندارد و فقط باعث مخدوشتر شدن چهره بينالمللي ايران در جامعه جهاني ميشود. البته برخي مقامها و شخصيتهاي داخلي، فقط با هدف حفظ موقعيت و ميزهاي كنوني خودشان ممكن است واكنشهاي تند و غيرمنطقي در مقابل اين موضوع نشان بدهند. به اعتقاد من، بهترين راه اقدام ديپلماتيك پيش از اتخاذ تصميم پارلمان اروپا بود. البته اين قطعنامه يك تصميم الزامآور نيست و براي الزامآور شدن و قانوني شدن، چنين تصميمي بايد در شوراي اروپا اتخاذ شود. در شوراي اروپا هم هر تصميمي تنها از طريق اجماع امكانپذير است و حتي مخالفت يك دولت هم جلوي تصويب آن را خواهد گرفت.
براي اقدام ديپلماتيك هنوز هم دير نشده است، هنوز هم امكان اين وجود دارد كه جمهوري اسلامي ايران از طريق اقدامات ديپلماتيك به مهار تنش در ارتباط با اروپا بپردازد. الان هم وزارت امورخارجه جمهوري اسلامي ايران فرصت دارد كه هيات بلندپايه ديپلماتيكي را به كشورهاي اثرگذار و مهم اروپايي اعزام كند تا با اين كشورها گفتوگو شود. يكي از شروط موفقيت چنين مذاكراتي اين است كه تهران آمادگي داشتهباشد تا در برخي سياستهاي داخلي تجديدنظر كند. حسين اميرعبداللهيان، وزير امورخارجه ايران، اخيرا در مصاحبهاي كه با يك شبكه تلويزيوني تركيه در سفرش به اين كشور داشت، تاكيد كرد كه ايران تماميت ارضي اوكراين را ميپذيرد و بهرغم روابط خوبي كه با روسيه دارد، الحاق كريمه، لوهانسك و دونتسك به روسيه را هرگز نپذيرفته است. چنين واكنشهايي از سوي تهران، واكنشهاي منطقي است كه ميتواند در احياي وجهه بينالمللي جمهوري اسلامي ايران اثر زيادي داشتهباشد. بهرغم اينكه تهران، هرگز الحاق اين سرزمينها را به روسيه به رسميت نشناختهبود، اما تاكنون موفق نشده است كه اين موضع خود را به خوبي براي كشورهاي اروپايي كه از سوي روسيه احساس تهديد ميكنند، به روشني توضيح دهد و حتي ممكن است اروپاييها اين حرفهاي وزير خارجه ايران را باور نكنند. اما اينها قدمهاي كوچكي هستند كه در راستاي احياي روابط ايران و اروپا اثرگذار هستند. همزمان ضروري است كه تهران به مذاكرات، حتي محرمانه با پايتختهاي اروپايي همت كند و سياستهاي خود را براي طرف اروپايي به خصوص در مورد جنگ اوكراين و مسائل داخلي توضيح دهد. از جمله مسائلي كه تهران بايد براي طرفهاي اروپايي روشن كند، تعهد تهران به اجراي حقوق بشر است. فراموش نكنيم كه قطعنامه اخير پارلمان اروپايي در واكنش به اعتراضات اخير در ايران بود. خواست رعايت حقوق بشر، دخالت در امور داخلي كشورها نيست، بلكه اعلاميه جهاني حقوق بشر ضميمه منشور ملل متحد است و ايران هم به عنوان امضاكننده اين منشور از بنيانگذاران سازمان ملل متحد محسوب ميشود.