گفتوگو با همايون اسعديان درباره وضعيت اين روزهاي سينماي ايران
محکوم کردن فعالیت هنری به فاشیسم میانجامد
ايجاد دو هزار فرصت شغلي از سوي بنياد سينمايي فارابي صحت ندارد
تينا جلالي
وقتي از اوضاع پيچيده و شرايط غامض و دشوار حاكم بر سينماي ايران صحبت ميكنيم منظور فقط بيكاري و ركود توليد و ريزش مخاطب سينماها نيست كه البته اين مشكلات اصل مباحث و ماجراي سينماست، آنچه در حال حاضر سينما را هدف قرار داده نظريهاي است كه مخالف فعاليت هنرمندان است و هرگونه تحرك و پويايي اين بخش را دهنكجي به اعتراضات اخير ميداند. افزون بر اين، عقيدهاي جريان دارد كه جامعه را به دو قطب تقسيم ميكند و ميگويد: «يا با حرف من موافقي يا در نقطه مقابل حرف من قرار داري.» اين تفكر نظرش بر اين است افرادي كه گرايش به يكسو ندارند انگار «وسط باز» هستند موضوعي كه كلاف پيچيده مشكلات سينما را پيچيدهتر ميكند. ما با همايون اسعديان يكي از اعضاي كميته حمايتي حقوقي خانه سينما گفتوگويي داشتيم و درباره مسائل و مشكلات اين روزها نظرش را جويا شديم كه پيش روي شماست.
در ابتدا بحث را از كميته حقوقي خانه سينما شروع كنيم. كمي از روند حمايتهاي قضايي كه در چند وقت اخير براي سينماگران صورت گرفته، توضيح ميدهيد؟
در پي ناآراميهاي چند ماه اخير در كشور، سه، چهار نفر از اهالي سينما به انتخاب خانه سينما دور هم جمع شديم و در تمام چند ماه گذشته همه هم و غم خود را براي پيگيري مشكلات اهالي فرهنگ گذاشتيم. ميگويم اهالي فرهنگ يعني نه فقط اهالي سينما؛ چون اين حمايت ما شامل همه همكارانمان در حوزه تئاتر، تجسمي، موسيقي و سينما ميشد كه در جريان اعتراضات اخير، برايشان مشكل به وجود آمده است. به جرات ميتوانم بگويم اين كميته حقوقي از صبح تا شب تمام تلاش و انرژي خود را صرف اين ميكرد و ميكند تا راهحلي براي مشكلات همه همكاران پيدا كند. دوستان مدام گفتوگوي تلفني انجام ميدادند و با مسوولان قضايي و رابطين مذاكره ميكردند تا شرايط براي همكاران در بند سهلتر شود. سوءتفاهمها از بين برود و هنرمندان مدت زمان كمتري در زندان بمانند. تا مرحلهاي بسيار موفق بوديم و ديدارهاي مختلفي با قوه قضاييه داشتيم و دوستان در قوه قضاييه هم تلاششان را كردند تا به اهالي سينما كمك كنند اما در اين مسير بعضي فعاليتهاي ما هم به نتيجه نرسيد و نتوانستيم كاري كنيم.
آمار مشخصي از افرادي كه در ناآراميها و اعتراضها برايشان مشكل به وجود آمده بود، هست؟
تعداد سينماگران و هنرمنداني كه نياز به حمايت حقوقي و قضايي در اين التهابات داشتهاند، بيش از ۱۸۰ نفر بود كه خوشبختانه تا امروز با پيگيريهاي كميته حمايت خانه سينما در تعامل با سازمان سينمايي و مقامات دادستاني و قوه قضاييه در حال حاضر تعداد دربندان خانه سينما به دو نفر تقليل يافته و بنا به قول مساعد مقامات قضايي در آينده نزديك ساير هنرمندان نيز آزاد ميشوند. البته اين تعداد مشكلات مختلفي داشتند. عدهاي ممنوعالخروج بودند. يك تعدادي به دلايل مختلف دستگير شده بودند. يك عده به دليل مواضعشان فراخوانده و بازداشت شدند؛ مثل خانم ترانه عليدوستي.
مشكل ممنوعالخروجي هنرمندان به كجا رسيد؟
خيلي در اين بخش تلاش كرديم و ميتوانم بگويم تعدادي از ممنوعالخروجيها مشكلشان حل شده و در تلاش براي رفع مشكل سايرين هم هستيم.
الان جو تا حدودي آرام شده؟ يا همچنان بازداشت و احضار ادامه دارد؟
كمي جو آرام شده؛ واقعا ميگويم به نظرم گفتوگوهايي كه اين اواخر با مسوولان امر داشتيم به ثمر رسيده است. به عنوان نمونه به شما بگويم كه در چند روز اخير دادگاه خانم هنگامه قاضياني برگزار شد و با تلاش رابطيني كه در جلسه حضور داشتند، بعضي اتهامات از خانم قاضياني برداشته شد و مشكلات ايشان ديگر به شكل حاد نيست. همچنين كميته حقوقي خانه سينما توانست از جعفر پناهي حمايت لازم را انجام دهد. در اين راستا ديوان عالي كشور حركت قابلتوجهي كه انجام داد اين بود كه حكم آقاي جعفر پناهي را نقض كرد و پس گرفت.
جعفر پناهي به زودي آزاد ميشود؟
قاعدتا بايد حكمش از مجرم بودن به متهم تغيير پيدا كند و در آن صورت ميتوان با قرار وثيقه جعفر را آزاد كرد. اين موضوع هم پيگيريهاي وكلاي آقاي پناهي بوده و هم كميته حقوقي خانه سينما. نكته ديگر اينكه جلساتي با خانوادههاي هنرمنداني كه دچار مشكل هستند، داشتيم. اگر دوستي وكيل نداشت برايش اين امكان را فراهم آورديم. اين نكته صرفا براي افراد خاصي نبوده و به صورت گسترده شامل همه اهالي فرهنگي كه دربند بودهاند، شده است. من حيثالمجموع مجموعه فعاليتهايي را كه در خانه سينما در اين مدت انجام شده موثر ارزيابي ميكنم. همانطور كه اشاره كردم در بخشي موفق بوديم و در بخشي هم تلاشهاي ما به ثمر نرسيد.
جناب اسعديان! در حال حاضر اوضاع كار اهالي سينما چگونه است؟
خيلي بد است. برخلاف آنچه مسوولان ميگويند كه بنياد سينمايي فارابي 2 هزار فرصت شغلي فراهم كرده و هنرمندان مشغول به كار هستند، بايد بگويم خير! اوضاع اينگونه نيست. در سينما هم مثل همه مشاغل ردهبندي شغل به لحاظ اقتصادي وجود دارد. بعضي افراد مثل من اگر چند سال هم كار نكنند به لحاظ مالي مشكلي برايشان به وجود نميآيد ولي در نظر بگيريم اكثريت اهالي سينما اين فرصت را ندارند و به شدت مشكلات مالي دارند و نكته مهمتر اين است كه اين موضوع صرفا به وقايع اخير برنميگردد. من در جلسهاي كه با مسوولان سينمايي داشتم به آنها هشدار دادم و بارها هم تاكيد كردم با سونامي بيكاري اهالي سينما در سال بعد مواجه هستيم. دليل مهم اين موضوع را ناشي از سياستهاي غلط ساترا ميدانم كه سطح توليد سريال را در سال جاري پايين آورده است. همچنين سختگيريهايي كه از ابتداي سال در صدور پروانه ساخت شد. سال 98 كه عضو هيات انتخاب بودم، حدود 120 فيلم در جشنواره شركت كرد اما امسال اين رقم به 70 فيلم رسيده است. نكته مهمتر اينكه نيروهاي سينما افزايش پيدا كردند. من هميشه فكر ميكردم خانه سينما 5 هزار نيرو دارد كه الان به نظر ميرسد نيروهاي خانه سينما به 7 هزار نفر رسيدهاند؛ متاسفانه قشر عظيمي از اين نيروها بيكارند و دچار مشكلات معيشتي هستند. در بخش اكران هم با وضعيت بغرنجي مواجه هستيم. وقايع اخير روي فروش فيلمها به شدت تاثير گذاشته و سينماها با ريزش مخاطب همراه بودند. مجتمعهاي چند ساله بعضي سالنهايشان را تعطيل كردند. اين را به طور مشخص در مورد پرديس سينمايي كوروش، مگامال، لوتوس و بسياري ديگر از مجتمعها ميدانيم كه بعضي سالنهايشان را تعطيل كردند. اين موضوع براي سينماداران بسيار هزينهبردار است و آنها را دچار مشكلات اقتصادي ميكند.
متاسفانه جو نامناسبي هم عليه فرهنگ به وجود آمده.
بايد بگويم جوي كه اين اواخر راه افتاده توقعش اين است كه همه آدمها در اين شرايط كار كنند اما در بخش فرهنگ و هنر اگر كسي سر كار برود، انگار دهنكجي به معترضان و شرايط اعتراضي كرده است و نبايد اين گروه كار كنند و اگر هنرمندان كار كنند، حق و حقوق معترضان را تضييع كردهاند! همين موضوع باعث شده است كه سازندههاي فيلم يا سريال نگران باشند و بعضيها اصلا كارشان را شروع نكنند. نكتهاي كه اين وسط اهميت دارد اين است كه نميفهمم در اين شرايط اقتصادي چرا بايد فقط عرصه فرهنگ و هنر كارشان را تعطيل كنند و دست به اعتصاب اجباري بزنند؟ روشي كه به نظر من معقول نيست و در ادامه به ضد خودش عمل ميكند و در صورت تداوم واكنشهاي منفي زيادي را از جانب فرهنگ و هنر در پي خواهد داشت و به مرور زمان آن همدلي لازم را از بين خواهد برد. شما نگاه كنيد بعضي گالريها مدتهاست كه تعطيل است. بعضي سالنهاي تئاتر نمايش اجرا نميكنند و اين باعث نگراني براي سال آينده ميشود. قول ميدهم اگر دست فرمان همين باشد، سال آينده با بيكاري گستردهاي در ميان اهالي سينما مواجه هستيم كه اين براي صنعت تصوير بسيار خطرناك است.
تفسير اشتباهي كه ميگويد اگر هنرمندان سر كار بروند، انگار عاديسازي است.
ببينيد. من به بسياري از مسائل كشور انتقاد دارم و اصلا اعتراض هم دارم. در جلساتي هم كه با مسوولان و مقامات كشوري داشتيم، تندترين اعتراضاتم را به آنها منتقل كردم. همه كساني هم كه در اين جلسات شركت داشتند از صنوف و رشتههاي مختلف، گفتوگوهاي بيپرده و صريح با مقامات داشتند و از آنجايي كه همه ما اهالي خانه سينما به گفتوگو قائليم، در جريان گفتوگوهايي كه با مقامات كشور داشتيم به آنها گفتيم شرايط بدي را در كشور پشت سر ميگذرانيم. به نظرمان آمد بسياري از بزرگان كشور به اين موضوع واقف نيستند. به آنها گفتيم هنوز اعتراضات تمام نشده و ناآرميهاي اخير كشور مثل آتش زير خاكستر است و در ادامه ممكن است به شكل خطرناكتري بروز و ظهور كند. تمام اين نگرانيها را در جلسات به آقايان گفتيم و تلاش كرديم ايرادات را به آنها بگوييم و به تندترين نكات هم اشاره كرديم؛ ولي اين دليل نميشود كه با سياستهايي كه ديگران در خارج از مرزها دارند، همسو و همنظر باشيم! نظريهاي در حال حاضر وجود دارد كه معتقد است «يا با حرف من موافقي يا در نقطه مقابل من قرار داري»! اين نظريه معتقد است افرادي كه گرايش به يكسو ندارند انگار «وسط باز »هستند؛ اما من معتقدم كساني كه نگاه «وسط باز» را به آدمها ميچسبانند و اين واژه را مدام تكرار ميكنند اگر روزي در كشور موفق بشوند، آدمهاي بسيار خطرناكي هستند، چراكه باعث بروز شرايط فاشيستي در كشور ميشوند. از خودم نميگويم، تجربه اخير ميگويد اين افراد به كساني كه ديدگاه آنها را قبول نداشته باشند، توهين و فحاشي ميكنند.
مثل حملههايي كه براي اجراي نمايش به خانم گلاب آدينه صورت گرفت يا افرادي كه به صورت مغرضانه به آقاي علي سرتيپي حمله كردند.
متاسفانه موضوعي بسيار نگرانكننده است.
بیش از ۱۸۰ نفر از سینماگران و هنرمندان در التهابات اخیر نیاز به حمایت حقوقی و قضایی داشتند که در حال حاضر تعداد دربندان خانه سینما به دو نفر تقلیل یافته.
در جلسهاي كه با مسوولان سينمايي داشتم به آنها هشدار دادم و بارها هم تاكيد كردم با سونامي بيكاري اهالي سينما در سال بعد مواجه هستيم.
نميفهمم در اين شرايط اقتصادي چرا بايد فقط عرصه فرهنگ و هنر كارشان را تعطيل كنند و دست به اعتصاب اجباري بزنند؟
معتقدم کسانی که نگاه «وسط باز» را به آدمها میچسبانند و این واژه را مدام تکرار میکنند، اگر روزی در كشور موفق بشوند، آدمهاي بسيار خطرناكي هستند، چراكه باعث بروز شرايط فاشيستي در كشور ميشوند.