مروري بر سياستها و برنامههاي مركز هنرهاي تجسمي
در جستوجوي هدف
انتظار شفافیت در عملکرد، فراتر از گزارش رویدادها و جشنوارههاست
مريم آموسا
هنرهاي تجسمي مانند هر پديده و امر ديگري در بستر و زمينه خود مشاهده و مطالعه ميشود. تحولات اجتماعي و فرهنگي با هنرهاي تجسمي در تعامل است و چيستي سياستها و رويكردها و چگونگي اعمال آنها نيز با وضعيت هنرهاي تجسمي ارتباط دارد. رويكردهاي نظارتي و سياستگذاري اين عرصه از يكسو و وقايع اجتماعي و سياسي ماههاي اخير از سوي ديگر، شكاف بين هنرمندان و فعالان هنري و بخش دولتي را گستردهتر و عميقتر كرده است. نظارتهاي شديدتر بر نمايش آثار هنرهاي تجسمي در گالريها در نيمه نخست سال و ادامه شرايط كشور بعد از شهريور را در اين وضعيت ميتوان مورد توجه قرار داد. مديركل هنرهاي تجسمي مرداد ماه در مصاحبهاي از توسعه نگارخانهها به عنوان برنامه اين مركز گفت اما همزمان از نظارتهاي چندگانه هم خبر داد و از نظارت عام، نظارت خاص و نظارت براساس يك تيم پژوهشي آشنا به هنرهاي تجسمي گفت. تاكيد بر تدوين يا اصلاح آييننامههاي صدور مجوز نگارخانهها و صدور مجوز حراج در اين شرايط، ابهام چگونگي نظارتها را افزايش داد.
مبناي قانوني مجوزهاي تجسمي
در فهرست خدمات و مجوزهاي پنجره واحد خدمات وفا (وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي)، صدور مجوزهايي كه براساس قانون برعهده وزارت فرهنگ و ارشادقرار دارد، اعلام شده است. به عبارت ديگر در اين بخش فعاليتها، مراكز يا اماكن هنري كه براساس قانون به مجوز نياز دارند، با عبارت «صدور مجوز» در ابتداي آنها مشخص شده است. آنچه در اين فهرست قرار دارد و عبارت «صدور مجوز» در ابتداي آنها آمده است، نياز به مجوز دارد و فعاليتها و امور غير از آن، براي انجام منوط به دريافت مجوز نيست. در اين فهرست صدور مجوز كه تعدادي از آنها در بستر الكترونيكي انجام ميشود و تعدادي هنوز مستلزم مراجعه حضوري متقاضيان است، در حوزه هنرهاي تجسمي، تنها دو عنوان صدور مجوز تعيين و اعلام شده است. صدور مجوز ساخت و نصب مجسمه و يادمان در ميادين و اماكن عمومي و ديگري صدور مجوز نگارخانه.
شفافيت، حلقه گمشده
شفافيت حلقه گمشده در فعاليتهاي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي است و اگر به سامانه شفافسازي اين وزارتخانه مراجعه كنيد، از سال گذشته تاكنون هيچ گزارشي مبني بر شفافسازي در اين سامانه منتشر نشده است. در دوره قبل حركتهايي براي شفافسازي آغاز شد و گزارش هزينههاي هر سال حوزههاي مختلف از جمله هنرهاي تجسمي و هزينههاي جشنوارهها منتشر ميشد. ايرادها و نقصهاي اين گزارشها هم كم نبود و نقدهايي هم در رسانهها منتشر شد. اين احتمال وجود داشت كه تداوم انتشار گزارشها و مطالبه و نقد رسانهها، به تدريج تغييراتي در وضعيت شفافسازي ايجاد كند؛ اما همان حداقلي هم كه براي شفافيت آغاز شد، ازبين رفت. بنابراين گزارشهاي مالي سال 1400 حوزههاي مختلف فرهنگي و هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و هزينههاي جشنوارهها از سال گذشته ديگر منتشر نشده است. ترديدي نيست كه شفافيت محدود به گزارشهاي مالي رويدادها و جشنوارهها نيست بلكه دايره آن گستردهتر است. اينكه فرآيند امور، ضوابط و قوانين آن و چگونگي نظارت و حمايت از فعاليتهاي هنري روشن و آشكار باشد، وجه مهم و اساسي در شفافيت امور است. اين بعد شفافسازي نيز در مركز هنرهاي تجسمي مغفول است. مديركل هنرهاي تجسمي در مصاحبههايي درباره شوراي نگارخانهها، شوراي خروج آثار هنري، آييننامه حراج آثار هنري گفته است ولي نه اسامي اعضاي شوراها، جايگاه قانوني و وظايف آنها و نه آييننامهها در جايي اعلام و منتشر شده است. بسيار طبيعي است كه افراد حق دارند بدانند قرار است بر اساس چه آييننامهاي و كدام ضوابط قانوني فعاليت هنري انجام دهند؛ در سايت مركز هنرهاي تجسمي كه مرجع رسمي اين مركز است، فقطآييننامهنگارخانهها وجود دارد.
جشنواره جوانان به كجا رسيد؟
بخشي از تمركز مركز هنرهاي تجسمي بر حمايت از برگزاري رويدادها و جشنوارههاي تجسمي است؛ اما جشنوارهها و دوسالانههاي امسال نيز متاثر از سياستها و تحولات اجتماعي با چالشهايي مواجه شدند.
بيست و نهمين جشنواره هنرهاي تجسمي جوانان شهريور ماه امسال برگزار شد. مسوولان هنرهاي تجسمي در اين دوره رويكرد آموزشي و پژوهشي را محور قرار دادند و قرار بود استادان كارگاهها با جوانان شركتكننده در جشنواره به مدت سه ماه ارتباط مستمر داشته باشند و در نتيجه آن آثاري كه جوانان به كمك استادان توليد ميكنند، در نمايشگاهي، نمايش داده شود؛ اما گويا جشنواره به همان کارگاههاي سه روزه محدود شد و ديگر از اين فرآيند سه ماهه و برگزاري نمايشگاه هيچ خبري نشد. اتصال جشنواره جوانان و جشنواره هنرهاي تجسمي فجر، نمايش آثار منتخب جشنواره جوانان در فجر و برگزاري مسابقهاي بينالمللي بين اين دو جشنواره كه مديركل هنرهاي تجسمي به عنوان نوآوري اين دوره وعده داده بود، محقق نشد. بنابراين بيست و نهمين جشنواره هنرهاي تجسمي جوانان طبق برنامه دنبال نشد.
مسابقهاي كه فراخوان داد و برگزار نشد
مركز هنرهاي تجسمي 29 آذر ماه امسال فراخوان مسابقه ملي عكس يلدا را منتشر كرد اما اين مسابقه برگزار نشد و هيچ توضيحي هم از سوي اين مركز اعلام نشد. نخستين نكته مسابقه در فراخوان اين بود كه مركز هنرهاي تجسمي به عنوان برگزاركننده مسابقه اعلام شد؛ در حالي كه اين مركز مجري و برگزاركننده رويدادها و جشنوارهها نيست بلكه براساس قانون سياستگذار، حامي و ناظر فعاليتهاي هنرهاي تجسمي است. نكته دوم به ماهيت اين مسابقه برميگردد كه جنبه عمومي عكاسي از آيين يلدا در آن محوريت دارد. در حالي كه مركز هنرهاي تجسمي برنامهريزي براي توسعه هنرهاي تجسمي حرفهاي و ايجاد زمينه جريانهاي پويا و خلاق را برعهده دارد. فارغ از اين موارد، طبق فراخوان كه البته دبير و داوران مسابقه هم مشخص نبود، قرار بود كه اسامي برگزيدگان اين مسابقه 24 دي ماه اعلام شود؛ اما فراخوان مسابقه تنها خبري بود كه از طرف مركز منتشر شد و بعد از گذشت يك ماه از زمان تعيينشده براي اعلام برگزيدگان مسابقه، هيچ خبري مبني بر برگزاري اين رويداد منتشر نشد. البته جالب است كه خبرنگاران رسانهها نيز سراغي از اين مسابقه نگرفتند و اين فراخوان به فراموشي سپرده شد.
دوسالانههاي تجسمي
دوسالانههاي تجسمي رويدادهايي براي بيان خلاقيتها و دستاوردهاي نو در هنر است. چند سال پيش مباحثي درباره برگزاري يك بيينال هنر با رويكرد معاصر مطرح شد اما بينتيجه ماند. بنابراين دوسالانهها همچنان در هر رشته هنرهاي تجسمي جداگانه برگزار ميشوند. عمدتا انجمنهاي تجسمي، مجري و مركز هنرهاي تجسمي، حامي دوسالانهها و يكي از بسترهاي ارتباط و تعامل مركز هنرهاي تجسمي با انجمنها و تشكلها دوسالانهها هستند. در دورههايي به دليل عدم توافق بين مركز و يك انجمن دوسالانه بدون حضور و نقش انجمن برگزار شده است. اوايل امسال مديركل هنرهاي تجسمي اعلام كرد كه شش انجمن براي برگزاري دوسالانهها درخواست دادهاند و امسال سه دوسالانه نگارگري، سراميك و عكس برگزار ميشود و دوسالانه مجسمهسازي هم ارديبهشت 1402 برگزار خواهد شد. اما از اين چهار دوسالانه كه اعلام شده بود، فقط دوسالانه نگارگري قرار است با سه ماه تاخير در اسفند ماه برگزار شود و فعلا از ساير دوسالانهها خبري نيست. البته كه عدم برگزاري و چگونگي و كيفيت برگزاري رويدادهاي هنري از جمله دوسالانهها با وقايع اجتماعي و سياسي ماههاي اخير بيارتباط نيست. حالا قرار است دوسالانه ملي نگارگري به عنوان تنها دوسالانه امسال با همكاري انجمن نگارگري ايران و موسسه توسعه هنرهاي تجسمي معاصر برگزار شود. دوره پيش اين دوسالانه نيز با همكاري انجمن نگارگري در سال 1394 برگزار شد. انجمني كه ماهيت قانوني ندارد. سالهاست هيچ مجمع عمومي و انتخاباتي براي اين انجمن برگزار نشده و مشخص نيست چه تعداد هنرمند و چه افرادي عضو اين انجمن هستند. هيچ سايت و نشاني نيز از اين انجمن وجود ندارد. در واقع دوسالانه نگارگري قرار است با همكاري انجمني كه اعتبار و جايگاه قانوني ندارد، برگزار شود.
جشنواره تجسمي فجر
جشنواره هنرهاي تجسمي فجر از ابتدا نسبت خود را با جريان هنرهاي تجسمي مشخص نكرد و همواره با تغييرات مديريتي دچار تغيير و تحول شد. در دورههاي نخست جشنواره، براساس تعريف سنتي از رشتههاي هنرهاي تجسمي، آثار رشتههاي مختلف نمايش داده شد و بخش رقابتي جشنواره محل حضور جوانان بود. از دوره هشتم، جشنواره رويكرد خود را به سمت هنر معاصر و آثار ايدهمحور تغيير داد. جشنواره چند دوره با اين نگاه كه مرزهاي رشتههاي هنري در هنر معاصر از بين رفته است، برگزار شد و به سمتي رفت كه متناسب با جريان هنر حركت كند. برگزاري جشنواره به اين شيوه البته انتقادهايي را عمدتا ازسوي برخي هنرمندان خوشنويسي و نگارگري به دنبال داشت و اين منتقدان معتقد بودند كه جشنواره فجر فرصتي براي همه هنرمندان و در همه رشتههاي هنري است اما به هر حال چند دوره نيز اين روند ادامه داشت.
از سال گذشته بازگشت به گذشته را در جشنواره شاهد بوديم كه دوباره رشتههاي هنرهاي تجسمي به طور مستقل مورد توجه قرار گرفت و فراخوان و برنامهريزي جشنواره نيز متناسب با آن انجام شد. پانزدهمين دوره جشنواره تجسمي فجر نيز روال سال گذشته را با تغيير كوچكي در تلفيق مجسمهسازي و سفال و سراميك در عنوان حجم ادامه داد. همين مرور كلي و مختصر از هدف گمشده جشنواره حكايت ميكند كه قرار است چه نسبتي با جريان هنرهاي تجسمي داشته باشد و چه آثاري در جشنواره نمايش داده شود! اما آنچه مسلم است جشنواره فجر هميشه عقبتر از جريانها و تحولات هنرهاي تجسمي و اتفاقات و رخدادهاي گالريها قرار گرفته است و آنچه به عنوان جريانسازي از اين رويداد انتظار ميرود با اين شيوه دشوار و حتي ناممكن است. جشنواره فجر هم در برقراري ارتباط و تعامل جدي با طيف هنرمندان شاخص توفيقي نداشته است و هم ارتباط چنداني با جامعه ندارد. هدفگذاري نامشخص و سيال جشنواره نيز كه با تغييرات در تصميمگيرندگان تغيير ميكند، موجب شده است جايگاه آن در كنار جشنواره هنرهاي تجسمي جوانان و دوسالانهها مشخص نباشد و در نبود مشخص ارزيابي جشنواره نيز ناممكن است. طبق آنچه اعلام شده است اعتبار اين دوره جشنواره 11 ميليارد تومان است كه بخش قابل توجهي از اعتبار هنرهاي تجسمي را شامل ميشود، اما آيا به ميزان اعتبار اين رويداد، آوردهاي براي جريان هنر كشور دارد؟
- شفافيت حلقه گمشده در فعاليتهاي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي است و اگر به سامانه شفافسازي اين وزارتخانه مراجعه كنيد، از سال گذشته تاكنون هيچ گزارشي مبني بر شفافسازي در اين سامانه منتشر نشده است. در دوره قبل حركتهايي براي شفافسازي آغاز شد و گزارش هزينههاي هر سال حوزههاي مختلف از جمله هنرهاي تجسمي و هزينههاي جشنوارهها منتشر ميشد. ايرادها و نقصهاي اين گزارشها هم كم نبود و نقدهايي هم در رسانهها منتشر شد. اين احتمال وجود داشت كه تداوم انتشار گزارشها و مطالبه و نقد رسانهها، به تدريج تغييراتي در وضعيت شفافسازي ايجاد كند؛ اما همان حداقلي هم كه براي شفافيت آغاز شد، از بين رفت.