نجات از چوبه دار 11 سال بعد از قتل همسر مقابل دادگاه خانواده
متهم 11 سال قبل به جرم قتل همسرش به قصاص محكوم شد اما چون اولياي دم پيگير اجراي حكم نشدند، اين مجازات تغيير كرد
اعتمادآنلاين| مردي كه 11 سال قبل همسرش را مقابل دادگاه طلاق به قتل رسانده و به قصاص محكوم شده بود، با ارسال نامهاي به دادگاه درخواست كمك كرد و مجازاتش به زندان تغيير كرد. متهم 11 سال قبل بعد از اينكه همراه همسرش درخواست طلاق كردند، او را مقابل دادگاه به قتل رساند و با درخواست اولياي دم به قصاص محكوم شد اما با توجه به اينكه اولياي دم حكم را هنوز اجرا نكردهاند از دادگاه درخواست كمك كرد تا قضات به جاي اولياي دم تصميم بگيرند. سال 90 بود كه درگيري خونيني بين زن و شوهر جواني مقابل دادگاه خانواده پاي پليس را به محل باز كرد. زن جوان به نام سحر به دست همسرش بهروز زخمي و به بيمارستان منتقل شده بود؛ اما ساعتي بعد به خاطر شدت جراحات جان سپرد. با مرگ تازهعروس، داماد خشن تحت بازجويي قرار گرفت و در تشريح جزييات ماجرا گفت: من و سحر چهار سال پيش باهم ازدواج كرديم ولي از همان ابتداي زندگي اختلاف داشتيم. گمان ميكردم رفتهرفته اوضاع بهتر ميشود اما وقتي با گذشت چهار سال ديديم نميتوانيم مشكلاتمان را حل كنيم به فكر جدايي افتاديم.
او ادامه داد: آن روز براي طلاق به دادگاه رفته بوديم كه مقابل در مجتمع، بار ديگر با هم درگير شديم و من در اوج خشم با چاقويي كه همراه داشتم چند ضربه به همسرم زدم و همانجا شاهدان دستگيرم كردند. به دنبال اعترافات اين مرد، او به بازسازي صحنه جرم پرداخت و در شعبه 71 دادگاه كيفري سابق استان تهران از خود دفاع كرد. او به درخواست اولياي دم به قصاص با پرداخت تفاضل ديه از سوي اولياي دم محكوم شد. اين حكم در ديوان عالي كشور مهر تاييد خورد و قطعي شد، اما چون اولياي دم توان پرداخت تفاضل ديه را نداشتند پيگير اجراي حكم نشدند و بهروز 11 سال بلاتكليف در زندان ماند. متهم كه از اين وضعيت خسته شده بود نامهاي به قضات دادگاه كيفري استان تهران نوشت و از آنها درخواست كمك كرد. با پذيرفتن اين درخواست از طرف قضات، آنها در دو مرحله اولياي دم را به دادگاه دعوت كردند و خواستند تكليف متهم را روشن كنند، اما چون اولياي دم در دادگاه حاضر نشدند، بهروز طبق قانون از جنبه عمومي جرم در شعبه دهم دادگاه كيفري يك استان تهران از خود دفاع كرد. در ابتداي جلسه بهروز كه حالا 42 سال دارد روبهروي قضات ايستاد و ابراز پشيماني كرد. او گفت: من و همسرم به دادگاه رفته بوديم تا از هم جدا شويم اما من در اوج عصبانيت او را كشتم. باور كنيد من سحر را دوست داشتم و هرگز راضي به مرگش نبودم. وقتي 11 سال قبل از سوي دادگاه به قصاص محكوم شدم زندگي برايم تمام شد. در مدت 11 سال هر شب كابوس اعدام ميديدم و با بلاتكليفي روزها را به شب ميرساندم. من از اين وضعيت خسته شدهام و ديگر تحمل زندان را ندارم. هر شب آرزوي مرگ ميكنم و از قضات دادگاه تقاضا دارم كمكم كنند تا به زندگي برگردم. اولياي دم در اين سالها پيگير اجراي حكم نشدند تا من در زندان عذاب بكشم. باور كنيد در اين سالها به اندازه كافي تنبيه شده و بارها مرگ را به چشمانم ديدهام. در پايان جلسه قضات وارد شور شدند و طبق ماده 612 قانون مجازات اسلامي متهم را به 10 سال زندان با احتساب روزهاي بازداشت محكوم كردند. به اين ترتيب او به زودي از زندان آزاد خواهد شد.