• ۱۴۰۳ سه شنبه ۴ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5424 -
  • ۱۴۰۱ يکشنبه ۲۳ بهمن

روايت 5 سرقت‌زده در گفت‌و‌گو با «اعتماد»

سارقان يا گرسنگان؟

براساس آمارهاي رسمي افزايش تورم منجر به افزايش سرقت‌ها شده است

   سال 98 شعارهاي اعتراضي «نان و مشكلات اقتصادي» مطرح شد  اما مساله جدي گرفته نشد

بهاره شبانكارئيان

اولي (مرد): «چندسال پيش حدود ساعت 5 بعدازظهر در ميدان شيخ بهايي در حال گذر بودم. كيف پول و موبايلم دستم بود كه ديدم يك موتوري از جلوي من رد شد و رفت. وقتي سيگارم را روشن كردم همان موتوري برگشت و كيف پول و موبايلم را از دستم قاپيد و فرار كرد... بعد كسبه آمدند، ببينند ماجرا چي بود. از گوشي يكي از كسبه با 110 تماس گرفتم. بعد مامور آمد و شكايتم را ثبت كرد... چند وقت بعد هم از پليس آگاهي با من تماس گرفتند كه گوشي شما پيدا شده است. داستان اين‌طور لو رفته بود كه سارقان گوشي مرا از حد معمول ارزان‌تر فروخته بودند. فردي هم كه گوشي مرا از آنها خريده بود تا سيم‌كارتش را در گوشي مي‌اندازد با توجه به شكايتي كه كرده بودم سيم‌كارتش قطع مي‌شود... باز مجدد چند وقت بعد در محدوده بيمارستان امام خميني ساعت 10 شب سر يكي از كوچه‌ها يك مرد با كلاه نقاب‌دار ايستاده بود و براي فرد ديگري كه داخل كوچه بود، دست تكان مي‌داد. نمي‌دانستم ماجرا چيست و تا نزديك او شدم همان فرد دستم را گرفت و به داخل كوچه زير يك درخت برد و با پهناي قمه به دستم ضربه زد و موبايلم را گرفت. يكي از اهالي كوچه وقتي داشت ماشينش را داخل پاركينگ مي‌برد اين صحنه را ديد اما سارقان او را هم تهديد كردند و رفتند. همان فرد به من گفت؛ فكر كردم اينها دارند با شما شوخي مي‌كنند... بعد من را تا كلانتري گيشا رساند و شكايتم را ثبت كردم... چند بار هم از آگاهي با من تماس گرفتند و گفتند؛ سارق گوشي‌ات دستگير شده. رفتم ولي چهره سارقان خاطرم نبود. آگاهي به من گفت؛ بگو سارق گوشي‌ات يكي از اينها بوده و ما هم گوشي را پيدا مي‌كنيم. قبول نكردم و چند وقت بعد هم پرونده مختومه شد اما تا همين الان وقتي از پشت سر صداي موتور مي‌شنوم سريع برمي‌گردم و نگاه مي‌كنم... حس ناامني شديدي مي‌كنم.»
دومي (زن): «حدود يك ماه پيش در خيابان گاندي وقتي از يك مغازه خريد كرده بودم و به سمت خانه مي‌رفتم ناگهان يك موتوري جلويم را گرفت. دستش را به سمت گردنم برد و گردنبند مرا از گردنم كشيد و فرار كرد. فقط تنها كاري كه كردم خودم را به سمت عقب كشيدم براي همين بعضي از اجناسي كه خريده بودم روي زمين ريخت، اما به آنها اعتنا نكردم و سريع خودم را به خانه‌مان رساندم. با 110 تماس گرفتم و آنها هم روند شكايت را برايم توضيح دادند، ولي چون روند تشكيل پرونده طولاني بود و خيلي رفت و آمد داشت، قيد شكايت را زدم.»
سومي (مرد): «يك شب در مسير چهار راه وليعصر به سمت حافظ در حال صحبت با تلفن همراه بودم كه پسر جواني از پشت سر به صورتم سيلي زد. ضربه به من شوك وارد كرد و تا به خودم آمدم، ديدم گوشيم را دزديده و در حال دويدن است. هيچ كاري نمي‌توانستم بكنم حتي نمي‌توانستم داد بزنم. فقط به سمتش دويدم اما وقتي به يك قدمي‌اش رسيدم به من لگد زد و مرا به داخل جوي پرت كرد. بعد هم سوار يك موتور شد و فرار كرد... حالا از اين ماجرا چند سالي مي‌گذرد ولي وقتي صداي موتور از پشت سر مي‌شنوم، اولين احتمالي كه به ذهنم مي‌رسد اين است كه موتور سوار دزد هست. اگر هم در حال صحبت با گوشي باشم و صداي موتور را بشنوم سريع گوشي را داخل جيبم مي‌گذارم. البته چند ماهي است كه با هندزفري صحبت مي‌كنم و گوشي دستم نمي‌گيرم.»
چهارمي (زن): «اوايل تابستان حوالي خيابان شريعتي بالاتر از پل سيدخندان به سمت مطب دكتر مي‌رفتم. وقتي داخل كوچه رسيدم فقط پنج، شش قدم با ساختمان پزشكان فاصله داشتم. همان لحظه تلفنم زنگ خورد و من پاسخ دادم. در همان حين كه با گوشي موبايلم صحبت مي‌كردم، ديدم يك نفر سعي مي‌كند گوشي مرا از دستم بگيرد اصلا برنگشتم و در فكرم گذشت كه شخصي مي‌خواهد با من شوخي كند. بدون اينكه برگردم گوشي‌ام را كشيدم. وقتي او مقاومتم را ديد با دستش محكم به بالاي گوشم ضربه زد و گوشي را كشيد و موتورش را روشن كرد و فرار كرد. كمي جلوتر سرش را به سمت من برگرداند و گوشي را بالا برد و برايم تكان داد... من همانجا خشكم زده بود و اصلا باورنمي‌كردم كه سارق بوده. هرطور بود خودم را داخل مطب رساندم. منشي مطب با پليس تماس گرفت و آنها آمدند و شكايتم را ثبت كردند. ماموران به من گفتند؛ خدا را شكر كن سارق با چاقو به تو آسيب نرسانده... براي تشكيل پرونده به دادسرا هم رفتم چند بار هم از كلانتري با من تماس گرفتند كه براي شناسايي سارقان بروم اما چهره سارق اصلا يادم نبود. ماموران به من گفتند؛ سارقان آن محدوده دستگير شدند و بگو يكي از اين سارقان بودند. من هم قبول كردم تا اينكه روز دادگاه شد. زن يكي از سارقان هم آمده بود و دعا مي‌كرد كه به خير بگذرد. چند نفر بوديم وقتي وارد جلسه دادگاه شديم اعلام كردند؛ يكي از اين سارقان ماشين گران‌قيمت دارد و حتي در لواسان ويلا خريده است. در دادگاه سارقان و شاكيان صحبت كردند اما بعد از دادگاه واقعا هيچ خبري نشد و من هم قيد گوشي‌ام را زدم. اتفاقا گوشيم بسيار گران بود.»
پنجمي (مرد): «تيرماه امسال داخل ساختمان‌هاي وزارت نفت حوالي خيابان حافظ جلسه كاري داشتم. وقتي آنجا رسيدم هنوز همكارم نرسيده بود براي همين موبايلم را بيرون آوردم تا با او تماس بگيرم كه يك دفعه موبايل از دستم خارج و خلاف جاذبه به سمت بالا پرتاب شد. فكر كردم همكارم رسيده و مي‌خواستم بگويم مهندس شيطاني نكن... برگشتم، ديدم دو نفر گوشي‌ام را قاپيدند و به سمت جنوب خيابان حافظ مي‌دوند. اصلا فكر نمي‌كردم سارقان مقابل ساختمان‌هاي وزارت نفت و دوربين‌هاي مداربسته گوشيم را سرقت كنند. بلافاصله ماموران حراست به پليس اطلاع دادند اما حتي با تشكيل پرونده و مشاهده فيلم‌هاي دوربين مداربسته ساختمان‌هاي وزارت هيچ سرنخي از آن دو نفر نشد و گوشي ما هم رفت كه رفت...»
    
اينها روايت‌هاي 5 نفر براي «اعتماد» است كه اموال‌شان (گوشي، طلا و ...)‌توسط سارقان به سرقت رفته البته بايد گفت موضوع سرقت ارتباط مستقيمي با «مشكلات اقتصادي» دارد. 
بررسي‌هاي «اعتماد» نشان مي‌دهد؛ بيشترين آمار سرقت در كشور مربوط به «سرقت لوازم خودرو» مي‌شود. مهدي حاجيان، سخنگوي فراجا در خصوص سرقت از «۲۰ هزار دستگاه خودرو» طي چهار ماه ابتدايي سال ۱۴۰۱ گفت: «بالغ بر ۹۰ درصد اين محصولات ساخت داخل ايران بوده است. 
در ميان محصولات سايپا؛ پرايد، وانت، تيبا و ساينا و در ميان محصولات ايران‌خودرو نيز پژو، سمند و پيكان جزو پر سرقت‌ترين محصولات بودند كه مدل اكثر آنها مربوط به قبل از سال ۸۸ است.» 
۱ آذر ماه ۱۴۰۱ نيز سردار رحيمي، فرمانده انتظا مي سابق تهران بزرگ در خصوص افزايش آمار سرقت با توجه به اعتراضات اخير گفته بود: «جرايمي همچون سرقت حدود ۱۰ درصد افزايش داشته است.» 
البته شمار سرقت‌هاي خرد هم با شتاب تندي افرايش يافته تا جايي كه طبق اخبار منتشرشده سرقت از دريچه‌هاي فاضلاب، پايه فلزي پل‌هاي عابر پياده، علايم راهنمايي و رانندگي، سيم‌هاي برق و كابل‌هاي مخابراتي و... طي ماه‌هاي اخير گزارش شده كه در برخي موارد هم برق‌گرفتگي و مرگ سارقان سيم‌هاي برق را به همراه داشته است. بنا بر اعلام معاونت اجتماعي و پيشگيري از وقوع جرم قوه قضاييه آمار سرقت‌ها در سال ۱۴۰۰ حدود «۱ ميليون و ۴۰۰ هزار فقره» بوده است. همچنين در ماه‌هاي گذشته سازمان زندان‌هاي ايران در مورد آمار جرايم زنداني‌ها اعلام كرد: «۶۸ درصد زنداني‌هاي ايران به دليل جرايمي همچون «مواد مخدر و سرقت» در زندان‌ها به سر مي‌برند.» 
با توجه به ميزان رشد ماهانه تورم و وضعيت دشوار اقتصادي مي‌توان نتيجه گرفت؛ ارتباط معناداري ميان نرخ تورم و شمار سرقت‌ها وجود دارد. اين موضوع تا حدي است كه عليرضا لطفي، رييس پليس سابق آگاهي تهران بزرگ در سال ۹۹ گفته بود: «۵۰ درصد سرقت‌هاي ايران سرقت اولي هستند. (سارقان براي اولين‌بار دست به سرقت مي‌زنند.) اين حرفي بيهوده است كه شرايط اقتصادي بر ميزان جرم و جنايت بي‌تاثير است.» 
در بازه زماني سال ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۰ نيز با توجه به اينكه نرخ تورم حدود «۴.۴» برابر شده، ميزان سرقت هم در اين بازه زماني حدود «چهار برابر» افرايش داشته است. سردار حسين اشتري، فرمانده فراجا نيز در شهريور ماه ۱۴۰۱ در اين باره عنوان كرد: «از سال ۹۷ كه قيمت‌ها افزايش يافته آمار سرقت‌ها نيز ۳۰ درصد بالا رفته و اين مهم نشان‌دهنده اين است كه مسائل اقتصادي بر افزايش آمار سرقت بسيار تاثيرگذار است و از طرفي نيز هزينه جرم پايين بوده و بازدارندگي لازم را ندارد. برابر قوانين موجود براي سرقت‌هاي خرد با ارزش كمتر از ۲۰۰ ميليون ريال پرونده تشكيل نمي‌شود و سارق نيز به زندان نمي‌رود.»
افزايش فقر مساوي است با افزايش سرقت‌ها
عاليه شكربيگي، جامعه‌شناس در مورد سرقت و افزايش آن در جامعه به «اعتماد» مي‌گويد: «حيات اجتماعي محصول عمل جامعه است. مثلا يك عمل اجتماعي مثل سرقت داراي ساختار اجتماعي است. ساختارهاي اجتماعي شامل نهادهايي از جمله نهاد خانواده، دين، دولت و... مي‌شود. اين نهادها خودشان باعث كنشي مثل سرقت مي‌شوند يا به عبارتي شرايط كنش را براي افراد فراهم مي‌كنند تا يك انسان به سمت عملي مانند سرقت گرايش پيدا كند. البته عمل سرقت، جزو نابهنجارهاي اجتماعي است كه يك فرد بدون اجازه اموال افراد را مي‌دزدد. حالا بايد ديد كه چرا افراد دست به سرقت مي‌زنند! چند مثال مي‌زنم؛ ببينيد ما در سال‌هاي اخير (1396، 1398، 1400 و 1401) شاهد اعتراضات زيادي در جامعه بوديم. يعني مسائلي باعث شد تا مردم اعتراض كنند و چون بحث ما سرقت است روي اعتراضات «آبان‌ماه 1398» متمركز مي‌شويم كه مردم شعارهايي در رابطه با «نان و مشكلات اقتصادي» سر مي‌دادند. بعد از آن هم بارها از طريق «معلمان، بازنشستگان و...» شاهد «سفره‌هاي خالي» بوديم كه اين گروه‌ها با خود به تجمعات اعتراضي مي‌بردند. اين موضوع نمادي از «گرسنگي و مشكلات اقتصادي» بود. خب حالا اين بسترها و اعتراضات چه مي‌خواهد به ما بگويد! يعني توان مالي و اقتصادي مردم پايين آمده است اما به جاي اينكه نهادهاي اجتماعي به داد مردم برسند آنها را سركوب كردند. يعني سعي كردند اين اعتراضات را سريع پايان بدهند و صورت مساله را پاك كنند. از نظر جامعه‌شناسان در چنين مواقعي نهادهاي مربوطه بايد مشكلات را ريشه‌يابي و آن را حل كنند. خب در اين شرايط كه مردم براي مشكلات اقتصادي‌شان هشدار مي‌دهند و صورت‌مساله از سوي نهادها پاك مي‌شود، پيامدهايي را در برخواهيم داشت كه يكي از آنها فقر مادي است. فقر مادي نيز فقر اجتماعي، فرهنگي و ... را به همراه دارد. اينجا هست كه يك عمل نابهنجار اجتماعي مثل سرقت شكل مي‌گيرد و ما از آبان‌ماه سال 98 به بعد مشاهده مي‌كنيم نابهنجارهاي اجتماعي مانند سرقت افزايش پيدا كرده است و اعلام مي‌كنند اكثر سارقان بار اولي است كه دست به سرقت مي‌زنند. اين يعني مردم گرسنه هستند نه سارق و براي سير كردن شكم خود و خانواده‌شان دست به دزدي مي‌زنند نه لزوما براي تفريح و از سر عادت...»
او در ادامه مي‌گويد: «اين مسائل نشان مي‌دهد كه جامعه و وضعيت اقتصادي ما دچار «فروپاشي» شده است و وقتي هم فروپاشي شكل مي‌گيرد، مردم براي سير كردن شكم خود و زن و بچه‌شان مي‌توانند دست به هر كاري بزنند. يك روايت هم وجود دارد كه اگر فقر از يك در وارد شود، ايمان هم از در ديگر خارج مي‌شود. وقتي كه فقر در جامعه‌اي گسترش پيدا مي‌كند؛ ما شاهد افزايش سرقت، بي‌اخلاقي، حاشيه‌نشيني، اعتياد، بيكاري، بالا رفتن خشونت و ده‌ها آسيب اجتماعي ديگر خواهيم بود. در اين بسترهاست كه ناامني در جامعه شكل مي‌گيرد. در اين مواقع وقتي نوجوانان و جوانان چنين شرايطي را مي‌بينند به راحتي به عملي چون سرقت روي مي‌آورند. نوجوانان و جوانان جزو گروه‌هايي هستند كه دنبال شغل مناسب مي‌گردند و چون شغلي نمي‌يابند دست به هر كاري از جمله سرقت مي‌زنند. وقتي ساختارهاي اجتماعي پاسخي براي حل مساله و مشكلات يك جامعه نداشته باشد اين نابهنجاري‌ها شكل مي‌گيرد و ما در همين اعتراضات اخير با حضور نسل جوان شاهد شعارهاي مختلفي بوديم كه مي‌تواند زنگ خطري براي جامعه باشد. وقتي هم پاي صحبت‌هاي جوانان دهه‌هاي 60، 70 و 80 مي‌نشينيم، متوجه مي‌شويم كه دغدغه اكثر آنها آينده و نبود شغلي مناسب است.»

انواع و مجازات‌هاي سرقت
سرقت به معني ربودن مال غير به صورت پنهاني و بدون رضايت صاحب مال است به استثناي سرقت‌هاي مستوجب حد، شرط ديگر در ساير سرقت‌ها پنهاني و مخفيانه بودن آن است ضمن اينكه در تمام انواع سرقت‌ها عدم رضايت مالك در ربوده شدن مال شرط است. مثلا در جرم كيف‌قاپي عمل مخفيانه انجام نمي‌شود اما به هر حال رضايت مالك در ربوده شدن مال وجود ندارد. لازمه جرم سرقت اين است كه مالك بر مال تسلط پيدا كند و اگر قبل از تسلط كامل بر مال دستگير شود شروع به جرم سرقت است مال مورد سرقت مال منقول است كه قابليت ربايش را داشته باشد بنابراين سرقت در مورد اموال غير منقول صادق نيست. سرقت مستوجب حد سرقتي است كه به شكل مخفيانه از حرز انجام مي‌شود يعني مال مورد سرقت در محلي متناسب جهت نگهداري و ممانعت از دسترسي افراد به آن قرارداده شده است.
مجازات سرقت حدي
1) در سرقت اول؛ قطع چهار انگشت دست راست (بار اول). 2) قطع پاي چپ سارق از قسمت پايين برآمدگي آن به نحوي كه نيمي از قدم و مقداري از محل مسح باقي بماند (بار دوم).3) حبس ابد (بار سوم). 4) اگر سارق در زندان مرتكب سرقت حدي گردد اعدام مي‌شود.
مجازات سرقت‌هاي تعزيري
از شمول شرايط حد خارج هستند. حسب مورد حبس و شلاق است و سارق بايد مال دزديده شده را به صاحب اصلي آن بازگردانده و در صورتي كه مال موجود نباشد بايد قيمت آن را پرداخت كند و قيمت مال دزديده شده طبق قيمت روز محاسبه مي‌شود. هدف سارق از دزديدن مال به دست آوردن وجه از طريق آن است يعني در هر صورت سارق، مال را مورد معامله قرار مي‌دهد و تمامي افراد كه در نگهداري، مخفي كردن مال مسروقه يا خريد و فروش آن مداخله داشته باشند مجرم شناخته مي‌شوند. شخصي كه مال مسروقه را مي‌خرد چه از مسروقه بودن آن مطلع باشد و چه نباشد بايد مال خريداري‌شده را به صاحب آن باز گرداند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون