درباره «كاپيتان» به كارگرداني محمد حمزهاي كه در جشنواره فجر اكران شد
جهانهاي عمودي در برابر جهانهاي موازي
ساغر آزاد
در دهه 60 ميلادي با طرح شدن نظريه جهانهاي موازي در بستر يك پديده كوانتومي اين مفهوم به يكي از چالشبرانگيزترين مباحث علمي در جهان تبديل شد. وقتي علم كوانتوم با نظريه پلانك آغاز شد و با نظريه عدم قطعيت هايزنبرگ به بلوغ رسيد، راههاي جديدي براي تفسير اين جهان پيش روي دانشپژوهان اين رشته و علوم باز كرد. جهان موازي يعني وقتي در سياره و جهان خودمان كاري را انجام ميدهيم فردي ديگر در منظومه يا كهكشاني ديگر همان كار يا تصميم را انجام ميدهد. گاهي هم ممكن است آن كار يا تصميم را انجام ندهد و برعكس آن عمل كند. بنابراين با انجام يك تصميمي غير از تصميم ما جهاني موازي در جايي ديگر شكل ميگيرد پس قطعيتي در رفتار و تصميمات ما در جهان وجود ندارد كه اين نظريه ايده بسياري از فيلمها در سراسر جهان شده است. اما اين امر در فرهنگ ما مورد تاييد نيست. در فرهنگ و دين ما با كمك به زيردستان شرايط باز شدن راههايي پيش روي ما به وجود ميآيد كه اين مساله در فرهنگ بسيار تاكيد شده است.
فيلم «كاپيتان» خواسته يا ناخواسته به اين مساله ميپردازد. در موقعيتهاي مختلف فيلم رفتار بزرگترها با كودكان الگويي براي كودكان است كه به همان شكل با دنياي كوچكتر از خودشان رفتار ميكنند. تلاشي كه تيم پزشكي و پرستاري و والدين كودكان براي نجات و بهبودي كودكان انجام ميدهند، همانند تلاشي است كه عيسي براي بهبودي و نجات پرنده انجام ميدهد و اين كار وي به بقيه كودكان هم منتقل ميشود. در جاي ديگري از فيلم پاسخ مساعد بازيكن سابق تيم ملي به عيسي و همياري با آن به فرهنگي براي عيسي تبديل ميشود كه آن را در دنياي كوچك خودش منتشر ميكند. در حقيقت كمك كردن كودكان به يكديگر همان چيزي است كه از دنياي بيرونيشان ميگيرند و جهان عمودي فيلم به اين ترتيب شكل ميگيرد.
دنياهاي كوچك در برابر دنياهاي بزرگتر همان جهان عمودي فيلم است. يكي از مهمترين فاكتورهاي فيلم در شخصيت اصلي فيلم تجلي پيدا ميكند. عيسي همانطور كه از اسمش بر ميآيد نقش منجي و زندهكنندگي را ايفا ميكند. اين نوع نگاه در نگرش و رفتار پدر عيسي، انگيزه پرستار براي كمك به بچهها و ... را در جاي جاي فيلم مشاهده ميكنيم. در اين فيلم پروانه گول نميخورد . او دريا را درك ميكند حتي اگر تا به حالا دريا را نديده باشد. پس راستي با دنياي معصومانه كودكان رابطهاي مستقيم دارد.در حقيقت اين فيلم سرشار از اين
مفاهيم است.
«كاپيتان» واپسين ساخته محمد حمزهاي به تهيهكنندگي صابر امامي فيلمي ساده اما با مفاهيم مهمي است كه در جريان تفكرات فرهنگي ما قدم بر ميدارد. ادعاهايي بيشتر از آن چيزي كه برايش تلاش ميكند، ندارد. حرفهاي مهمي در حوزه كودكان سرطاني، كمك به همديگر و داشتههاي فرهنگي دارد و در همين مسير قدم بر ميدارد.