• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5434 -
  • ۱۴۰۱ شنبه ۶ اسفند

تاملّي درباره سفر به عراق

سيد عطاءالله مهاجراني

چرا ايده براندازي ۴۴ سال است  محقق نشده است؟

تمام ماه رجب را در عراق بودم. مقرم نجف اشرف بود و در دهم و بيستم و سي‌ام ماه رجب به كربلا و كاظمين مشرف شدم. سفر يك ماهه، مطابق رويه و سابقه‌ام با تامّل و نوشتن يادداشت همراه بود. به چند نكته مهم اشاره مي‌كنم: 
 يكم: زيارت عتبات در عراق، مي‌بايست يا شايسته است، يكي از مهم‌ترين سفرهاي عمرمان باشد. من‌هم نخستين‌بار بود به عراق مي‌رفتم. ما در زندگي معنوي خويش به زمان يا گوهر زمان نياز داريم تا درباره خودمان بينديشيم. به تعبير قرآن مجيد: «به كجا مي‌رويد؟!» و مي‌رويم. فرصت دم‌زدن در فضاي نجف و تامل درباره نهج‌البلاغه، من به جاي تكرار دعاها، تمركزم بر نهج‌البلاغه بود. بديهي است كه خواندن و تامّل درباره نهج‌البلاغه در فضاي صحن حرم اميرمومنان طراوت ديگري دارد.
دوم: در نجف، صبح‌ها بعد از نماز و زيارت در حرم، به درس آيت‌الله ايرواني مي‌رفتم. از ساعت ۷ تا ۸ صبح. نيم ساعت اول خارج فقه و نيم ساعت دوم، خارج اصول. به نظرم ايشان در شيوه تدريس، دقت‌هاي سنجيده و معماري شده، ادبيات بحث، صميمت در ارتباط با شاگردان و مستمعان، كم‌نظيرند؛ يكي از اميدهاي بزرگ آينده حوزه علميه نجف و جهان شيعه. به نظرم طلاب دروس خارج فقه و اصول، اگر گذارشان به نجف افتاد حتما درس آيت‌الله ايرواني را ببينند و شركت كنند و تامل كنند، بديهي است كه در نجف دروس متعدد خارج فقه و اصول برگزار مي‌شود... 

 ازجمله درس آيت‌الله سيد محمدرضا سيستاني، فرزند مرجع اعلا آيت‌الله سيدعلي سيستاني كه «جهاني است بنشسته در گوشه‌اي.» من در فرصت يك ماهه در نجف فقط درس آيت‌الله ايرواني شركت كردم. بسيار مغتنم  بود.
سوم: فضاي زيارت نجف و نيز كربلا و كاظمين و سامرّا، فرصتي است براي آشنايي بيشتر با هموطنان‌مان كه از گوشه و كنار و متن كشور در قالب كاروان‌هاي كوچك به عراق مي‌آيند. موسيقي لهجه مشهدي و يزدي و اصفهاني و خوزستاني و... انصافا شنيدني و مغتنم بود. من در هر نماز با افراد كنار دستم سر صحبت را باز مي‌كردم. از كدام ولايت‌اند، چه مي‌كنند؟ زندگي چگونه مي‌گذرد؟ صفا و صميميت و سادگي و نيز دقت و عمقي كه در سخنان هموطنان‌مان ديده مي‌شد، بسيار دلپسند و مغتنم بود. شما با يك ايران كوچك روبه‌رو هستيد و مي‌توانيد تصويري از مردم ايران داشته باشيد. اين تصوير با تصوير فضاي مجازي و شو‌هاي براندازان به كلي متفاوت است! پيشنهاد مي‌كنم همين براندازان محترم، به عنوان يك سفر شناخت و فهم جامعه ايران، سري به نجف و كربلا بزنند تا ببينند، براي كدام مردم نسخه مي‌پيچند؟ آيا چنان‌كه مدعي‌اند، انقلاب سوم؟ همان انقلاب ژينا، به قول يكي از تجزيه‌طلبان، انقلاب برهنگي به تعبير يكي از ماركسيست - لنينیست‌هاي سابق كه از كمونيسم تنها سبيلش براي ايشان مانده بود، آن را هم دور انداخت و از برهنگي به عنوان هنر تجليل مي‌كند. آيا مردم ايران برهنگي را -تماما برهنگي را- هنر مي‌دانند؟ يا گرايش مردم چيز ديگري است و مردم به راه ديگري مي‌روند. فردوسي در شاهنامه كه شناسنامه فرهنگي و ملي ماست، شرم را يكي از ويژگي‌هاي بانوان ايراني مي‌داند: 
سيه نرگسانت پر از شرم باد /  رخانت هميشه پر آزرم باد!
براندازان بايست جامعه ايراني را با تمام رنگارنگي‌اش حقيقتا بشناسند تا ببينند، چرا ايده براندازي ۴۴ سال است بر همان خشت اول كه معمار كج نهاده است مانده است؟

 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون