سومين سالروز درگذشت آيتالله سيد هادي خسروشاهي
شيخ پراگماتيك
سعيد دهقاني
از قديم هرگاه عبارت «تقريب مذاهب» را از رسانهها ميشنيدم يا ميخواندم، تصوير سالن كنفرانسي در ذهنم ساخته ميشد كه عدهاي با لباس روحانيت يكي پس از ديگري ميآيند و سخنراني ميكنند. در همين حد. هميشه تصورم اين بود كه تقريب مذاهب در جمهوري اسلامي ايران صرفا يك شعار است، اما پژوهش درباره كارنامه فعاليتهاي «سيد هادي خسروشاهي» تمامي باورهاي پيشينم درباره اين موضوع را برهم زد. خسروشاهي مردي عملگرا بود؛ يك روحاني پراگماتيك تمامعيار! باور دارم كه اين عملگرايي در كنار شهرتگريزي وي، ميتواند الگوي درستي براي روحانيون امروز باشد. بديهي است كه ما متولدين دهه هفتاد و حتي نسل بعد از ما ميراثدار تلاشهاي او براي دموكراتيزه كردن دينداري هستيم. به همين دليل بر آن شدم تا نكاتي را به آنچه تاكنون درباره ايشان نوشته شده، اضافه كنم. براي فهم بهتر آنچه در ادامه ميخوانيد، اين را يادآوري ميكنم كه وي محقق، اسلامشناس، سياستمدار و سفير سابق ايران در واتيكان و رييس نمايندگي جمهوري اسلامي ايران در مصر بوده است.
نخستين چيزي كه از مطالعه كارنامه خسروشاهي ميتوان دريافت اين بود كه افق نگاهش فراتر از چشمانداز شماري از مسوولان كشور بود؛ گلايههايش گوياي اين بود كه دل خوني از پارهاي بيتدبيريها دارد. براي مثال، در جايي نوشته است: «چند بحثي كه درباره حركتهاي اسلامي معاصر، هماكنون دراختيار علاقهمندان قرار ميگيرد، مربوط به سالهاي پيشين است كه جهت اقدام مسوولان سياست خارجي كشور، دراختيار آنان قرار گرفت و متاسفانه، هيچ وقت و هيچ مقام مسوولي با اينجانب كه كارشناسي ارشد اين مسائل در نهاد ديپلماسي بودم، درباره آنها مذاكرهاي نكرد و طبعا مشاورهاي هم براي اجرايي كردن آنها به عمل نيامد! سالها بعد، برادر عزيز، دكتر سيد محمدصادق خرازي - شفاءالله و عافاه- فرزند برادر بزرگوار، حضرت آيتالله سيد محسن خرازي -حفظهالله- كه معاون وزارت امور خارجه شده بود و گويا آن را خوانده بود، به طور شفاهي از حقير تقدير و تشكر نمود! و وقتي گفتم كه متاسفانه تاكنون در اين زمينه كسي با من حتي به عنوان «مشاور» مشورت هم نكرده است؛ در پاسخ گفت: اغلب اين دوستان به اين مسائل درازمدت توجه ندارند و به امور روزمره و كوتاهمدت ميپردازند!... و سپس واحدي براي بررسي اين امور، در دفتر مطالعات سياسي تاسيس نمود كه فعال شد ولي پس از رفتن ايشان، آن واحد نيز تعطيل گرديد! به نظر ميرسد كه اگر به اين طرحو پيشنهادها، در همان روزها توجه ميشد، امروزه شرايط و روابط ما با حركتهاي اسلامي معاصر، اينچنين مبهم و آشفته نبود!... علاوه بر چند بحث و گفتوگوي اصلي، ترجمه رساله برادر عزيز و مخلص؛ مهندس يوسف ندا، (از اخوان مصر كه رهبري سازمان بينالملل اخوان را در خارج از كشور به عهده داشت) بر آن مباحث افزوده ميشود و باتوجه به مشكلات و مسائلي كه امروزه پيش آمده و توطئهاي كه دشمنان براي ايجاد اختلاف بين شيعه و سني، طرحريزي كردهاند، شايد نشر آن مفيد يا بيمناسبت نباشد.»1
وي به دليل حضور چند ساله در مصر و واتيكان، دوستان فراواني از جاهاي مختلف دنيا داشت. درنتيجه رهيافتي آشتيطلبانه در برابر پيروان اديان و مذاهب گوناگون به خود گرفت. پندارها و رفتارهاي خسروشاهي، گواهي بر تاكيد وي بر همبستگي مذاهب داشت. او بر اين باور بود كه «اگر تقريب هيچ ثمر و اثر ديگري غير از اين نداشت، همين براي درك ارزش و اهميت آن كافي خواهد بود. يعني در گذشته، اگر دو برادر مسلمان شيعي و سنّي در برخورد با يكديگر با بدبيني و سوءظن و شبهاتي در دل همراه بودند، امروزه در اكثر موارد، اين ديدارها همراه با حس برادري و احترام متقابل و صلح و صفا است.
به ويژه كه به راحتي ميتوانند مسائل مورد اختلاف را با يكديگر در ميان بگذارند و به بحث و گفتوگو بنشينند.»2
خسروشاهي در هشتم اسفند ماه ۱۳۹۸ بر اثر ابتلا به بيماري كرونا درگذشت. وي افزون بر پژوهش در عرصه دين، سفير سابق ايران در واتيكان و رييس نمايندگي جمهوري اسلامي ايران در مصر بود.
1- يادداشتي بر كتاب حركتهاي اسلامي معاصر-استراتژي نظام و مساله شيعه و سني، موسسه بوستان كتاب، سيد هادي خسروشاهي، تهران 15/2/92
2- سيد هادي خسروشاهي، «نقش كنفرانس وحدت، آگاهيبخشي و روشن نمودن حقايق است»، پايگاه اطلاعرساني استاد سيد هادي خسروشاهي، 1398