هند به دور از ميراث گاندي
عليرضا ادبي*
براي بسياري از مردم دنيا، نام مهاتما گاندي با نام هند عجين شده و خيليها هند و ارزشهاي اين كشور را با ميراث ارزشمندي كه اين شخصيت بزرگ بنا نهاد، ميشناسند: اصولي مانند صلحورزي و عدم خشونت، قائل شدن به حقوق برابر و مساوي براي انسانها فارغ از قوميت و مذهب، استقلالطلبي، خودكفايي ملي و مبارزه با تبعيض و استعمار. در ايران نيز به ويژه بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، گاندي و آرمانهاي وي به ويژه از وجه مبارزه با استعمار و در راه استقلال و خودكفايي كشورش الهامبخش بوده و در ادبيات عوام و خواص همواره مورد اشاره و تقدير قرار گرفته است.
در نتيجه تلاشهاي آزاديخواهان و رهبراني مانند گاندي، نهرو، سردار پاتل، آمبدكار و... هند در سال 1947 به استقلال رسيد. رهبران آزاديخواه هند برمبناي ديدگاهي كه متاثر از تفكر و ميراث گاندي بود، هند مستقل را پايهگذاري و قانون اساسي و دولت جديد را تشكيل دادند. با توافق رهبران هند با محمدعلي جناح، بخشهايي از هند كه شامل پاكستان امروز و بنگلادش ميشد، باتوجه به اختلافات مذهبي بين هندوها و مسلمانان و با هدف تشكيل كشوري مستقل براي مسلمانان از سرزمين هند جدا شد و كشور پاكستان شامل دو بخش شرقي و غربي را تشكيل داد.
اقدامات و رويكردهاي مهاتما گاندي در احترام به همه اقوام و مذاهب به ويژه مسلمانان و تاكيد وي بر صلح و همزيستي از همان ابتدا با مخالفت گروههاي هندو تندرو در آن كشور مواجه بود. آنچه بيش از پيش آتش اختلافات را شعلهورتر كرد، تقسيم هند به دو كشور و كوچ و جابهجايي تعداد زيادي از مردم دو كشور تازه تاسيس شده بود كه شاهد صحنههايي از غمانگيزترين نسلكشيها و منازعات فرقهاي در تاريخ بشر بود.
گروههاي تندرو هندو مانند حزب هندو مهاسبها يا سازمان ملي داوطلبان (RSS) رويكرد مسالمتآميز و صلحطلب گاندي را برنميتابيدند. برمبناي نحله فكري آنها، هند متعلق به هندوها بود و مسلمانان جايي در آن نداشتند. آنها طرفدار حذف مسلمانان و تشكيل دولتي در هند برمبناي ناسيوناليسم هندو بودند. اين درحالي بود كه قانون اساسي هندِ مستقل برمبناي مليگرايي سكولار و حقوق و برابري ميان كليه شهروندان هندوستان تدوين شده بود.
نفرت از گاندي و تفكر او باعث شد تا گروهي از هندوهاي افراطي كمر به قتل «پدر ملت» بگيرند، زيرا از چشم آنها گاندي با تساهل در برابر مسلمانان، به ملت خيانت كرده بود. درنهايت ناتورام گودسه كه از اعضاي حزب هندو مهاسبها و RSS بود، در 30 ژانويه 1948، با شليك سه گلوله از نزديك مهاتما گاندي را از پاي درآورد و بعد خود را تسليم قانون كرد. وي در جلسات دادگاه، به اين ترور به عنوان اقدامي ميهنپرستانه افتخار كرد و اظهار داشت با حذف گاندي، سياست هندوستان مسير بهتري را در پيش خواهد گرفت. گودسه در دادگاه محكوم شد و بهرغم خواست پسران گاندي و نهرو كه خواستار مجازات حبس ابد براي او بودند، در سال 1949 به دار آويخته شد.
هر چند در دهههاي بعد گودسه همواره به عنوان فردي متعصب و خائن در هند مطرح بود، اما در سالهاي اخير با در مركز قرار گرفتن جريان مليگراي هندو به رهبري حزب بهاراتيا جاناتا (BJP) به ويژه از سال 2014 كه نارندرا مودي در اين كشور به قدرت رسيد، اهدافي كه گودسه براساس آن اقدام به ترور گاندي كرد، از مسيري سازمان يافته و به صورت نهادينه از سوي دولت دنبال ميشود. با قدرت گرفتن حزب بهاراتيا جاناتا، ميراث گاندي در حال زوال و تفكر افراطيوني چون گودسه در حال مركزيت يافتن و غالب شدن است. هر چند تصاوير گاندي همچنان روي اسكناسهاي بانك مركزي هند وجود دارد، اما دولت فعلي در هند با ميراث و مكتب او در تضادي آشكار است. در تفكر حاكمان فعلي هند افرادي مانند گاندي خائن و قاتلاني چون گودسه ميهنپرستاني كه اهداف بزرگي براي هند داشتند به حساب ميآيند. جاي تعجب ندارد حزب هندو مهاسبها، از گروههاي راست هندو در هند كه 750 هزار عضو فعال در سراسر هند دارد، مجسمه و بناهاي يادبود زيادي براي گودسه در سراسر هند درست كرده و اين سازمان تولد گودسه در ماه مه را به عنوان يك روز مقدس جشن ميگيرد.
نارندرا مودي، نخست وزير و بسياري از ياران و متحدان او در دولت فعلي هند عضو همان سازمان RSS هستند كه گودسه در آن عضو بود. سازمان RSS كه مادر اعتقادي حزب حاكم بهاراتيا جاناتا (BJP) در هند محسوب ميشود، در سال 1925 تشكيل شد و بسياري از رهبران و ايدئولوگهاي امروز هند مانند آميت شاه، وزير كشور، استراتژيست و مغز متفكر حزب، از اعضاي فعال آن بودهاند. اين سازمان با ديدگاه مليگرايي سكولار مخالف و طرفدار مليگرايي هندويي است، تفكري كه از آن به عنوان هندوتوا هم ياد ميشود.
از زمان روي كار آمدن نارندرا مودي در سال 2014، حزب بهاراتيا جاناتا اقدامات بيسابقهاي در عرصههاي مختلف انجام داده تا اقليتها و به ويژه مسلمانان را تحت فشار مضاعف قرار دهد و عناصر تاريخي اسلامي را از چهره هند پاك كند. تصويب اصلاحيه قانون شهروندي يا تغيير قانون تابعيت هند كه تحت شرايطي تنها به اقليتهاي هندو، سيك، جين، بودايي، مسيحي و پارسي از كشورهاي همسايه تابعيت هند را اعطا ميكند و اين حق را براي مسلمانان قائل نيست؛ لغو ماده 370 قانون اساسي و خودمختاري منطقه كشمير؛ صدور حكم ديوان عالي هند داير بر ساخت معبد رام روي ويرانههاي مسجد بابري؛ تنها گوشهاي از اقدامات دولت فعلي در سال 2019 براي به حاشيه راندن اسلام و در محاق گذاشتن بيشتر مسلمان است. طي سالهاي اخير در بسياري از ايالتها به ويژه آنهايي كه در آن حزب بهاراتيا جاناتا حاكم است، شاهد تصويب قوانيني مانند جرمانگاري كردن ازدواج با هدف تغيير دين، ممنوعيت حجاب براي دختران در اماكن آموزشي و غيره هستيم. تغيير نام بسياري از اسامي اسلامي شهرها به هندي، تغيير مواد كتب تاريخي، درسي و ... فعالانه و سازمان يافته از سوي دولت دنبال ميشود. اماكن تاريخي اسلامي در سايه عدم رسيدگي در حال تخريب و پولهاي هنگفتي هزينه ساخت و نگهداري معابد هندو ميشود. هتاكان افراطگراي هندو آزادانه و در سايه سكوت دولت حاكم از نسلكشي مسلمانان در هند صحبت ميكنند و از اسلام به عنوان دين مهاجمان و متجاوزان نام ميبرند. وقتي مسلمانان به مسالهاي مانند تصويب تبعيضآميز اصلاحيه قانون شهروندي اعتراض ميكنند، خانههاي آنان به بهانههاي مختلف با بولدوزر با خاك يكسان ميشوند. جريان راستگراي هندوگرا جامعه تكثرگرا و متساهل هند را تهديد ميكند و در اين بين استقلال اركان دموكراسي در هند مانند قوه مجريه، دادگاهها و پارلمان اين كشور روز به روز در حال تضعيف است.
بنابراين بايد گفت، هند امروز ديگر هند گاندي نيست و با ارزشها و ميراث بزرگاني مانند گاندي و نهرو فرسخها فاصله گرفته است؛ هند امروز كشوري است كه قاتلان گاندي و همفكران ناتورام گودسه آن را به گروگان گرفتهاند و با قطبيسازي جامعه و بهرهبرداري از راي اكثريت هندو اين كشور را از ارزشهاي اصيل و ميراث تاريخي خود دور ميسازند.
* كارشناس شبهقاره هند