• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5438 -
  • ۱۴۰۱ چهارشنبه ۱۰ اسفند

نمادهاي راستين انقلاب

 علي ربيعي:  من شخصا از چند جهت به نكوداشت‌هاي نمادساز معتقدم. امروز از منظر سياسي مشاهده مي‌شود از دو سو آدم‌هاي انقلاب در معرض بازنمايي انحرافي قرار گرفته‌اند. از يك‌سو رسانه‌هاي بدخواه ايران و انقلاب چهره‌اي خشن، با فاصله‌هايي زياد از مطالبات نسل جديد نشان مي‌دهند. نگاه كنيد به روايت‌سازي‌هاي شبكه‌هاي فارسي‌زبان خارج از ايران. از سوي ديگر چهره‌هايي به عنوان يك انقلابي نمايش داده مي‌شوند كه فرسنگ‌ها با منش و خصوصيات انقلابي‌ها و نسل جديد فاصله دارند. متاسفانه امروز آدم‌هايي زياده‌گو با حرف‌هاي غيرعلمي بي‌ربط، پرخاشگر، درشت‌گو به نماد يك فرد انقلابي بدل مي‌شوند. ما خانيكي و توكلي عزيز را به عنوان آدم‌هايي از يك نسل زحمتكش پاس مي‌داريم كه سال‌هاي سال هيچ چيز جز شرافت به دست نياوردند و براي سعادت كشورشان ايستادگي كردند. اينها هم با آن بازنمايي دروغين فاصله دارند، هم با اين زامبي‌ها.
 هيچ نسلي بدون قهرمان ذهني نمي‌تواند زندگي كند. اگر نمادهاي راستين تكريم نشوند و تبيين نشوند و نشان داده نشوند، در مسير تاريخي دچار نوعي انقطاع الگويي خواهيم شد. من با هر دو بزرگوار دوستي دارم. با آقاي توكلي زماني كه نماينده مجلس بود و بعدا وزير كار شد. در آن زمان من نماينده كارگران در شوراي عالي كار بودم. دوستي ما آن زمان آغاز شد، هر چند از دو مشرب فكري متفاوت بوديم. اما همواره در غم و شادي او شريك بودم. هر دو به شرافت و درستكاري و پشتكار و سماجت در كار شهره‌اند. من از توكلي براي نامه نگران‌كننده‌اي كه درباره مولد‌سازي نوشت، سپاسگزارم. 
آشنايي من با دكتر خانيكي از طريق مناسبات فرهنگي و سياسي صورت گرفت و حدود چهار دهه است كه اين ارتباط ادامه دارد و امروز هم در انجمن مطالعات فرهنگي و ارتباطات با ايشان همكار هستم. از خداوند براي اين بزرگواران كه سايه‌سار ديگران بودند، سلامتي طلب مي‌كنم. حضور اين بزرگواران كمك مي‌كند كه در اين زمانه بي‌رحم بتوانيم تكيه‌گاه و پشتوانه هم باشيم. 

عدالت برتر از بخشش
عليرضا محجوب: نكوداشت كساني كه معضلات و مشكلات اساسي ما را يادآوري كردند، امري كم‌نظير است. من و آقاي دكتر توكلي سال‌ها با هم در مجلس سر و كار داشتيم و پيش‌تر هم در وزارت كار، در دو صف‌بندي متفاوت با هم جنگ و جدال داشتيم. البته يك بار ايشان قبل از اينكه به مجلس بيايند، به خانه كارگر آمدند تا صحبت كنند. به هيات اجرايي خانه كارگر آمدند و بحث‌هايي كردند و كوشيدند هر چه خاطره ناروا و ناگوار است، از ميان بردارند. ما هم با دوستان‌مان پذيرفتيم كه به گذشته برنگرديم. تازه آن هم نكته‌اي است كه مي‌تواند اسباب وصل باشد، نه فصل، زيرا هم ما و هم ايشان با شور فراوان كار خودمان را دنبال مي‌كرديم. ايشان در مجلس هم در صف عدالتخواهان و عدالتجويان بود و هر جا كه مطالبي از اين دست بود، با هم امضا كرديم. ايشان براي عدالت حد و مرز قائل نبودند و در اين زمينه همراهي مي‌كردند. آشنايي من با آقاي خانيكي هم از طريق آثار و نوشته‌هاي ايشان است. وقتي آثار ايشان را مي‌خواندم، قرابت‌هاي زيادي پيدا مي‌كردم. ايشان هنوز مثل يك جوان پرشور حضور دارد و مطلب مي‌نويسد. تاكيد ايشان همواره بر گفت‌وگو و بر كنار هم آمدن است.  امام علي (ع) در وصف عدالت و تمايز آن با بخشش نكته‌اي مي‌فرمايند كه خط تفكيك عدالتخواهي از خط صدقه‌بده‌ها و صدقه‌بگيرهاست. ما از هيچ‌كس صدقه نخواستيم. ايشان مي‌فرمايد بخشش، چيزي را از جاي خودش خارج مي‌كند، اما عدالت، چيزي را در جاي خودش قرار مي‌دهد. اين سخن بزرگ از كسي است كه او را به خاطر بخشش مي‌شناسيم. اما آن بزرگوار خود عدالت را بر بخشش ترجيح مي‌دهد. ما از هيچ دولتي صدقه نخواسته‌ايم. كارگر صدقه نمي‌خواهد، بلكه حق و حقوقش را مي‌خواهد. صدقه البته امر واجبي است، اما به كسي كه كار مي‌كند يا مي‌تواند كار كند، نمي‌رسد. امروز اين فرصت براي همه فراهم است. عدالت دنبال اين است كه سهم خودش را بگيرد. آنچه اين روزها و در گذشته شاهدش هستيم، اين است كه ثروتمندان هر چه مي‌خواهند از سفره فقرا بر مي‌دارند. مرحوم عالي‌نسب درباره تورم مي‌گفت، تورم مالياتي است كه اغنيا به نفع خود عليه فقرا بر مي‌دارند. امثال توكلي و خانيكي هم در مسير عدالتخواهان با دست‌اندازي ثروتمندان به سفره و كاسه و جيب فقرا مخالفند. ايشان مي‌گويند، هر كس در جاي خود بنشيند و چيزي را دريافت كند كه مستحقش است. 

نخنديم بر گريه ديگران
 پيروز حناچي:حدود دو هفته پيش تلويزيون در برنامه شيوه كه در ايام اخير نسبت به ساير برنامه‌هاي تلويزيون جذاب‌تر بوده، دو استاد دانشگاه شريف را دعوت كرده بود تا درخصوص برنامه جامع علمي كشور صحبت كنند. در ابتداي بحث دو ديدگاه كاملا مخالف هم داشتند، اما در آخر بحث، تقريبا نظرات اين دو به هم نزديك شده بود. اين نشان‌دهنده آن است كه در جامعه ما گفت‌وگو خيلي كم صورت مي‌گيرد و ما اگر درباره مسائل مهم خودمان فضاي گفت‌وگو را فراهم آوريم، نسل جديدمان هم اين‌طور عاصي نمي‌شود. اگر نقد منصفانه در مورد مسائل داشته باشيم، تحمل يكديگر بيشتر مي‌شود. خصيصه اين دو بزرگوار، آقاي خانيكي و آقاي توكلي همين نقد منصفانه و دارا بودن ظرفيت گفت‌وگو است. 
من سال‌ها در دبيرخانه شوراي عالي شهرسازي و معماري ايران حضور داشته‌ام. شهرسازي اگرچه يك ديسيپلين تخصصي است، اما ماهيتا امري سياسي است، زيرا توليد رانت مي‌كند و سياست و رانت با هم ارتباط معني‌داري دارند. اما من بارها ديدم كه آقاي توكلي در مواردي كه درگيري ايجاد مي‌شد و كساني كه پشت رانت پنهان مي‌شدند و مي‌خواستند مساله را سياسي كنند، منصفانه راجع به اين موضوعات موضع‌گيري مي‌كردند. دكتر توكلي قاعدتا از نظر سياسي در دسته اصولگرايان قرار مي‌گيرد، اما همواره نقد و موضع‌گيري منصفانه هميشه از خصيصه‌هاي ايشان بود. در مورد دكتر خانيكي هم به اين نكته متذكر شوم كه از اينكه گرداگرد ايشان همواره بچه‌هايي از نسل جوان و دانشگاهي از همه طيف جمع مي‌شوند، مي‌توان به منش و شخصيت‌شان  پي برد. انعطاف و ايجاد ارتباط با افراد و نظريات مختلف از سنين متفاوت از خصيصه‌هاي ايشان است. 
در شرايط سخت اقتصادي كنوني همه نگران آينده كشور و سرزمين‌مان هستيم. با رجوع به ميراث گرانبهاي فرهنگي و ادبي خودمان مي‌توانيم براي بسياري از اين مشكلات راهكاري بيابيم. نظامي گنجوي در خردنامه به عبور اسكندر از سد ياجوج و ماجوج و وارد شدن به آرمانشهر ايراني اشاره مي‌كند. هر سرباز اسكندر كه دست به هر چيزي مي‌زند، دچار عارضه‌اي مي‌شود. اسكندر در مي‌يابد كه نبايد دست‌اندازي كرد. به دشت فراخي مي‌رسد كه در آن مردم به راحتي و بدون حصار و قفل و بند در كنار هم زندگي مي‌كنند. با تعجب از ايشان مي‌پرسد: بدين ايمني چون رهيد از گزند/ كه بر در ندارد كسي قفل و بند
 آن مردم شريف كه قاعدتا بايد ايران باشد، در پاسخ اسكندر مي‌گويند: شماريم خود را همه همسران/ نخنديم بر گريه ديگران// ندارد ز ما كس زكس مال بيش/ همه راست قسميم در مال خويش  راهكار بسياري از مشكلات ما در اين فرهنگ كهن ديده مي‌شود. 
من وقتي يادداشت‌هاي دكتر خانيكي را راجع به سرطان مي‌خواندم، به‌رغم اينكه مي‌دانم رنج زيادي در طول دوره درمان مي‌كشيدند، لذت مي‌بردم از اينكه مي‌ديدم مرگ را به بازي مي‌گيرند و نگاه عميق و برنده‌اي دارند. 

الگوي صداقت، سختكوشي  نظم و مردمي بودن
 محمدحسين مقيمي:اولين ديدار من با آقاي دكتر خانيكي و دو نفر ديگر از دانشجويان مشهد، 53 سال پيش در دانشگاه شيراز صورت گرفت. با آقاي توكلي هم به واسطه يكي از دانشجويان خراساني آشنا شدم. آنچه مي‌توان در يك استاد، معلم، مدير، حكمروا، كاسب، بازاري، مبارز خوب ياد كرد، در اين دو بزرگوار هست. اگر امروز مي‌بينيد كه دكتر خانيكي از گفت‌وگوي تمدن‌ها صحبت مي‌كند و آقاي توكلي راجع به عدالت صحبت مي‌كند و علم مبارزه با فساد را  بر مي‌دارد، نتيجه سال‌ها تلاش و فعاليت است. ما در دانشگاه شيراز ساعت‌ها پاي درس اين دوستان حضور داشتيم، خواه در فعاليت‌هاي اجتماعي و خواه در فعاليت‌هاي فرهنگي و سياسي. وقتي كه زلزله طبس اتفاق افتاد، همين دوستان درس و مشق و دانشگاه را رها كردند و به كمك مردم رفتند. سال 1350 در زندان در خدمت اين بزرگواران بوديم و آنجا كلاس درس و بحث و گفت‌وگو بود. 
اين دو بزرگوار از همان زمان مسووليت‌پذير بودند و همواره قدم پيش مي‌گذاشتند و كنار نمي‌نشستند. در هر موضوع و حركت دانشجويي اولين نفرها بودند. كارشان از همان زمان شفاف بود و سعي مي‌كردند زندگي متوسط به پايين داشته باشد. دوره‌اي كه با اين دو عزيز بودم، هر چه ديدم، صداقت بود. بسيار مردمي بودند و از همان زمان همواره پاسخگو، بسيار منضبط و سختكوش بودند. همواره پا به پاي مردم بودند. امروز هم اگر بخواهيم مشكلات را حل كنيم، بايد همين خصوصيات را پيش بگيريم.

آزادي، ظلم‌ستيزي و مردم‌داري
 مهدي توكلي:احمد توكلي و هادي خانيكي، يك خصوصيات اجتماعي مشهور دارند و يك خصوصيات دروني كه بيشتر خانواده‌ها با آنها آشنا هستند. سه ويژگي در هر دو بزرگوار مشترك است. نخست اينكه انگيزه مبارزاتي اين دو بزرگوار مبارزه با استبداد و رسيدن به آزادي است كه هدف از خلقت انسان هم همان است. اگر از انسان اختيار را سلب كنيد، چيزي از او باقي نمي‌ماند. مبارزه پدر من، احمد توكلي از پيش از انقلاب تا به امروز ريشه در استبدادستيزي ايشان داشت و دارد. اين دو بزرگوار ارزش والايي براي آزادي انسان قائل هستند. عنوان سرمقاله اولين شماره روزنامه فردا در سال 76 به قلم دكتر توكلي، «گوهر آزادي» بود. اين نشان‌دهنده ارج و قربي است كه ايشان براي آزادي قائل است. ويژگي دوم اين دو بزرگوار ظلم‌ستيزي است. من بارها ديدم كه دكتر توكلي فارغ از دين و مذهب و مليت، پيگيري پرونده‌هاي قضايي است كه احساس مي‌كند به كسي ظلم مي‌شود. ويژگي سوم مشترك اين دو بزرگوار مردم‌داري است. ايشان احترام دروني براي مردم قائلند و حاضرند از عمر و جان‌شان براي كرامت و احترام و جايگاه واقعي مردم هزينه دهند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون