لحن اميدواركننده مديركل آژانس پس از سفر به تهران
حسن بهشتيپور
اگر ملاك نتيجه سفر رافائل گروسي، مديركل آژانس بينالمللي انرژي اتمي به تهران را بيانيه سه مادهاي مشترك ايران و آژانس در نظر بگيريم، ميتوان ارزيابي بهتري نسبت به دستاوردهاي اين سفر داشت. در بند نخست اين بيانيه آمده است: «تعاملات بين آژانس بينالمللي انرژي اتمي و ايران با روحيه همكاري و با رعايت كامل صلاحيتهاي آژانس و حقوق و تعهدات جمهوري اسلامي ايران بر اساس موافقتنامههاي جامع پادماني صورت خواهد پذيرفت.» عبارت «موافقتنامه جامع پادماني» همان ترتيبات اجرايي NPT است كه بين ايران و آژانس مورد توافق قرار گرفته است. استفاده از اين عبارت نشان ميدهد كه ايران قرار نيست دسترسيهاي فوقالعاده و مضاعفي در اختيار آژانس قرار دهد، بلكه اين دسترسيها در چارچوب همان موافقتنامه جامع پادماني است. در بند دوم اين بيانيه آمده است: «در خصوص مسائل پادماني باقيمانده مربوط به سه مكان، ايران آمادگي خود را براي ادامه همكاري و ارايه اطلاعات و دسترسي بيشتر به منظور رسيدگي به مسائل پادماني باقيمانده اعلام كرد.» معناي اين بند اين است كه ايران حاضر شده است براي حل سوالات سهگانه باقيمانده آژانس، برخي دسترسيهاي بيشتر را در چارچوب مسائل پادماني در اختيار آژانس قرار دهد. ايران پيش از اين پاسخ سوالات آژانس را داده بود، اما آژانس پاسخ ايران را قانعكننده ندانسته بود. حالا ايران قول داده است كه براي رسيدگي به اين سوالات در چارچوب مسائل پادماني دسترسيهايي در اختيار آژانس قرار دهد. اين عبارت با دقت نگارش شدهاند و نبايد مورد تفسير ناصواب قرار بگيرد. برخي فعالان رسانهاي اين توافق را به گونهاي وانمود كردهاند كه گويي ايران درهاي رحمت را به روي آژانس گشوده و مجوز داده است كه از هر جايي ميخواهد بازديد كند. اما واقعيت اين است كه محتواي اين بند توافق محدود به مسائل مربوط به سه مكان ادعايي است و در چارچوب توافق جامع پادماني است. در بند سوم آمده است: «ايران به صورت داوطلبانه به آژانس اجازه ميدهد تا چنانچه مقتضي باشد فعاليتهاي راستيآزمايي و نظارت بيشتر را اجرا كند.» اينجا بخشي است كه اندكي ميتواند مورد پرسش قرار بگيرد كه «فعاليتهاي راستيآزمايي و نظارت بيشتر» به چه معناست. در ادامه اين بند آمده است: «روش اجراي آن طي يك نشست فني كه به زودي در تهران برگزار ميشود، ميان دو طرف مورد توافق قرار خواهد گرفت.» اينجا مشخص ميشود كه ايران و آژانس بهطور كلي پذيرفتهاند كه براي پاسخ به سوالات باقيمانده آژانس يكسري نظارتهاي بيشتر را براي آژانس قائل شده است. تصور من اين است كه عبارت «بيشتر» در اين بند به موضوع پادمان باز ميگردد. اما هنوز اين نظارتهاي بيشتر قطعي نيست و به نشست فني موكول شده است.
به اعتقاد من ايران با اين اقدام سعي كرد با آژانس برخورد مثبت داشته باشد و رضايت رافائل گروسي را تا جايي كه ميتواند به دست بياورد، تا گزارشي كه آقاي گروسي به شوراي حكام ميدهد (كه قرار از نشست آن از امروز آغاز شود)، به صدور قطعنامه جديد منجر نشود و مانع صدور قطعنامهاي شود كه اروپاييها دنبال ميكنند. وقتي محتواي صحبتهاي شنبهشب مديركل آژانس بينالمللي انرژي اتمي را در وين دنبال كنيد، ميبينيد توضيحاتي كه ميدهد خيلي رويكرد مثبتي دارد و نشان ميدهد كه ميخواهد مساله رو به جلو حركت كند، نه اينكه با صدور قطعنامه جديد كل تلاشها را ناكام بگذارد و اوضاع را بدتر كند. در اظهارات او از جمله در مورد ذرات غني شده ۸۴ درصد كه تبليغات زيادي روي آن در هفته گذشته انجام شده بود، لحن رافائل گروسي بسيار روشنگرانه بود و تاكيد كرد كه كشف اين ذرات به معناي غنيسازي اورانيوم در اين سطح و انباشت اورانيوم غني شده در اين سطح نبود. وقتي خبرنگاران در نشست مطبوعاتي مديركل آژانس چنين توضيحاتي را ميشنوند، خيلي با بيان همين عبارات از زبان مسوولان ايران متفاوت است. اين توضيحات به روشني نشان داد كه ايران قصد توليد اورانيوم غني شده در سطح ۸۴ درصد نداشته و اين احتمالا ناشي از يك خطا يا تصادف كه در حين غنيسازي پيش آمده است. لحن رافائل گروسي در كنفرانس مطبوعاتي و نوع پاسخي كه به خبرنگاران ميدهد، نشان ميدهد كه وي اميدوار است مذاكرات ايران و آژانس ادامه پيدا كند و به راهكارهاي جديدي براي همكاري برسند. به نظر من اين مسير مثبت است و اگر جلسه فني كه قرار است به زودي در تهران برگزار شود به يك راهكار مرضيالطرفين براي حل سه سوال باقيمانده پادماني برسد، بهطور قطع تاثير مثبتي بر آغاز گفتوگوهاي ايران و 1+4 خواهد داشت. اگر اين سوالات كاملا پاسخ داده شوند و آژانس قانع شود، يك گره اساسي از پرونده هستهاي ايران باز خواهد شد.