• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5444 -
  • ۱۴۰۱ شنبه ۲۰ اسفند

نگاهي كوتاه به زندگي بلند سيد عبدالله انوار (1401-1303)

جامع معقول و منقول

محسن آزموده

سيد عبدالله انوار، چهارشنبه هجدهم اسفند ماه 1401 در سن نود و هشت سالگي در خواب دار فاني را وداع گفت. استاد انوار، كتاب‌شناس و فهرست‌نويسي زبده، نسخه‌شناس و مصححي پركار و دانشمندي ذوابعاد بود و با حوزه‌هاي متعددي چون فلسفه، رياضيات، موسيقي‌شناسي، تاريخ، تهران‌شناسي، فقه و اصول و حقوق و منطق آشنايي داشت.
او متولد 18 مرداد 1303 است، يك سال پيش از آنكه رضاخان بر تخت سلطنت بنشيند و رضاشاه شود. پدرش سيد يعقوب انوار اردكاني شيرازي 
(1331‌-1253)، ملقب به صدرالعلماء از وعاظ و روحانيون فعال و پرسر و صداي عصر مشروطه بود كه در جريان به توپ بستن مجلس توسط محمدعلي شاه، بازداشت شد و او را به باغشاه بردند. او در دوره رضاشاه جزو روحانيون محافظه‌كار مجلس محسوب مي‌شد كه با وضع قوانين عرفي در عدليه مخالفت مي‌كرد. در سال 1309 مغضوب رضاشاه شد و از ادامه نمايندگي مجلس محروم شد. با اين‌همه در اواخر دوره رضاشاه بار ديگر از كاشان وارد مجلس شد. مادر عبدالله انوار هم دخترعموي صدراعظم ايران ميرزا علي‌خان امين‌الدوله بود. او زني مذهبي و خانه‌دار بود و فرزندانش را به خوبي تربيت كرد. 
عبدالله انوار تحصيلات را در هفت سالگي در مدرسه سيروس آغاز كرد. اين مدرسه در خيابان شاه‌آباد (جمهوري امروز) نزديك ميدان بهارستان در يكي از ساختمان‌هاي وجيه‌الله ميرزاي سپهسالار بود. بعد از سه سال به دبستان امير معزي رفت و تا كلاس ششم در اين مدرسه درس خواند. او در همين سال‌ها در خانه زيرنظر پدر دروس حوزوي را مي‌خواند. 
انوار 17 ساله بود كه نيروهاي متفقين ايران را اشغال كردند و رضاشاه را تبعيد. او در گفت‌وگويي كه 5 سال پيش با خانم ماهرخ ابراهيم‌پور در منزلش در آجودانيه با او داشتيم، درباره اين روزها گفت: «سوم شهريور ماه 1320 بود و منزل ما دزاشيب. يكي از دوستان پدرم آمد و گفت صبح امروز قشون روس و انگليس به ايران آمدند و هيچ تغييري در وضع ايجاد نشد. تا 25 شهريور اوضاع نابسامان بود، رضاشاه بايد مي‌رفت و بعد از او محمدرضا شاه شد.» انوار بعد از دوران ابتدايي به كالج امريكايي‌هاي دكتر جردن رفت كه بعدا اسم آن مدرسه البرز شد. او در سال‌هاي دهه 1320 با جوانان حزب توده دوست و آشنا شد و در ميان ايشان بيش از همه به خليل ملكي و جلال آل‌احمد نزديك بود. او در همين سال‌ها با صادق هدايت از طريق مهندس بهجت استاد رياضيات خود آشنا شده بود و او را در كافه فردوس مي‌ديد.
انوار پس از پايان تحصيلات متوسطه، به مطالعه «شعبه ادبي» پرداخت و پس از شركت در كنكور دانشكده حقوق دانشگاه تهران تحت نظر اساتيدي چون دكتر معظمي، دكتر شايگان، دكتر موسي عميد، دكتر سيد حسن امامي امام جمعه به تحصيل حقوق پرداخت. او همزمان رشته رياضيات در دانشسراي عالي خواند و در اين رشته هم ليسانس گرفت. انوار در همين سال‌ها فلسفه و روان‌شناسي را به صورت خودآموز يا شركت آزادانه در كلاس‌هاي اساتيدي چون محمود صناعي و شهيد مرتضي مطهري فراگرفت. 
انوار بعد از فارغ‌التحصيلي از حقوق در كنكور استخدامي بانك ملي شركت كرد و نفر اول شد. يك سال و نيم به عنوان حسابدار باجه فعاليت كرد، اما احساس كرد كه از اين كار راضي نيست، به همين علت به مدرسه صنعتي آلماني‌ها در خيابان قوام‌السلطنه رفت و در آنجا به تدريس رياضيات مشغول شد. دو سال در اين مدرسه تدريس كرد و در سال 1329 براي خدمت نظام به دانشكده افسري رفت و از آنجا كه ليسانس حقوق داشت، به عنوان كمك بازپرس در لشكر دوم تهران پذيرفته شد و تا مهر ماه 1330 خدمت خود را ادامه داد. 
عبدالله انوار بعد از كودتا حدود 5 سال به عنوان معلم زبان انگليسي در وزارت فرهنگ خدمت كرد و از آنجا كه در ايام كودتا طرفدار مصدق بود براي كار به مدارس دورافتاده اعزام شد. عبدالله انوار در سال 1338 به استخدام لغتنامه دهخدا در آمد و در آنجا مدخل حرف خ و بخشي از حرف كاف را نوشت. همزمان با درگذشت استاد محمد معين در سال 1350، عبدالله انوار هم از كار در لغتنامه كناره گرفت و سپس به استخدام كتابخانه ملي ايران در آمد و مدت 23 سال در آنجا مشغول به كار شد. او بيش از 20 سال رييس بخش نسخه‌هاي خطي كتابخانه ملي ايران بود و در اين مدت حدود 10 جلد فهرست نسخه‌هاي خطي به زبان‌هاي فارسي و عربي را تدوين كرد.  انوار به زبان‌هاي عربي، انگليسي و فرانسه مسلط بود و آثار فراواني را از اين زبان‌ها به فارسي برگرداند كه متاسفانه شمار بسيار اندكي از آنها منتشر شده است. ترجمه كتاب بزرگ شفاي ابن سينا، يكي از اين آثار است كه تنها بخش‌هاي حساب و موسيقي آن منتشر شده است. از ميان تصحيح‌هاي فراوان انوار مي‌توان به تصحيح جهانگشاي نادري نوشته ميرزا مهدي استرآبادي منشي و مورخ نادرشاه اشاره كرد كه مهم‌ترين و شناخته شده‌ترين اثر تاريخي درباره روزگار نادرشاه افشار است و نثري دشوار و پيچيده دارد. استاد انوار همچنين تهران‌شناسي باتجربه و آگاه بود و تاريخچه جاي جاي محله‌ها و مكان‌هاي قديمي اين شهر را مي‌دانست و از هر كدام خاطراتي شيرين در ياد داشت. 
استاد سيد عبدالله انوار، برآمده از خانواده‌اي فرهيخته، شيفته دانش و آگاهي بود و سراسر عمر شريف و گرانقدر خود را صرف معرفت‌اندوزي كرد. آپارتمان او در آجودانيه، همچون يك كتابخانه بود و همه جا، حتي روي آشپزخانه ستون‌هاي بلند كتاب به چشم مي‌خورد. او تا واپسين سال‌هاي عمر طويل خود به تحصيل و تدريس مشغول بود و شاگرداني داشت كه به خانه‌اش مي‌رفتند و از محضرش فلسفه و علوم اسلامي مي‌آموختند. يادش گرامي باد. با اميد. 


از ميان تصحيح‌هاي فراوان انوار مي‌توان به تصحيح جهانگشاي نادري نوشته ميرزا مهدي استرآبادي منشي و مورخ نادرشاه اشاره كرد كه مهم‌ترين و شناخته شده‌ترين اثر تاريخي درباره روزگار نادرشاه افشار است و نثري دشوار و پيچيده دارد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون