آشتي با عربستان، ديرهنگام اما ضروري
دروازه بهبود روابط ايران با جهان عرب و كشورهاي خليجفارس، بهبود روابط تهران و رياض است
محمد شريعتي دهاقان
برجام و مساله روابط با عربستان سعودي، دو مساله اصلي سياست خارجي كشور هستند. برجام از نظر بينالمللي براي ايران اهميت دارد و روابط با عربستان سعودي كليد ورود به كشورهاي عربي منطقه محسوب ميشود. در واقع ميتوان گفت كه دروازه بهبود روابط جمهوري اسلامي ايران با جهان عرب و كشورهاي خليجفارس، بهبود روابط تهران و رياض است. روابط ايران و عربستان در دوران رياستجمهوري اكبر هاشميرفسنجاني در دوره سازندگي و سيد محمد خاتمي در دوره اصلاحات، مورد توجه جدي تهران قرار داشت. در اين دو دولت بر سياست تنشزدايي تكيه شد و بهترين دوره روابط ايران و عربستان پس از انقلاب اسلامي در اين دو دوره شكل گرفت. متاسفانه در دوران رياستجمهوري حسن روحاني، افرادي كه مخالف رابطه ايران و عربستان سعودي بودند و تيترهاي روزنامههايشان مويد دشمنيشان با مناسبات تهران و رياض بود، باعث شدند كه روابط دو كشور به سمت تيرگي ميل كند. امروز همان افراد يا دوستانشان در حاكميت قرار گرفتهاند؛ باعث خوشحالي است كه ديدگاه اين افراد تغيير كرده است و به سمت بهبود روابط تهران و رياض حركت ميكنند.
مسالهاي كه در مورد ازسرگيري روابط ديپلماتيك ايران و عربستان وجود دارد، اين است كه براي اين دستاورد چه هزينهاي پرداخت شده است و تعلل در بهبود روابط چقدر باعث شده كه بهايي بيشتر براي آن پرداخت كنيم. همانگونه كه امروز همچنان تحليلگران معتقدند كه اگر برجام به وقت خود به نتيجه ميرسيد، هزينهاي بسيار كمتر و امتيازاتي بسيار بيشتر براي كشور داشت. زماني كه فرصت براي احياي برجام پديد آمده بود، متاسفانه مصوبه مجلس شوراي اسلامي در آذر ۱۳۹۹ جلوي مسيري را كه حسن روحاني، رييسجمهور وقت و محمدجواد ظريف، وزير خارجه وقت آغاز كرده بودند، گرفت. اگر در آن زمان مذاكرات هستهاي به نتيجه ميرسيد، ضررهاي كمتري به ما ميخورد و منافع بيشتري كسب ميكرديم. در مورد توافق با عربستان هم معتقدم كه بايد اين كار را تحسين كرد، اما متاسفانه اين نتيجه با تاخير به دست آمد.
نكتهاي كه در مورد بيانيه روز جمعه در مورد ازسرگيري روابط ديپلماتيك ايران و عربستان وجود دارد، اين است كه عليرغم محتوايي كه رييسجمهور چين در بيانيه مشترك با كشورهاي عضو شوراي همكاري خليجفارس عليه ايران بيان كرده بود، ايران مجبور شد كه به ميانجيگري چين در اين مساله تن بدهد، چراكه تنها معبر ما به جهان خارج به چين خلاصه شده است. دولت محافظهكار حاكم به اين دليل كه شريك قدرتمندي در جهان به جز چين نداشت، مجبور شد در برابر اظهارات تند و ضدايراني مطرح شده در بيانيه مشترك چين و شوراي همكاري خليجفارس سكوت كند. چينيها تلاش كردهاند كه از نمد آشتي تهران و رياض براي خودشان كلاهي بدوزند و يك پيروزي منطقهاي براي خود ثبت كنند. از آنجا كه تنها راه مفر و تنفس بينالمللي ما در حال حاضر از مسير چين ميگذرد، ايرادي ندارد كه اين امتياز را هم به چين دادهايم تا دستكم بتوانيم يك دستاورد منطقهاي براي خود كسب كنيم. اصرار هميشگي دلسوزان براي احياي برجام به اين دليل بود كه روابط ما با امريكا و اروپا بهتر شود تا مجبور نباشيم به يك قدرت جهاني تكيه كنيم. متاسفانه بعد از جنگ اوكراين، شرايط به گونهاي پيش رفته كه مشكلات ما با غرب فقط به برجام و برنامه هستهاي خلاصه نميشود و مساله كمكهاي ادعايي تسليحاتي به روسيه هم به مشكلات ما با اروپا اضافه شده است. اتهام كمكهاي تسليحاتي به روسيه باعث خشم اروپا و اوكراين شده است و افكار عمومي ايران هم نسبت به اين شكل موضعگيري يكطرفه از سوي تهران رضايت ندارد، اما جلوي ضرر را از هر جا بگيريم منفعت است.
روابط با عربستان بسيار اهميت دارد. ايران و عربستان دو كشور مهم در منطقه هستند و اگر نيروهايشان صرف مبارزه با همديگر شود، هم دو كشور ضعيفتر ميشوند و هم منطقه دچار تنش و بحران ميشود. گامي كه در پكن برداشته شد، عليرغم همه ضعفها، نقصانها، تاخيرها، تعللها و هزينهها، گام خوشحالكنندهاي است و اميدواريم كه در پي اين گام دوباره افرادي صاحب قدرت ظهور نكنند كه دوباره با شعارهاي توخالي مانند بستن تنگه هرمز يا تهديد به حمله به عربستان به هر عنوان دوباره باعث تيرگي روابط شوند. اميدواريم كه اين روابط در مرحله نخست مقدمه حل مسائل يمن شود، باعث كاهش تضادها در عراق شود و بعد هم انشاءالله به حل مسائل سوريه و لبنان كمك كند. بايد منتظر بود و ديد كه تهران و رياض گامهاي بعدي را در بهبود روابط چگونه بر ميدارند تا بتوان ارزيابي دقيقي از اثر اين رابطه در مسائل منطقه داشت.