همه جاي دنيا نگراني بابت از بين رفتن گنجينههاي تلويزيون ملي وجود دارد
لينهكر در وضعيت عادل فردوسيپور
علي ولياللهي
رسانههاي بريتانيايي پر شده از خبر اخراجگري لينهكر مهاجم سرشناس فوتبال انگليس و مجري برنامه محبوب Match of the Day از شبكه بيبيسي. اين درست يادآور روزهايي است كه خبر تعطيلي برنامه نود و اخراج عادل فردوسيپور منتشر شد. به همين دليل فضاي رسانهاي ايران و شبكههاي اجتماعي پر شده از مقايسه عادل و لينهكر. دو مجري محبوبي كه هر دو به خاطر مسائل سياسي كنار گذاشته شدند. عادل فردوسيپور هميشه تاكيد ميكرد كه يكي از الگوهايش براي ساخت برنامه ۹۰، برنامه
Match of the Day است كه با اجراگري لينهكر پخش ميشود. عادل حتي گفته بود در اجرا هم در حال يادگيري از اين فوتباليست سرشناس و آقاي گل سابق جام جهاني است. اما حالا گويا شرايط عوض شده و اين لينهكر است كه ناگهان در موقعيت عادل قرار گرفته است. مختصات دقيقا همان مختصات است. جالب اينكه از لحاظ زماني هم اخراج اين دو چهره محبوب ورزشي تلويزيوني همزمان شده است. اينكه برنامه ۹۰ در اسفند ۱۳۹۷ تعطيل و عادل خانهنشين شد و مجري بريتانيايي هم در اسفند ۱۴۰۱ با اين وضعيت روبهرو شده است. اينكه لينهكر هم مانند عادل بلافاصله با موج حمايت از طرف چهرههاي سرشناس رسانهاي و فوتبالي قرار گرفته و خيليها گفتهاند برنامه
Match of the Day را تحريم ميكنند هم يكي از تشابهات است. اما همانطور كه گفته شد مهمترين تشابه تاثير مسائل سياسي در اين تصميمگيري است. رسانههاي انگليسي بعد از انتشار خبر اخراج يا تعليق لينهكر با تيترهايي نظير فوتبال سياسي يا دخالت سياست در فوتبال و چيزهايي از اين دست به مساله واكنش نشان دادند. سياستي كه تغييرات عجيبي را رقم زده است.
برنامه فوتبالي بيبيسي براي نخستينبار در ۵۹ سال گذشته قرار است بدون مجري پخش شود. مساله هم دقيقا بر سر اختلاف در مورد آزادي بيان مجري برنامه است. لينهكر چند روز پيش در توييتي سياستهاي مهاجرتي جديد بريتانيا را با آلمان نازي در سال ۱۹۳۰ مقايسه كرده بود. دولت بريتانيا چند روز پيش اعلام كرد پناهجوياني كه به شكل غيرقانوني از طريق كانال مانش وارد بريتانيا ميشوند را بازداشت ميكند و به كشور خودشان يا كشور ثالث ميفرستد. لينهكر در اين رابطه گفته بود بريتانيا در حال غرق شدن است، زيرا اين كشور پناهندگان بسيار كمتري را نسبت به كشورهاي بزرگ اروپايي ميپذيرد. لينهكر تاكيد داشت اين يك سياست بياندازه بيرحمانه است شبيه به سياستهاي آلمان در دهه ۱۹۳۰ كه پيامدهايش صرفا متوجه آسيبپذيرترين افراد ميشود. اين اظهارنظر منجر به شكايت از سوي دولت و رسانههاي جناح راست و درنهايت تصميم بيبيسي براي حذف لينهكر شد. اين رسانه اعلام كرد تا زماني كه توافقي در مورد اظهارنظرهاي اين مجري در شبكههاي اجتماعي صورت نگيرد وضعيت تغييري نخواهد كرد. بيبيسي معتقد است مجري برنامه Match of the Day اصل بيطرفي را نقض كرده است! اين تصميم توفاني از شكايات در مورد استانداردهاي دوگانه برانگيخت، زيرا برخي معتقدند كه شخصيتهاي بيبيسي مدتهاست كه به سمت جناح راست منحرف شدهاند. اين افراد ميگويند رييس كنوني بيبيسي يعني ريچارد شارپ از جمله محافظهكاران به حساب ميآيد و در زمان نخستوزيري بوريس جانسون به او كمك ميكرده. حاميان لينهكر و طرفداران آزادي بيان، از جمله كساني كه در مورد مقايسه دولت بريتانيا با نازيها ترديد دارند، استدلال كردهاند كه او به عنوان يك مفسر فوتبال كه نظرات خصوصي خود را در مورد سياست بيان ميكند، بايد اجازه داشته باشد كه آنچه را كه فكر ميكند بيان كند.
يكي از نكات جالبي كه در رسانههاي انگليسي به آن پرداخته شده بحث از بين بردن سرمايههاي اجتماعي است. برخي رسانهها در اين زمينه از اصطلاح «مورد تهديد قرار گرفتن يكي از گنجينههاي تلويزيون ملي» استفاده كردهاند. اين مورد هم دقيقا در سالهاي گذشته در ايران پيرامون نام عادل فردوسيپور و برخي ديگر از چهرههاي سرشناس كه به خاطر مسائل سياسي از صداوسيما كنار گذاشته شدند وجود داشته است. اين مساله نشان ميدهد كه در همه جاي دنيا علاوه بر اينكه سياست در مسائلي از اين دست ورود ميكند، چقدر رسانهها و مردم عادي نگران از دست رفتن سرمايههايي هستند كه سالها براي ساخته شدنشان زمان صرف شده است.
با تمام اين تفاسير نبايد فراموش كرد كه اخراج لينهكر از بيبيسي و عادل فردوسيپور از شبكه سه تفاوتهايي هم با هم داشته است. عادل هيچگاه در آن برهه و حتي بعد از آن چنين اظهارنظرهاي تندوتيز و صريحي نداشته است، كما اينكه اگر چنين اظهارنظرهايي از طرف او صورت ميگرفت الان
نه تنها در شبكه ورزش نميتوانست برنامه فوتبال ۱۲۰ را تهيهكنندگي كند كه احتمالا با عواقب بسيار سنگينتري از اخراج روبهرو ميشد. تفاوت دوم اينكه بعد از اخراج لينهكر، مجري برنامه دوم
Match of the Day حاضر نشد كه جايگري را بگيرد اما در ايران محمدحسين ميثاقي كه دستپرورده خود عادل بود بلافاصله پذيرفت كه جانشين فردوسيپور شود و برنامه فوتبال برتر را به جاي ۹۰ روي آنتن ببرد. به بيان سادهتر گرچه عادل هم مانند لينهكر با حمايتهايي از سوي چهرهها مواجه شد ولي خيليها هم در زمان حذف او و هم در سالهاي بعد پشتش را خالي كردند. در حالي كه لينهكر تا اين لحظه از حمايت صددرصدي همكاران و دوستانش برخوردار بوده است. به شكلي كه مديران بيبيسي تصميم گرفتند در برنامه جديد خود به دليل نداشتن مجري و كارشناس صرفا هايلايت مسابقات را بدون گزارشگر و مفسر پخش كنند! از زمان اعلام خبر تعليق لينهكر تعداد كساني كه به پشتيباني از او با بيبيسي قطع همكاري كردند لحظه به لحظه در حال افزايش است.
و اما آخرين تفاوت وضعيت لينهكر و عادل در اين است كه بيبيسي طبق گفته مقاماتش در حال تلاش زيادي است تا به هر نحوي شده با مجري محبوب خود و تيمش به توافق برسد، چراكه ميداند از دست دادن چنين چهرهاي چقدر ميتواند براي او گران تمام شود. سخنگوي بيبيسي در اين زمينه گفته است ما در حال صحبتهاي فشرده با لينهكر هستيم چراكه او در اين زمينه (برنامه تلويزيوني) نفر اول است. اما در ايران مديران شبكه سه جوري رفتار كردند كه انگار هزار تا عادل فردوسيپور در سازمان صداوسيما ريخته و آنها ميتوانند به راحتي يك نفر جديد جايگزين كنند و همان نتايج قبلي را به دست آورند. سياست دفع حداكثري صداوسيما كه ناشي از بينيازي اين رسانه به مخاطب است به جايي ختم شد كه برنامه فوتبال برتر به عنوان جانشين برنامه ۹۰ به زور در بين ده برنامه پربيننده شبكه سه در سال گذشته قرار گرفت. در حالي كه برنامه ۹۰ با اجراي عادل هميشه پربينندهترين برنامه اين شبكه در سالهاي قبل بود. در اين بين يك موضوع مهم براي بيبيسي وجود دارد: اينكه آيا لينهكر با توجه به اينكه منافع تجاري گستردهاي در خارج از اين رسانه دارد و هيچ نشانهاي مبني بر پس گرفتن نظرات خود نشان نميدهد، حاضر است توافق كند يا خير؟!