اصولگراها واقعا خوشحالند؟
محمد مهاجري
آيا شيشه تحريمها ترك برداشته است؟
توافقنامه ايران و عربستان صرفنظر از اينكه چين واسطه آن است و نيز قطع نظر از اينكه چه سرنوشتي پيدا خواهد كرد، در ميان شهروندان عادي و كنشگران سياسي با استقبال مواجه شد.
1. از نگاه مردم كوچه و خيابان رابطه دو كشور گرچه مهم است، فقط يك معبر براي رسيدن به منافع بزرگتر است. مگر ايران و عربستان جز در مورد حج، تعاملي با يكديگر دارند؟ مگر مبادلات و معاملات اقتصادي دارند كه داشتن و نداشتن رابطه به آن آسيب بزند؟ پس ناظر عادي حق دارد به جاي اينكه به اين رابطه و توافق بينديشد، به نكات مهمتري فكر كند؛ مثلا از نگاه او رابطه تهران و رياض مقدمه ذوب شدن تفكري است كه سياست خارجي را فقط ايدئولوژيك ميبيند. به علاوه توافق مزبور را به مثابه مقدمهاي براي شروع رابطه با دنيا تصوير ميكند و اين يعني يك اتفاق خوشايند. خوشايند از اين جهت كه احساس ميكند شيشه حصر و تحريم و تك ماندن دارد ترك برميدارد و روزهاي خوب احتمالي در پيش است.
2. كنشگران سياسي داخلي با همه سليقهها از اين واقعه استقبال كردند. خرسندي اصلاحطلبان از آن رو است كه ذاتا با چنين رويكردي موافقند و به همين دليل از برجام دفاع كردند و ارتباط با غرب (و تا حدودي شرق) را كاملا در راستاي منافع كشور ميدانند. اين جناح از رقباي خود به خاطر سنگاندازي در مذاكرات هستهاي دولت قبلی عصباني است و از دولت كنوني نيز به خاطر تعلل در به نتيجه رساندن گفتوگوها انتقاد دارد. خلاصه اينكه چون فرآيند توافق تهران-رياض را در چارچوب انديشه سياسياش ميداند با آن همراه است حتي اگر اجراي آن در عهد دولت اصولگراي رييسي برايش دلچسب نباشد.
3. در سوي ديگر، يعني جناح اصولگرا، قاعدتا بخش معتدلش از هرگونه تنشزدايي در سياست خارجي استقبال ميكند، اما بخش تندرو جريان اصولگرا، از جمله حاميان دولت، اگرچه جشن ميگيرد و بشكن ميزند و آن را نمره خوبي در كارنامه دولت ميداند، پيشينهاش نشان ميدهد، نميتواند خوشحال باشد.
اصولا اين جماعت هويت خود را در دعوا و مناقشه و پريدن به اين و آن و حمله به سفارت ميجويند و اگر اين خصيصهها را كنار بگذارند، كاملا تهي شوند. معهذا فعلا چارهاي جز اين ندارند كه با فضاي عمومي همراه باشند و حتي اگر آن را أكل ميته عندالاضطرار بداند، چون موفقيتي براي تيم وزارت خارجه دولت رييسي محسوب ميشود، به استقبالش ميرود. يكسال و نيم از عمر دولت سيزدهم در شرايط سخت تحريم خارجي و ناكارآمدي داخلي سپري شده و بهرغم شعارهاي نچسب، حتي در دل طرفدارانش جاي مناسبي ندارد. تبليغات مبتني بر دستاوردتراشي هم نتيجهاي جز درآوردن لج مردم نداشته. در چنين شرايطي فرصت توافق با عربستان ميتواند به نقطه عزيمت براي حل مناقشات بينالمللي تبديل شود و جريان اصولگرايي و دولت متبوعش را از مخمصه برهاند.
كاهش قيمت دلار و سكه و برقراري آرامش نسبي در اين بازار، حتي اگر مقطعي باشد، پالس هشداردهندهاي است كه دولت از فرصت پيشآمده بهره گيرد. كارآمد كردن و چابكسازي دولت در اين مقطع از طريق جايگزين كردن وزراي فعلي با افرادي كه حتي 20درصد از آنها قويتر باشند، ميتواند فرصتي طلايي را براي دولت رييسي رقم بزند.
دولت سيزدهم فقط در صورت بهبود شرايط اقتصادي و معيشتي است كه ميتواند خردهفرمايشهايش در حوزههاي اجتماعي را آسانتر به مردم بقبولاند يا دستكم واكنش منفي كمتري را برانگيزد.
جريان اصولگرا و دولت فعلي براي ماندگاري در قدرت به شدت به اتفاق اخير و پيامدهاي مثبت آن نيازمند بود. حال اگر توان حفظ و اداره آن را داشته باشد، ميتواند به تثبيت و تقويت موقعيت خود در آينده از جمله انتخابات 1404 اميد بالايي پيدا كند. اين فرصت براي رييسي هم از آن جهت مغتنم است كه ميتواند كانديداهاي اصولگرا در انتخابات بعدي كه روياي حذف او و استقرار در پاستور را دارند، سر جايشان بنشاند.
4. سرانجام اينكه استقبال مردم و جريانات سياسي از توافق اخير فضا را براي طرح يك پرسش جدي آماده ميكند؛ پرسش آن است كه شيوههايي كه در دو، سه دهه گذشته در سياست خارجي جريان داشته و عمدتا حول محور ايجاد تنفر و فاصله گرفتن از دنيا ميچرخيده قابل بازنگري، تجديدنظر و تغيير اساسي نيست؟