درباره راي اخير ديوان بينالمللي دادگستري
در صورت عدم احقاق حق در صورت وجود امكان قانوني به مراجع بينالمللي شكايت كند. ولي اگر به هر دليلي امكان احقاق حق در مراجع ذيربط داخلي وجود نداشته باشد فرد ميتواند مستقيما به مراجع بينالمللي رجوع كند. راي ديوان به هر حال در اين رابطه نيز به زيان امريكاست. خواندن متن راي در اين رابطه براي حقوقدانان مفيد خواهد بود. موضوع ديگر بحث جبران خسارت و اجراي احكام است. احكام ديوان بينالمللي دادگستري ضمانت اجرا يا اجراي احكام ندارد. در صورت عدم اجرا ميتوان به شوراي امنيت مراجعه كرد كه با توجه به عضويت امريكا در شورا كاري نميتوان انجام داد. براي تعيين ميزان خسارت، دو كشور بايد با هم مذاكره كنند يا يكي از طرفين با استدلال از ديوان بخواهد كه چنين كاري انجام دهد.پس از تعيين رقم خسارت، مجددا پرداخت آن ميتواند با مشكل روبهرو شود. در هر حال در غياب حسن نيت و پايبندي به حقوق و عرف بينالمللي نميتوان انتظار اجراي اين احكام يا هر نوع توافق بينالمللي ديگر را داشت. امريكا بايد پايبندي خود به حقوق بينالمللي و حسن نيت خود به جامعه بينالمللي را اثبات و جبران خسارت كند. در غير اين صورت طرف ناقض و متمرد خواهد بود. عدهاي در كشور ما سياست خارجي را با مسابقه فوتبال اشتباه گرفتهاند و به دنبال برد و باخت قاطع يكي از طرفين هستند. متاسفانه در هر اقدامي بوقها به صدا در ميآيند، اعلام پيروزي و شكست ميشود، عدهاي سرزنش ميشوند و عدهاي ديگر قهرماننمايي ميكنند. متاسفانه جوي عوامزده بر مسائل سياسي و اقتصادي كشور حاكم شده كه بسيار ناميمون است. سياست خارجي همزمان يك پروسه و يك پكيج (بسته) است. در آن حقوق، سياست، اقتصاد، جنگ، صلح، مذاكره، شكست، پيروزي و... تجميع شدهاند. بايد ديد برونداد بستهاي كه هر كشوري براي سياست خارجي خود تعريف ميكند، چيست؟ آيا برونداد اين بسته از نظر اقتصادي، تعاملات سياسي، جايگاه بينالمللي، شايستگي تمدني و... همان چيزي است كه مورد نظر ملت و دولت يك كشور است يا خير. اگر جواب منفي است بايد بيطرفانه عيبيابي و اصلاح شود اگر جواب مثبت است كه بايد همين روش را تقويت كرد. بحث شكست يا پيروزي در يك پرونده يا يك مذاكره آنچنان تعيينكننده نيست بايد ديد در انتهاي روز اين بسته سياست خارجي چگونه محصولي را به يك ملت ارايه ميكند.