لطفا آدرس غلط به مردم ندهيد
ناكامي در آسيا به خاطر چرخه انتخابي نيست!
يونس هميالي
تلخ‌ترين نتيجه كشتي آزاد ايران پس از سال‌ها در رقابت‌هاي قهرماني آسيا ۲۰۲۳ به ارمغان آمد. در دو روز نفرين‌شده كه ثانيه به ثانيه‌اش شبيه يك كابوس وحشتناك براي مجموعه فدراسيون كشتي بود؛ چرا كه آخرين باري كه كشتي ايران مدال طلا از اين آوردگاه كسب كرده بود به سال ۲۰۱۳ دهلي نو برمي‌گشت كه توسط پرويز هادي در فوق سنگين به دست آمد.
از سوي ديگر مي‌توان به قرار نگرفتن پنجاه درصد كشتي‌گيران اعزامي روي سكو اشاره كرد، مشابه چنين اتفاقي در ۱۹۹۹ تاشكند رخ داد كه از هشت وزن تنها سه مدال تصاحب شد، همچنين اختلاف فاحش 55 امتيازي با تيم قهرمان يك رخداد فاجعه‌آميز محسوب مي‌شود كه در نوع خود تاكنون بي‌سابقه بوده است. اين شكست در سي‌وششمين دوره براي كشتي ايران، نه پايان دنياست و نه قهرماني تيم قزاقستان نشان‌دهنده قدرت يكه‌تاز قاره آسيا خواهد بود. گاهي اوقات آدم از يك نتيجه ضعيف ناراحت نمي‌شود؛ البته نه اينكه از اين عملكرد انتقادآميز كادرفني و كشتي‌گيران در آستانه خرسند باشيم و بر طبل شادانه بكوبيم اما آنقدرها هم مغموم نخواهيم شد بلكه از اين نگاه شادكام هستيم كه اين اشتباه‌هاي متوالي قبل از رقابت‌هاي جهاني صربستان به‌طور واضح متجلي گرديد تا بعضي واقعيت‌ها ثابت و عيان شود و خط بطلاني باشد بر خودشيفتگي آنها كه غافل از پيچيدگي‌هاي محيطي با تحليل خطي آوردگاه‌ها را تحليل مي‌كنند. حالا چنين اتفاق غيرقابل باوري به وجود آمده تا كادر فني از اين تورنمنت بياموزد و درس عبرت فرا گيرد. تا همه بفهمند كشتي احتياج به نگاه جديد، نياز به تفكر نو براي رستگاري دارد.
اما از چه ديدگاهي به اين مساله ناكامي نگاه شود؟ ضعف كادر فني؟ نداشتن تاكتيك مناسب؟ ناتواني در آناليز رقبا؟ فرسوده بودن روح و روان كشتي‌گيران؟ بيش‌تمريني و خستگي مفرط بدني؟ رايج است كه معمولا پس از هر سقوطي به سراغ سرمربي مي‌روند تا علت اين نتيجه را از او جويا شوند. براي يافتن به اين سوال‌ها منتظر پاسخ پژمان درستكار در رسانه‌هاي مكتوب خواهيم ماند. اما نكته‌اي كه بلافاصله بعد از پايان يافتن رقابت‌ها از سوي تيم رسانه‌اي در تلويزيون و شبكه‌هاي مجازي انتشار يافت موضوعي است كه در جاي خود تعجب دارد؛ اينكه گويا اين عملكرد در نزد آنان به پاي فرآيند چرخه انتخابي درج شده است. اظهاراتي كه تحت‌تاثير فضاي غم‌زده بيان شد و پشت اين سخنان استدلال منطقي ديده نشد. در نتيجه نمي‌توان پايه و اساس چنداني براي آنها قائل شد. اظهاراتي متناقض كه بيشتر شبيه سفسطه بودند و عذر بدتر از گناه. مديران كشتي بايد بدانند نبايد با اين توجيه كه «چون پاي فرآيند چرخه انتخابي ايستاديم اين نتايج به بار آمد» خود را فريب داد. در عوض بايد به جاي فرافكني و مقصر جلوه دادن موضوعي بي‌ربط، كمي شجاعت به خرج داد و از گفتن حقيقت واهمه نداشت.