ادامه از صفحه اول
سياستگذاري خطي
هزينههاي بيحجابي را افزايش ميدهيم، پلمب ميكنيم و... مساله حله! فرزندآوري كم شده؟ وام ميدهيم، خودرو رانتي ميدهيم، تبليغ ميكنيم، تشويق به ازدواج ميكنيم و وام ازدواج ميدهيم... مساله حله. چگونه شغل ايجاد كنيم؟ وام خوداشتغالي ميدهيم. نداريم؟ بانكها را موظف به پرداخت ميكنيم. براي جذب افراد بيكار به بنگاهها امتياز ميدهيم، آمار درست ميكنيم و براي نظارت پول ميگيريم، مساله حله! يك ميليون مسكن ميسازيم؟ بله اراده ميكنيم كافيه با قيمت دو سال پيش ضرب و تقسيم كنيم و بودجه و زمين و امكانات را هم كه داريم، زياد هم داريم، مردم هم كمك ميكنند، مساله حله! اگر نشد تقصير بانكهاست كه همكاري نميكنند. بانكها هم اگر ندارند وام بدهند، از بانك مركزي قرض كنند، تورم هم ربطي به اين قرضها و افزايش نقدينگي ندارد. شبكههاي اجتماعي ما را اذيت ميكنند؟ فيلتر ميكنيم. مردم از فيلترشكن استفاده ميكنند؟ اينترنت را محدود ميكنيم. به همين راحتي. چگونه به اين تصميمات ميرسيم؟ در يك جمع مينشينيم و پشت درهاي بسته كار را تمام ميكنيم، حتي قانون فرزندآوري را طبق اصل ۸۵ و خارج از صحن مينويسيم. چگونه اجرا ميكنيم. هر نهادي مشغول ميشود و بودجه و امكانات ميگيرد. ابتدا گزارشهاي مثبت ميدهيم كه كارها خوب پيش ميرود، ولي كمكم تق ماجرا در ميآيد، معلوم ميشود بيحجابها بيشتر شدهاند كه كمتر نشدهاند. اشتغال زير ۳۰ درصد وعدهها رخ داده كه همين هم به علت بهبود وضع كروناست. مسكن كه حرفش را نزن و در پايان ۴ سال هم بعيد است به يك ميليون برسد. فرزندآوري؟ نهتنها زياد نشده كه كمتر هم شده است!! تازه آمار سقط جنين هم وحشتآور شده است. تورم چطور؟ آن هم كم كه نشده، حتي ركورد هم زده است. نتيجه؟ پس معلوم ميشود كه دست بيگانگان در كار است. سياستگذاري امر پيچيدهاي است. در مرحله اول بايد معلوم شود كه مساله كدام است؟ همين طوري نميشود هر موضوعي را تبديل به مساله آن هم با اولويت اول كرد. دوم اينكه بايد گزارشهاي دقيق از توصيف مساله و راهحلهاي مواجهه با آن، سناريوهاي پيشرو و هزينه و فايدههاي هر سناريو، اثرات و هزينههاي مستقيم و غيرمستقيم هر سياست احتمالي تهيه و به عرصه عمومي آورده تا نقد شود. در مرحله بعد، امكان و ظرفيت اجرايي آن سياست كاملا روشن شود. منابع كشورها بينهايت نيست، هر پولي و امكاني كه براي يك جا صرف ميكنيد، از جاهاي ديگر حذف ميشوند. اين كار كلاهبرداران است كه مدعي سياستهاي بيهزينه و مجاني هستند. نكته بسيار مهم اين است كه جهان سياست آغشته با تجربياتي است كه شكست خوردهاند. بايد از آنها استفاده كرد، حتي خودمان هم تجربيات شكست خورده زياد داشتهايم. چرخ را از نو اختراع نبايد كرد آن هم براي چندمين بار. اگر همه دولتها در سياستگذاري و رسيدن به اهداف خود موفق بودند كه شاهد چنين وضعي نبوديم. نكته جالب اينكه اگر شما بخواهيد يك وام يك ميلياردي براي انجام يك فعاليت اقتصادي بگيريد، حتما بايد ارزيابي هزينه و فايده بياوريد كه كار درستي هم هست، حتي اگر بانك نخواهد، وامگيرنده بايد خودش اين ارزيابي را داشته باشد، ولي خود دولت هزينههايي بالاتر از هزاران برابر اين مبلغ را انجام ميدهد، بدون اينكه يك برگ ارزيابي از هزينهها و منافع مادي و اجتماعي و سياسي آن داشته باشد.
روزه و عيد فطر از منظر عارفان و فيلسوفان
وقتي فيلسوف شهير و شهيد، سهروردي، آن نادره دوران از سوي فقهاي عصرش به اعدام محكوم شد از او خواستند كه بگويد دوست دارد چگونه به عمرش پايان داده شود؟
با طناب دار، با گيوتين و... او پاسخ داد: دوست دارد در مكاني بدون آب و غذا محصور باشد تا از شدت جوع و تشنگي جان سپارد!! زيرا درآن صورت سبكبال شده و روحش آماده پرواز ميشود!! و شهادت سهروردي بدين منوال انجام شد!
چه بسا روزه نزد عرفا چنين جايگاه و فلسفهاي دارد. سبك شدن روح براي معراج، شهابالدين عمر سهروردي از عرفاي قرن هفتم در كتاب «عوارف المعارف» در بيان فضيلت روزه ضمن اشاره به حديث نوراني پيامبر اكرم(ص) كه فرمود: «الصوم نصف الصبر، والصبر نصف الايمان» ميفرمايد: هر عمل كه بنيآدم كند به رد مظالم برود مگر روزه كه خداي تعالي فرمود: «الصوم لي وانّا اُجزي به».
يعني روزه از آن من است و من خود پاداش روزهام.
امام علي(ع) سر سلسله عارفان در حكمت ۱۴۵۷ ميفرمايد: بسا روزهداري كه بهرهاي جز گرسنگي و تشنگي از روزهداري خود ندارد!! و بسا شب زندهداري كه از شب زندهدارياش چيزي جز ركوع و سجود و بيخوابي به دست نياورد، خوشا خواب زيركان و افطارشان! ابوطالب مكي از عرفاي بزرگ ميفرمايد: خداوند تعالي فرموده است استعينوا بالصبر والصلاه در تفاسير آمده كه صبر همان صوم است و پيامبر(ص) ماه رمضان را «شهر الصبر» ماه صبر ناميد. او روزه را نزد عموم همان روزه قالب و تن ناميد ولي روزه خاصان مومن را روزه دل ناميد و آن صوم قلب است از همم دنيا و افكار دنيوي، پس روزه گوش و چشم و زبان و دست و پاست، روزه خاصان حفظ جوارح است همانطوري كه حافظ فرمايد:
پاسبان حرم دل شدهام شب همه شب
تا در اين پرده جز انديشه او نگذارم
و به قول امام محمد غزالي حقيقت روزه ترك شهوات است و براي آن بايد پاسبان دل و افكار خود شد . عينالقضات همداني حقيقت روزه را در خوردن طعام معنوي و شراب الهي جستوجو ميكند.
از نظر مولانا
گرسنگي عارفان باعث شكوفايي باطني ميشود
گر تو اين انبان زنان خالي كني
پر زگوهرهاي اجلالي كني
و...
جنيد گفت: صوم نصفي از طريقت است و در رساله قُشيريه آمده است و قالالله تعالي: ولنبلونكم بشئ من الخوف والجوع پس درآخر فرمود: و بشر الصابرين و خداوند به آنها پاداش صبر داد و فرمود:
و يوءثرون علي انفسهم ولو كان بهم خصاصه.
علاالدوله سمناني گويد: در روزه، سالك بايد از مناهي و مسكرات امساك كند تا اهل «خصوص» شود.
با آرزوي قبولي طاعات و عبادات