مديران بيذوق و مظلوميت فوتبال
چرا با دربي اين كار را كرديد؟
دربي شماره صد روز گذشته برگزار شد. دربي قرن! يكي از مهمترين دربيهاي سالهاي گذشته آن هم در شرايطي كه دو تيم در صدر جدول در حال تلاش براي رسيدن به صدر بودند. چنين ديداري با اين حجم از حساسيت و اين همه علاقهمند كه باعث ميشود به فاصله چند روز تا شروع مسابقه و چند روز بعد كل مملكت درگير شوند از لحاظ فرم برگزاري كوچكترين شباهتي با يك دربي مهم نداشت. مطلقا هيچ!
گل سرسبد فوتبال ايران كه هم ميتوانست هم ارز مسائل فوتبالي و حساسيتهاي معمول از لحاظ شكل و قيافه و هم به نوعي معرف فوتبال كشور باشد در شرايطي برگزار شد كه هيچ كس را راضي نكرد. اول از همه ساعت بازي از 17:30 به 16 تغيير پيدا كرد تا نظر شوراي تامين در نظر گرفته شده باشد. بدون توجه به اينكه بازيهاي اينچنيني معمولا به شب موكول ميشوند تا در زير نور پروژكتورها تصاوير جذابتري براي مخاطب تلويزيوني تدارك ديده شود. اما اينجا همان ساعت نزديك به غروب هم تاب نياورده شد و رقابت به ظهر نزديكتر شد! به همين دليل يحيي گلمحمدي در كنفرانس خبري قبل از بازي تاكيد كرد اين كار اوج بيسليقگي بود؛ در كنار تعداد تماشاچي در نظر گرفته شده كه تنها 15 هزار نفر را شامل ميشد.
واقعيت اين است كه در همه جاي دنيا تيمها دنبال تماشاچي بيشتر ميگردند و اگر تيمي احساس كند، ميتواند آدم بيشتري به ورزشگاه بكشاند دست به افزايش ظرفيت استاديوم ميزند، اينجا كاري ميكنند كه مردم براي ديدن يك مسابقه فوتبال وارد يك چالش عجيب و غريب شوند. مقامات براي يك دربي به اين بزرگي تنها 15 هزار تماشاچي در نظر گرفتند تا بازار سياه بليت و قيمتهاي چند ميليوني براي ورود به استاديوم راه بيفتد. وضعيتي شبيه به بازار خودرو!
بدتر اينكه در بين اين 15000 نفر هيچ سهمي براي زنان در نظر گرفته نشد تا بار ديگر پيام تبعيض جنسيتي از استاديوم آزادي مخابره شود.
اينكه چرا هر چيز خيلي ساده كه در همه جاي دنيا جزو روالهاي طبيعي زندگي مردم است اينجا تبديل به يك چالش ميشود واقعا دردناك است. تماشاچي هست اما اجازه ورود ندارد! بازي بزرگ و مخاطب جذبكن هست، اما عدهاي تحمل چنين چيزي را ندارند. زنان ميخواهند فوتبال ببينند، اما حق چنين كاري را ندارند. به بيان سادهتر پتانسيل براي رسيدن به استانداردهاي بينالمللي وجود دارد، اما برخي عامدانه و برخي ناآگاهانه اين پتانسيل را سركوب ميكنند و اجازه رشد را به آن نميدهند.
وضعيت آنقدر عجيب و غريب است كه هيچ كس توضيحي براي آن پيدا نميكند. آنقدر عجيب كه وقتي در فاصله يك ساعت مانده به شروع بازي اعلام ميشود در طبقه دوم ورزشگاه باز شده و هواداران ميتوانند وارد شوند همه ناظران هاج و واج ميمانند كه اين ديگر چه صيغهاي است! اگر ميشد در طبقه بالا تماشاچيان حضور پيدا كنند، چرا گفته ميشد كه زيرساخت فراهم نيست و امنيت ندارد و اگر امنيت ندارد، چرا اجازه داده شده هوادار وارد شود؟ اين بازيها چيست كه درميآوريد؟ ما ميتوانستيم دربي تهران را به بهترين شكل ممكن برگزار كنيم اما...