روز دوشنبه4 ارديبهشتماه 1402 بود كه روزنامه جام جم ارگان رسمي صداوسيما در گزارشي مدعي شد كه مهدي كروبي علايمي مبني بر «اختلال ذهني شبيه آلزايمر» از خود نشان داده است. دامنه ادعاهاي جام جم اما به همين اتهام محدود نماند، اين گزارش در ادامه از كاهش محدوديتهاي كروبي در حصر مينويسد؛ ادعاهايي كه بلافاصله با تكذيب حسين كروبي فرزند مهدي كروبي مواجه ميشود. توهين ارگان رسمي صداوسيما به مهدي كروبي اما بازتابهاي وسيعي در فضاي مجازي پيدا كرد. افكار عمومي با انتقاد از رفتارهاي دوگانه صدا و سيما و بيتفاوتي به مطالبات مردم اين رفتارهاي صداوسيما را عاملي براي رويگرداني مردم از رسانه ملي و انتقال مرجعيت به رسانههاي خارج از كشور ارزيابي كردند. حسين كروبي اما در گفتوگوي اختصاصي با «اعتماد» ضمن بازخواني وضعيت مهدي كروبي در حصر نگاهي به چرايي طرح اين اتهامات ميپردازد. حسين كروبي ميگويد: «اينكه نظام تصور كند صرفا از طريق حل مشكل رد صلاحيتها ميتواند مردم را براي حضور پاي صندوقهاي راي راضي كند، اشتباه محض است. حكومت حتما بايد چند كار مهم انجام دهد تا مردم در انتخابات شركت كنند. يكي از مهمترين اقدامات گشايشهاي اقتصادي است. سپس احياي برجام و نهايتا نظارت استصوابي بايد برداشته شود.»
اخيرا روزنامه جام جم ارگان رسمي صداوسيما ادعاهايي درباره آلزايمر داشتن آقاي كروبي منتشر كرده است كه بازخوردهاي منفي فراواني ميان ايرانيان داشته است. شما اين خبر را تكذيب كرديد، فكر ميكنيد اين اخبار با چه انگيزههايي منتشر ميشوند؟
من انگيزه اين افراد و جريانات را متوجه نميشوم. شايد نگران موضعگيريهاي آقاي كروبي هستند و ميخواهند در زمان انتشار بيانيهها و صحبتهاي ايشان بگويند، «كروبي حواس كافي ندارد.» شايد هم نگران محبوبيت بالاي محصورين در افكار عمومي هستند و از طريق اين حاشيهسازيها بهزعم خود تلاش ميكنند به محبوبيت آنها خدشه وارد سازند. البته بايد از افرادي چون غلامحسين كرباسچي، محمد قوچاني و... كه ايشان را به تازگي ملاقات كردهاند درباره وضعيت ذهني و آلزايمر داشتن يا نداشتن مهدي كروبي سوال كنيد. البته طبيعي است وضعيت آقاي كروبي با يك جوان 30ساله فرق داشته باشد اما كاملا از نظر ذهني سلامت هستند و خاطرات دور و دراز را كاملا به ياد دارند.
از حصر آقايان موسوي و كروبي، بيش از 13سال ميگذرد. اين سالهاي متمادي براي آقاي كروبي چگونه سپري شده است؟
3 الي 4سال ابتدايي حصر 13ساله بسيار دشوار و سخت بود. آقاي كروبي تنها در يكي از آپارتمانهاي امنيتي با حضور نيروهاي امنيتي با محدوديتها و كمبودهاي فراواني زندگي ميكرد. پس از انتخاب حسن روحاني به عنوان رييسجمهوري در سال92، پورفلاح يكي از معاونان وزارت اطلاعات تلاش زيادي كرد و آقاي كروبي را به منزل خودشان در جماران آوردند. اما خانه جماران پلههاي زيادي داشت و مشكلساز بود، در اين بازه زماني آقاي كروبي چهاربار زمين خورد و دست و پايش شكست، ضمن اينكه كمرشان هم دو بار دچار شكستگي شد. اين شكستگيها باعث شد ايشان بارها زير تيغ جراحي بروند. اين 7 الي 8 عمل باعث شد پدرم از نظر فيزيكي آسيبهاي زيادي ببينند. اما خوشبختانه خودشان كارهاي شخصيشان را انجام ميدهند و محتاج كسي نيستند. ضمن اينكه از نظر روحي و رواني و فكري، مشكل خاصي ندارند و كاملا سالم هستند.
بفرماييد مهدي كروبي روزهايش را در حصر چطور ميگذراند؟ مردم كمتر از وضعيت دروني حصر اطلاع دارند.
ببينيد، ايشان در گذشته بسيار مطالعه ميكردند. كمي هم در آپارتمان پيادهروي كرده و مانند زندانيان از اين سوي اتاق به آن سو ميرفتند. پس از عمل آب مرواريد چشمهايشان، مطالعه برايشان سخت شده، ساعاتشان را هم با خواندن و حفظ قرآن، خواندن شعر و... ميگذرانند. روي هم رفته هم از نظر جسمي و هم روحي شرايط مناسبي دارند و مشكلي ندارند. تنها مشكل ايشان اعمال يك حصر غيرقانوني، غيرشرعي و غيراخلاقي است.
طي سالهاي اخير برخي رسانههاي اصولگرا تبليغات زيادي درباره برداشته شدن حصر صورت ميدهند. درباره ادعاهاي برداشته شدن حصر، توضيح ميدهيد؟
تا 4-3سال قبل، شرايط حصر بسيار سخت بود. به گونهاي كه حتي خانواده تنها هفتهاي يكبار فرصت ملاقات با آقاي كروبي را داشتند.3 - 2سالي است كه شرايط كمي بهتر شده است. ماهواره نصب شده و خانواده هر زمان كه بخواهند، ميتوانند ملاقات داشته باشند. برخي دوستانشان هم با موافقت نهادهاي امنيتي ميتوانستند ديدار داشته باشند. البته برخي از اين افراد به دليل فعاليتهاي سياسي كه داشتند از ملاقات آقاي كروبي محروم شدند. نمونه بارزش آقاي الياس حضرتي است كه به خاطر مطالبي كه روزنامه اعتماد درباره رخدادهاي اعتراضي اخير منتشر ميكرد و قرارگاه ثارالله از ايشان ناراضي بود، امكان ملاقات پيدا نكردند. حدود 7ماه است كه آقاي حضرتي ممنوعالملاقات شده است. در واقع گشايشهاي حصر در حد برخي ملاقات محدود، نصب ماهواره و چند ملاقات اندك است. حضور در منزل آقاي كرباسچي، ديدار با آقايان عليخاني و محمد قوچاني از جمله ديدارهاي حضوري ايشان است. اما شرايط كلي حصر تغييري نكرده است، نيروهاي امنيتي حضور دارند و محدوديتها پابرجاست. ايشان معتقدند كه زنداني حكومت هستند و ميگويند: «اگر حكومت بخواهد گشايشي در حصر داشته باشد من از آن استقبال ميكنم. اگر اجازه داشتن تلفن، ماهواره و... را به من بدهند از آن استفاده ميكنم. خودم نبايد خودم را زنداني كنم و محدوديتهاي بيشتري براي خودم اعمال كنم.» حتي مصطفي تاجزاده به خود من گفت: در زنداني نوبت اول كه 7سال انفرادي بودم، هر زمان كه ميخواستند به من مرخصي بدهند، استقبال ميكردم و خودم را اذيت نميكردم. اين شيوه را آقاي كروبي هم دارند.
يكي از ابهامات جدي درباره حصر، موضوع برگزاري دادگاه محصورين است. در سطح بينالملل شايد كمتر نمونهاي را بتوان پيدا كرد كه فردي بدون برگزاري دادگاه 13سال متمادي را در حصر گذرانده باشد. آقاي كروبي درباره ضرورت برگزاري دادگاه چه ميگويند؟
هم خود ايشان و هم خانواده تصور نميكردند حصر بيش از يك الي 2سال طول بكشد. اما امروز بيش از 13سال از حصر ايشان گذشته است. ايشان بارها نامه نوشته و درخواست كرده تا تعيين تكليف قانوني شود. نميشود كه فردي بدون حكم دادگاه و حتي مصوبه شوراي عالي امنيت ملي و... اين همه سال حصر باشد. حسن روحاني يك زماني به يكي از دوستان گفتند كه در زمان طرح موضوع حصر در شوراي عالي امنيت ملي، هيچ مصوبهاي وجود نداشت. تنها نوشتهاي روي يك كاغذ خوانده شد و با اين كاغذ نوشته، فرآيند حصر آغاز شد. بنابراين حصر مبتني بر حكم، مصوبه و قانون صورت نگرفته است. آقاي كروبي هم اعلام كردهاند از برگزاري دادگاه علني استقبال ميكنند. اما هيچ پاسخي به درخواست ايشان داده نشد و ايشان غير شرعي، غير اخلاقي و غيرقانوني در حصر هستند.
زماني كه درباره برگزاري دادگاه مطالباتتان را مطرح ميكنيد، مسوولان قضايي و امنيتي چه پاسخي به شما ميدهند؟
من دوست ندارم اسم اشخاص را بياورم چون ممكن است راضي نباشند اما به شما ميگويم اين گفتوگوها در سطح سران سه قوه و اعضاي شوراي امنيت ملي بوده است. زماني كه با اين مسوولان صحبت ميكنيم، ميگويند، حصر دست آنها نيست و اختياري ندارند.
آيا اين مسوولان قواي سهگانه خود را طرفدار رفع حصر معرفي ميكنند؟
بله، همگي موافق برداشته شدن حصر هستند؛ هم روساي قواي قبلي كشور و هم روساي قواي فعلي كشور صراحتا خود را طرفدار رفع حصر معرفي كردهاند. در عين حال اما ميگويند كه شرايط به گونهاي است كه امكان رفع حصر وجود ندارد. در كل كسي مسووليت رفع حصر را گردن نميگيرد.
اما برخي اظهارنظرها حاكي از آن است كه در دبيرخانه شوراي عالي امنيت ملي نامهاي براي آغاز حصر نوشته شده است. شما از جزييات موضوع خبر داريد؟
با صراحت به شما ميگويم، آقاي روحاني اشاره كردند، هيچ مصوبهاي در شوراي عالي امنيت ملي وجود نداشته است، فقط يك كاغذي در حد يك كف دست، توسط جليلي درباره آغاز حصر خوانده شد و پس از آن آقايان كروبي و موسوي وارد حصري شدند كه تا به امروز ادامه داشته است. آقاي روحاني در ادامه درباره نشستي كه پس از آن حصر آغاز شده، ميگويد من چشم انداختم ببينم، چه كسي اين نامه را نوشته، ديدم حتي نامه تايپشده نيست و دستنويس است. سعيد جليلي نامه را خوانده و پس از آن روند حصر آغاز ميشود.
در سالهاي بعد رخدادهاي اعتراضي يكي پس از ديگري از راه ميرسند. طي سالهاي 96، 98 و 1401 رخدادهاي اعتراضي آغاز ميشود. واكنش آقاي كروبي به رخدادهاي اعتراضي پس از فوت مهسا اميني چه بوده است؟
اولا بايد بگويم كه آقاي كروبي از طريق ماهواره و سايتها و كانالها در جريان ريز اخبار و رخدادهاي كشور هستند. هم كيهان و «اعتماد» را مطالعه ميكند و هم هرروز برنامههاي ماهوارهاي و ديدگاههاي ديگر را مرور ميكنند. ايشان حتي در جريان ريز قيمت اقلام مصرفي و كالاهاي مصرفي مردم هستند. آقاي كروبي زماني كه مصايب مردم را ميبينند بسيار متاسف و ناراحت ميشوند. بارها گفتهاند كه «متوجه نميشود مسوولان چه ميكنند.» ايشان ميگويند: «مردمي كه انقلاب كردند، پاي انقلاب ايستادند و 8سال جنگ ايستادگي كردند، امروز بلايي به سرشان آمده كه از صبح كه از خواب برميخيزند، به فكر روغن و برنج و نان و تخممرغ هستند.» البته كاري از دست ايشان برنميآيد و بيشتر خون دل ميخورند. بارها از دهان ايشان شنيدهام: «1200سال روحانيت آبرو جمع كرد بايد مراقب بود در عرض چند سال اين آبرو بر باد نرود. از زمان شيخ مفيد و صدوق بيش از هزار سال روحانيت آبرو جمع كرد، نبايد با شيوه حكمراني اين آبرو به زمين ريخته شود.»
كنشگريهاي سياسي آقاي كروبي طي سالها و دهههاي متمادي حاكي از آن است كه ايشان همواره مشوق حضور مردم در انتخابات بودند. بعضا نقشهاي جدي هم در بزنگاههاي انتخاباتي ايفا ميكردند. وقتي با ايشان صحبت ميكنيد درباره انتخابات سال1402 مجلس چه ديدگاههايي را مطرح ميكنند؟
ايشان همواره معتقد به كار انتخاباتي و حزبي بودند. در سال76 بسياري از طيفهاي سياسي ميانهرو و جرياناتي كه بعدها از آنها با عنوان اصلاحطلبان ياد ميشود، اميدي به توفيق و حتي اثرگذاري در انتخابات نداشتند. شخص سيد محمد خاتمي بارها به آقاي كروبي ميگفت كه من اگر وارد ماراتن انتخابات شوم، آبرويم را از دست ميدهم. اما آقاي كروبي به اين حضور اصرار داشت و خاتمي را از كتابخانه ملي راهي پاستور كرد. آقاي كروبي تا سال 1400 معتقد به كار حزبي و انتخاباتي بودند. حتي از ناصر همتي هم دفاع كرد و خواستار مشاركت بيشتر مردم در انتخابات1400 شد. اما امروز معتقد است كه حكومت ديگر حضور چهرههايي چون علي لاريجاني و اسحاق جهانگيري را هم در انتخابات برنميتابد. در واقع سيستم همه درها را بسته و نميگذارد افراد متخصص وارد دايره انتخابات شود. اما اگر حداقلها براي كارهاي انتخاباتي فراهم بود، ايشان همچنان معتقد به كار انتخاباتي و حزبي بودند. ولي امروز فضا كاملا بسته و مسدود است حكومت اجازه كار حزبي را نميدهد.
براي افزايش مشاركتهاي عمومي در انتخابات ايشان چه نظري دارند؟
اينكه نظام تصور كند صرفا از طريق حل مشكل رد صلاحيتها ميتواند مردم را براي حضور پاي صندوقهاي راي راضي كند، اشتباه محض است. حكومت حتما بايد چند كار مهم انجام دهد تا مردم در انتخابات شركت كنند. يكي از مهمترين اقدامات گشايشهاي اقتصادي است. براي حل مشكلات اقتصادي بايد احياي برجام در دستور كار قرار گيرد. دولتي كه وعده ميدهد و عمل نميكند، بعد همه هنرش استقراض از بانك مركزي و چاپ اسكناس است تورم را به محدوده 80درصدي ميرساند و...، نميتواند مطالبات مردمش را پاسخ دهد. در مرحله بعد بايد نظارت استصوابي در عمل برداشته شود. از طريق حضور افراد كارآمد و شايسته و مردمي ممكن است بخشي از مردم پاي صندوقها حاضر شوند. با اتفاقات تلخي كه از سال 96 و 98 در ماجراي بنزين و پس از آن در ماجراي فوت مهسا اميني رخ داد، ارتباط بخشهايي از مردم با نظام مخدوش شد. اين بسترها بايد فراهم شود تا شايد بخشي از مردمي كه با سيستم قهر كردهاند راضي به مشاركت در انتخابات شوند.
بايد از افرادي چون غلامحسين كرباسچي، محمد قوچاني و... كه ايشان را به تازگي ملاقات كرده اند درباره وضعيت ذهني و آلزايمر داشتن يا نداشتن مهدي كروبي سوال كنيد.
هم خود ايشان و هم خانواده تصور نمي كردند، حصر بيش از يك الي 2سال طول بكشد، اما امروز بيش از 13سال از حصر ايشان گذشته است.
هم روساي قواي قبلي كشور و هم روساي قواي فعلي كشور صراحتا خود را طرفدار رفع حصر معرفي كرده اند. در عين حال اما مي گويند كه شرايط به گونه اي است كه امكان رفع حصر وجود ندارد.
آقاي روحاني اشاره كردند، هيچ مصوبه اي در شوراي عالي امنيت ملي وجود نداشته است، فقط يك كاغذي در حد يك كف دست ، توسط جليلي درباره آغاز حصر خوانده شد و پس از آن آقايان كروبي و موسوي وارد حصر شدند.
آقاي كروبي تا سال 1400 معتقد به كار حزبي و انتخاباتي بودند. اما امروز معتقد است كه حكومت ديگر حضور چهره هايي چون علي لاريجاني و اسحاق جهانگيري را هم در انتخابات برنميتابد. در واقع سيستم همه درها را بسته.